۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۵۷۷۶ ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۰ دسته: تولید کارشناس: سید بهزاد بقایی
۰

جتگل های هیرکانی شمال ایران مربوط به دوره سوم زمین شناسی است و در حدود ۴۰ میلیون سال قدمت دارد؛ در این جنگل گونه های گیاهی‌ای وجود دارد که در دنیا بی نظیر است و از ارزش زیادی برخوردارند. با این وجود اما در کشور اقدامی برای حفاظت از این گونه ها صورت نمی گیرد و هر روز از وسعت چنین جنگل هایی کاسته می شود.

به گزارش مسیر اقتصاد در ایام عید همانند بعضی از خانواده های ایرانی، برای تفریح به سمت جنگل های بکر و دست نخورده استان گلستان و به شهر کردکوی، روستای سرکلاته خرابشهر سفر کردم. تعریف این جنگل را زیاد شنیده بودم و هنگامی که موفق به دیدن این جنگل فوق العاده زیبا شدم، دلیل آن همه تعریف و تمجید را فهمیدم.

واقعا معرکه بود و خیلی از نقاطش بکر و دست نخورده بود، اما نکته ای که جلب توجه می کرد جاده ای خاکی در وسط جنگل بود که به نظر نمی رسید برای ماشین های معمولی درست شده باشد زیرا با آن ها تنها تا یک قسمت هایی از جاده می شد جلو رفت. کمی که در آن جا منتظر ماندم و حوصله به خرج دادم مشاهده کردم که ماشین هایی که در این جاده خاکی صعب العبور حرکت می کنند، اغلب ماشین های شاسی بلند و تراکتور هستند.

برایم سوال پیش آمد این ماشین ها در دل جنگل به کجا می روند. همین سوال را از دوستی که از اهالی همان منطقه بود و مرا همراهی می کرد پرسیدم و جوابی که گرفتم بسیار جای تعجب داشت؛ گفت که این ماشین ها به یک مرغ داری در بالای کوه می روند و اصلا این جاده و حتی تیرهای برقی که در جنگل مشاهده می شود فقط به خاطر آن مرغداری است. خیلی متعجب شدم هنگامی که فهمیدم به خاطر یک مرغداری این همه جنگل را تخریب و خیلی از درختان را قطع کرده اند. آیا نمی شد در جای دیگری این مرغداری را ایجاد کرد، حتما باید این همه هزینه برای طبیعتی به این بکری به همراه داشته باشد؟

از این موضوع صرف نظر کردم و سعی کردم از آب و هوای خوش جنگل لذت ببرم که ناگهان همین طور که از میان درختان عبور می کردم و بیشتر در دل جنگل حرکت می کردم صداهایی به گوشم رسید. در ابتدا گفتم احتمالا کسی در جنگل دارد موتور سواری می کند ولی خب این صداهایی که به گوش می رسید فراتر از صدای یک موتور سیکلت بود. کمی که به آن محل نزدیک شدم دیدم متاسفانه برخی با اره برقی به جان درختان جنگل افتاده اند؛ در قسمت  دیگر مشاهد کردم که تانک های درخت خواری وجود دارند که درختان را به آن ها می بندد و می کشند و با افتادن یک درخت، چندین درخت دیگر نیز همراهش می افتد.

در همین حین که با خود فکر می کردم چرا این طبیعت به این زیبایی را  نابود می کنند، یک آن یادم آمد در مسیری که می آمدم یک سری از درختان علامت هایی رنگی بر رویشان ایجاد شده بود؛ با دیدن این صحنه ها متوجه دلیل علامت ها شدم. علامت های روی درخت، از پایان عمر درختی دیگر در آینده ای نزدیک داشت.

این صحنه ها مرا بسیار آشفته کرد و درصدد این بر آمدم که علت آن را متوجه شوم، با کمی پیگیری با یکی از فعالان محیط زیست که در منطقه ساکن بود و بارها در برابر قطع درختان ایستادگی کرده بود آشنا شدم و علت را جویا شدم. این فعال محیط زیست موضوع را برای من به صورتی کامل شرح داد.

او جریان را چنین تعریف کرد: اگر بدانید کل جنگل های هیرکانی از شمال غرب کشور گرفته تا شمال شرق یعنی خراسان شمالی، از لحاظ زیستی و اکولوژیکی جنگل های نادری هستند یا بهتر است بگوییم ما به ازاء ندارند و این جنگل ها از دوره ی سوم زمین شناسی بر روی زمین باقی ماندند که همزمان با ژوراسیک است و بالای ۴۰ میلیون سال قدمت دارند، متوجه می شوید که جنگل های ناحیه ی شمال ایران به عنوان یک موزه ی طبیعی به شمار می روند.

چندی پیش یک مستندساز، کارشناس محیط زیستی را از اروپا برای دیدن درختان جنگل های این منطقه آورده بود. آن کارشناس اروپایی در حال مشاهده درختان بود که یک دفعه مجذوب یک درخت شد که در بین اهالی این منطقه به درخت انجیلی مشهور است.

این کارشناس به گونه ای برخورد می کرد که انگار تا به حال این درخت را ندیده و یا وجود این درخت عجیب باشد. از او که سوال کردیم گفت ما فسیل  این درخت را در اروپا  نگهداری می کنیم و شما از این درخت فراوان دارید و هیچ کاری برایش نمی کنید، بلکه آن را قطع می کنید. البته این را عرض کنم که این درخت یکی  از آن همه گونه ی گیاهی مختلف و ارزشمند منطقه است. جالب است که بدانید این درخت در بین اهالی منطقه از لحاظ کاربری ارزش کمتری دارد چون دارای شاخه های متعددی است و تنه ی بزرگی ندارد و کاربری این درخت برای اهالی منطقه پخت و پز و تولید گرماست، چون ذغال بسیار خوبی دارد و چوب این درخت فوق العاده محکم می باشد.

پس از شنیدن این سخنان مصمم شدم تا دلیل تخریب این محیط بکر را بررسی کنم؛ پس از بررسی متوجه شدم نگاهی که  پشت قطع این درختان است، همان نگاه های توسعه محوری است. یعنی هرچه استفاده و کاربری صنعتی بیشتر باشد، ارزش بالاتر است.

این نگاه توسعه محوری از زمان رضاشاه وسعت گرفته است؛ اگرچه این بدین معنا نیست که قبلا قطع درخت صورت نمی پذیرفته ولی این گونه نبوده و بیشترین کاراییش تولید گرما و پخت و پز بوده است. اما اکنون به جنگل به عنوان یک مزرعه چوب نگاه می شود و برای همین جنگل ها غارت می شود.

با تمام اهمیتی که جنگل ها در حفظ اکوسیستم و شرایط آب و هوایی یک منطقه دارند و با توجه به قدمت و کم یابی جنگل های شمال ایران، بهتر است هرچه زودتر با پدیده جنگل خواری برخورد صورت گیرد و مسئولین نیز جلوی برداشت غیرقانونی از جنگل ها را بگیرند.



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.