۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۸۸۹۱۸ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۰ دسته: دولت و حکمرانی
۰

موافقان نقش آفرینی دولت در اقتصاد بیان می‌کنند که دولت می‌تواند از طریق بازتوزیع منابع به برقراری عدالت کمک کند؛ از طرف دیگر به علت شکست بازار و باهدف پایدار نمودن متغیرهای کلان، حضور و نقش آفرینی کنترل شده دولت در اقتصاد ضروری است. اما مخالفان این نظریه معتقدند مدیریت و مالکیت دولت در شرکت‌ها باعث کاهش انگیزه‌های بهره وری و اتخاذ تصمیمات اشتباه می‌شود و منافی آزادی‌های شخصی است. در نهایت عملکرد نظام های اقتصادی کشورها نشان می‌دهد حضور دولت در اقتصاد امری ضروری است و رها کردن عرصه اقتصاد از سوی دولت عواقب جبران ناپذیری دارد؛ اما در عین حال این نقش آفرینی باید محدود به قیودی باشد تا آثار نامطلوبی درپی نداشته باشد.

به گزارش مسیر اقتصاد یکی از مسائل اصلی در ساختار کشورها این است که دولت باید تا چه میزان در اقتصاد نقش آفرینی داشته باشد. اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد استدلال می کنند که نقش آفرینی دولت در اقتصاد باید به شدت محدود باشد، زیرا باعث تخصیص نامناسب منابع می شود؛ اما برخی دیگر بر این باورند که دولت می تواند ضمن برقراری عدالت از طریق تخصیص منابع و کاهش فاصله طبقاتی، باعث ایجاد زیرساخت های عمومی پایدار شود. هر کدام از این موافقان و مخالفان نظراتی دارند که توسط پتینگر نویسنده و کارشناس اقتصادی مطرح شده است.

استدلال طرفداران نقش آفرینی دولت در اقتصاد

  • برقراری عدالت: آن ها معتقدند که باز توزیع درآمد و ثروت باعث عدالت و کاهش فاصله طبقاتی می شود. باز توزیع منابع توسط دولت می تواند باعث افزایش قابل ملاحظه ای در کیفیت زندگی شود و با افزایش رفاه عمومی می تواند از جهات مختلفی سودمند باشد. موافقان بر این عقیده هستند که بدون نقش آفرینی دولت شرکت ها می توانند از قدرت انحصاری برای پرداخت دستمزدهای کم به کارگران و هزینه های بالا برای مصرف کنندگان سوءاستفاده کنند. در این شرایط نقش آفرینی دولت می تواند این گونه روابط و انحصارات را تنظیم و کنترل کند و قراردادهای اجتماعی را ایجاد نموده و تعمیق بخشد.
  • شکست بازار: طرفداران نقش آفرینی دولت در اقتصاد معتقد هستند که نبود دولت در اقتصاد باعث شکست بازار می شود و ضمن اینکه تعادل عرضه و تقاضا را بهم می زند، ممکن است با عدم کاهش هزینه های اجتماعی ناشی از تولید کالا یا خدمت منجر به هدر رفتن منابع بسیاری شود.
  • نقش آفرینی های کلان اقتصادی: آن ها معتقدند که نقش آفرینی دولت در اقتصاد برای غلبه بر رکود و کاهش بیکاری در بلند مدت ضروری است.

استدلال مخالفان نقش آفرینی دولت در اقتصاد

  • تصمیمات اشتباه: مخالفان معتقد هستند که نقش آفرینی دولت در اقتصاد به خاطر فشارهای سیاسی گروه های خاص باعث اتخاذ تصمیمات نادرست می شود و ناکارآمدی را در پی دارد. هنگامی که دولت ها بر کالای عمومی مدیریت داشته باشند ممکن است باعث بروکراسی و ناکارآمدی بیش از حد شود. همچنین صنایع دولتی تمایل چندانی به سودآوری ندارد و بنابراین ناکارآمد می شوند و حضور شرکت های خصوصی می تواند منجر به صرفه جویی و کارایی شود.
  • آزادی های شخصی: آن ها بیان می کنند افراد در تصمیمات خود در مورد تقاضا و مصرف یک کالا یا خدمت آزاد هستند و نقش آفرینی دولت در اینجا باعث سلب آزادی های فردی می شود. آن ها معتقدند که بازار در تصمیم گیری در مورد نحوه و زمان تولید کارآمد تر عمل می کند.

اهمیت نقش آفرینی کنترل شده دولت در اقتصاد

باید توجه داشت که در یک بازار آزاد کالاهای عمومی نظیر قانون و نظم و دفاع از کشور ارائه نخواهد شد و یک کشور برای پیشرفت خود نیاز به حضور دولت و امنیت دارد. همچنین ارائه خدمات درمانی، بهداشت و آموزش و از این قبیل امور توسط دولت باعث بهره مندی همه اقشار جامعه در همه سطوح می شود.

در رکورد های اقتصادی، کاهش شدید در هزینه های بخش خصوصی و سرمایه گذاری وجود دارد که منجر به کاهش رشد اقتصادی می شود. در اینجا نیاز به حضور و نقش آفرینی کنترل شده دولت است. در چنین شرایطی نقش آفرینی دولت در بازتوزیع درآمد و ثروت در اقتصاد ضروری است؛ چراکه در غیر این صورت کشور را به سمت بی عدالتی سوق می دهد.

با این اوصاف نقش آفرینی دولت در اقتصاد باید به قیودی پایبند باشد، چراکه در صورت عدم کنترل آن مشکلاتی که از سوی منتقدین حضور دولت در اقتصاد مطرح شده، بروز پیدا می‌کنند.

منبع: اکونومیکس هلپ / air.ir/KQ62

انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.