مسیر اقتصاد/ سیاست کنترل مقداری ترازنامه به عنوان جدیدترین سیاست اتخاذ شده بانک مرکزی برای مهار تورم شناخته میشود. این سیاست از ابتدای شروع دولت سیزدهم در حال اجراست. بررسی تجربههای مختلف اجرای سیاست کنترل مقداری ترازنامه یا هدفگذاری نقدینگی[۱]، به تبیین بهتر ابعاد، پیامدها و آثار این سیاست بسیار کمک خواهد کرد. در گزارشی به بررسی اجرای این سیاست در سال ۱۳۳۹ و ۱۳۴۰ در کشور ایران پرداخته شد. در این گزارش نیز تجربهی اجرای کنترل ترازنامه به عنوان ابزار سیاست پولی کشور چین در سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۸ تشریح خواهد شد.
سیاست پولی کشور چین از ۱۹۸۴ تا اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی
در کشور چین چهارچوب سیاست پولی تغییرات و تکاملهای زیادی را پشت سر گذاشته است. در سالهای ۱۹۸۴ (یعنی همان زمانی که فعالیتهای تجاری بانک مردمی چین[۲] یا PBC[۳] آغاز شد) تا ۱۹۹۷، سیاست پولی کشور چین به شکل کنترل کردن اعتبارات بانکی بوده است. انتخاب اعتبارات بانکی به عنوان هدف سیاست پولی از جهات دردسترس بودن و سهولت برای PBC مناسب بوده است. در این سالها بانک مردمی چین، قیمت (نرخ بهره)، مقدار (حجم) و تخصیص اعتبارات را هدفگذاری میکرده است که شامل کنترل شدید نرخ سود سپردهها و وامها، کنترل سقف اعتبارات به تفکیک هر بانک و کنترل تخصیص اعتبارات در سطح استانی و صنعتی بوده است.
PBC طرحهای اعتباری مشخصی را برای بانکهای دولتی تهیه میکرد که پس از تطبیق توسط کمیسیون برنامهریزی دولتی برای تصویب به شورای دولتی ارائه میشد. این سیاست در ادامه جای خود را به کنترل نقدینگی داد. در سال ۱۹۹۴ نرخ ارز حدود ۵۰ درصد افزایش یافت و ذخایر ارزی کشور چین به فقط ۲۰ میلیارد دلار آمریکا، تقلیل یافت. همچنین رشد اعتبار با نرخ ۴۵ درصد افزایش یافت و تورم به بالای ۲۵ درصد رسید.
تکامل سیاست پولی از کنترل و تخصیص اعتبارات به کنترل نقدینگی
در اواسط تا اواخر دهه ۱۹۹۰ شرایط برای یک بازنگری اساسی در چارچوب سیاست پولی چین فراهم شد. کنترل رشد نقدینگی به عنوان هدف اصلی سیاست پولی در اواسط دهه ۱۹۹۰ انتخاب شد که برای حدود دو دهه نیز تداوم یافت. به دنبال ظهور کنترل رشد نقدینگی به عنوان هدف کلیدی در اواسط دهه ۱۹۹۰، PBC از کنترل مستقیم اعتبارات بانکی در سال ۱۹۹۸ صرف نظر کرد و یک سیستم غیرمستقیم مدیریت اعتبار که مبتنی بر ابزارهای جدید و مدیریت فعالتر ابزارهای موجود بود را برگزید. پس از آن، اعتبار اغلب صرفاً به عنوان یک «شاخص مرجع» برای سیاست پولی توصیف میشد. کنترل رشد نقدینگی به نسبت کنترل شدید اعتبارات دارای سهولت بیشتر و عملیتر بود تا جایی که توانست بسیار بیشتر از کنترل اعتبارت در سیاست پولی کشور چین ماندگار باشد[۴].
پینوشت:
[۱] M2 targeting
[۲] بانک مردمی چین در ابتدای شکلگیری یک بانک دولتی بوده است اما سپس به عنوان بانک مرکزی کشور چین نقش آفرینی میکند.
[۳] People bank of China
[۴] مقاله تکامل چهارچوب سیاستگذاری پولی چین در حوزه بینالملل، بردلی جونز و جوئل بومن
انتهای پیام/ پول و بانک