۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۳۸۴۵۹ ۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۶ دسته: تولید کارشناس: علی ملک زاده
۰

فعالیت های غیرمولد سبب می گردد تا ثبات اقتصادی از بین رفته و سرمایه ها از تولید خارج شود و به سمت اقدامات سوداگرانه و مضر حرکت کند. بالا بودن سود انتظاری فعالیت های غیرمولد عامل انحراف نقدینگی به سمت این فعالیت هاست.

کلیه فعالیت های اقتصادی در تمامی بخش های اقتصاد را می توان به دو قسمت فعالیت‌های مولد و فعالیت‌های غیر مولد تقسیم کرد.

به گزارش مسیر اقتصاد منظور از فعالیت های مولد آن دسته از فعالیت هایی هستند که در اثر انجام آن ها ارزش افزوده ایجاد می شود. فعالیت های مولد در بخش های مختلف اقتصادی سبب می گردد تا تولید متناسب با نیازهای جامعه افزایش پیدا کند، رشد اقتصادی حاصل شود و توزیع مناسب درآمد و کالا صورت پذیرد.

در توضیح فعالیت غیر مولد، بامول (۱۹۹۰) بیان می کند که فعالیت غیرمولد کاری است که رفاه را در جامعه کاهش می دهد؛ وی فعالیت‌هایی که در اقتصاد به افزایش ثروت در جامعه منجر نمی شوند بلکه تنها سهم خود از ثروت موجود را افزایش می دهند، فعالیت های رانت جویانه نامگذاری می کند.

فعالیت های غیرمولد سبب می گردد تا ثبات اقتصادی از بین رفته و سرمایه ها از تولید خارج شود و به سمت اقدامات سوداگرانه و مضر حرکت کند.

فعالیت های غیرمولد قوی در اقتصاد ایران، یکی از چالش های اصلی به حساب می آید که سبب انحراف منابع و نقدینگی طی سالیان گذشته شده است. این بخش های موازی تولید مانند دلالی زمین و مسکن، بورس بازی، خرید غیرمصرفی طلا و ارز و … که از سوددهی بالایی نسبت به فعالیت های تولیدی برخوردار است، منابع مالی را به سمت خود جذب کرده و این سبب می گردد تا تولید با کمبود نقدینگی مواجه شود.

به گفته اولسون و کریستوفر در مطالعاتی جداگانه، هنگامی که محدودیت های قانونی ضعیف است یا وجود ندارد، شرایط برای ایجاد بخش غیرمولد اقتصادی فراهم می شود که آثارش رکود و کاهش رشد اقتصادی و دامن زدن به ایجاد بخش های بیشتر غیر مولد در اقتصاد است. (اولسون ۱۹۸۲ و کریستوفر ۲۰۱۰)

فعالیت های غیرمولد اقتصاد را محدود می کند

نقش محدود کننده فعالیت های غیرمولد برای اقتصاد، نقشی قابل ملاحظه، مبنایی و بلندمدت است. وقتی سود سرشار با کمترین هزینه و زحمت در بازارهای غیرمولد وجود داشته باشد، منابع و نقدینگی موجود در کل اقتصاد خود به خود به سمت این بازارها سرازیر می شود.

بازارهایی که در صورت حذف از اقتصاد تاثیری بر رشد اقتصادی ندارند و حتی نبودنشان باعث هدایت منابع به سمت بازارهای مولد شده و رشد اقتصادی به همراه خواهد داشت.

رشد بازار غیر مولد باعث هر چه ضعیف تر شدن فعالیت های مولد و تولیدی می شود. طبق آخرین گزارش فصلی پایش محیط کسب و کار در بهار ۱۳۹۶، اتاق بازرگانی ایران مهمترین دغدغه و مشکل فعالین اقتصادی را مشکل تامین منابع مالی اعلام می کند.[۱] این مسئله نشان دهنده آن است که بانک‌ها و سرمایه گذاران تمایلی برای سرمایه گذاری در بخش های مولد اقتصادی ندارند. به همین دلیل با اکراه و یا با اجبار دولت ملزم به حمایت مالی و تسهیلاتی از تولید می شوند.

بخش مسکن نمونه ظهور فعالیت های غیرمولد

در مطالعه روند بازار مسکن طی ۱۹ سال گذشته شاهد رشد قیمت بسیار زیاد در بعضی از سالها نسبت به سالهای دیگر بوده ایم. رشد قیمتی که هیچ تناسبی با نرخ تورم عمومی نداشته و به صورت جهشی اتفاق افتاده است.

در واقع نرخ رشد قیمت در دوره های بلند مدت در بخش مسکن فاصله زیادی با نرخ تورم عمومی دارد. به طوری که میانگین نرخ تورم عمومی از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۵ معادل ۱۶.۹۱ درصد بوده اما نرخ تورم زمین در همین بازه زمانی ۲۴.۷۵ درصد است.

همچنین جهش ناگهانی قیمت در دوره های کوتاه باعث افزایش سوداگری در بخش مسکن شده است؛ جهشی که غیرمولد بوده و باعث هیچ رشدی در اقتصاد کشور نشده است.

بررسی تورم عمومی و نرخ رشد قیمت زمین طی دوره بلند مدت ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۵ در نمودار زیر قابل مشاهده است:

مقایسه نرخ رشد قیمت زمین با نرخ تورم عمومی قدم اول برای درک هدایت نقدینگی موجود در جامعه به سمت فعالیت های غیرمولد با بازدهی بالاست. در قدم دوم نیاز به دیدگاه دقیق تری است که مبتنی بر مقایسه سود حاصله از فعالیت های مولد و غیر مولد باشد. در ادامه با بررسی سود انتظاری می توان به این مسئله پرداخت.

مفهوم سود انتظاری

سود انتظاری، توقع و انتظاری است که از میزان سود یک فعالیت اقتصادی می رود. در واقع سطح سود مورد نظر از یک فعالیت اقتصادی سود انتظاری آن فعالیت است.

به طور مثال سود انتظاری حاصل از سرمایه گذاری در بانک در حدود ۲۰ درصد است. یا مثلا سود انتظاری حاصل از تولید لاستیک در ایران ۲۵ درصد است. یعنی تولید کننده لاستیک انتظار دارد پس از تولید و فروش لاستیک ۲۵ درصد سود خالص کسب کند.

حال برای روشن شدن موضوع به بیان یک مثال پرداخته می شود. اگر شخصی با مقداری سرمایه بخواهد بین سپرده گذاری در بانک با سود سالانه ۲۰ درصد و سرمایه گذاری در صنعت لاستیک با سود سالانه ۲۵ درصد یکی را انتخاب کند، کدام یک را انتخاب می کند؟

در نگاه اول سود ۲۵ درصد صنعت لاستیک ذهن را به سمت سرمایه گذاری در این زمینه می برد. اما در نگاه کلان سود ۲۵ درصد سود خالص نیست و هزینه هایی مانند مالیات، ریسک تولید، تلاطم و کاهش سهم بازار، هزینه استهلاک دارایی ها و … وجود دارد.

در مقابل سپرده گذاری در بانک هیچ هزینه و فضای عدم اطمینانی برای سپرده گذار فراهم نمی کند. بنابراین سود ۲۵ درصدی صنعت لاستیک باید بسیار بالاتر باشد تا تمام هزینه های پنهان و بلندمدت را پوشش بدهد.

مثلا اگر سود انتظاری حاصل از تولید لاستیک ۴۰ درصد باشد، سرمایه گذار مجاب می شود که به جای سرمایه گذاری در بانک برای تولید لاستیک سرمایه گذاری کند.

در بازارهای مختلف دیگر از جمله بازار املاک و طلا و بازار ارز و دیگر فعالیت های غیر مولد اوضاع بر همین منوال است. یک پیشنهاد برای جلوگیری از انحراف نقدینگی به سمت بازارهای غیرمولد، تضعیف این بازارهاست. یعنی انجام اقداماتی که سود انتظاری حاصله از این فعالیت ها را کاهش دهد و در مقابل باعث افزایش سوددهی فعالیت های مولد شود.

پینوشت:

[۱] https://masireqtesad.ir/36498

Baumol, W. (1990). Entrepreneurship: Productive, unproductive and destructive. Journal of Political Economy, 98(5), 893-921

Olson, M. (1982). The rise and decline of nations: economic growth, stagflation, and social rigidities. Connecticut: Yale University Press



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.