۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۵۱۲۲۳ ۲۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۱ دسته: تجارت و دیپلماسی کارشناس: روح الله مهدوی
۰

بسیاری از دستاوردهایی که امروزه به اندیشه‌ی تجارت آزاد نسبت داده می‌شود، ناشی از بررسی نظری این مفهوم بر اساس پیش فرض های نادرست است. بررسی دقیق تاریخچه پیشرفت کشورهای توسعه یافته، نشان می دهد این کشور ها در مسیر توسعه به طور گسترده از سیاست های حمایت‌گرایی بهره برده اند.

به گزارش مسیر اقتصاد عدم پایبندی به اندیشه‌ی تجارت آزاد و تحمل اندک نسبت به الزامات آن که امروزه در رفتار کشورهای صنعتی درحال آشکار شدن است، نشان می‌دهد که این کشورها تنها در زمان برتری فنی و صنعتی به دنبال تجارت آزاد هستند که به این طریق از صنایع خود حمایت کنند.

اندیشه‌ی تجارت آزاد چگونه فراگیر شد؟ 

تشویق و تشجیع جهان به سوی تجارت آزاد برای اولین بار توسط آمریکا و پس از جنگ جهانی دوم صورت پذیرفت. زمانی که رقبای اصلی آمریکا مثل ژاپن و آلمان دچار خسارات فراوان اقتصادی شده بودند و آمریکا نیز توان رقابت در بازار بین المللی را پیدا کرده بود. در این زمان آمریکا، استراتژی حمایت گرایی در داخل و تشویق به آزادسازی تجاری در خارج از مرزها را در پیش گرفت. سایر کشورهای صنعتی نیز هرچند دچار خسارت های زیادی بر اثر جنگ شده بودند، اما به دلیل در اختیار داشتن دانش فنی، نیروی متخصص و بسیاری از زیرساخت های مورد نیاز، رفته رفته به حامی تجارت آزاد تبدیل شدند و کشورهای درحال توسعه را نیز بدان فراخواندند.

پس از آن پیشرفت‌های خیره کننده‌ی این کشورها، نظرها را به سوی خود جلب کرد. بسیاری از اقتصاددانان غربی این پیشرفت ها را بدون ذکر پیشینه‌ی اقدامات حمایتی صورت گرفته، به تجارت آزاد نسبت دادند. بدین ترتیب موجی از تمایل به تجارت آزاد در کشورهای جهان شکل گرفت. این تمایل جهانی پس از فروپاشی شوروی شدت یافت و در این فضا سازمان تجارت جهانی با هدف آزادسازی جریان تجارت در جهان به وجود آمد.

اتخاذ سیاست های حمایت‌گرایانه دلیل اصلی پیشرفت کشورهای توسعه یافته

آمریکا، بریتانیا، ژاپن، تایوان و دیگر کشورهایی که پیش از این به عنوان کشورهای «جهان اول» شناخته می شدند و امروزه کشورهای «توسعه یافته» نام گرفته اند، همگی به مدد سیاست های حمایت‌گرایانه صنعتی شده‌اند.

اقتصاد جهانی در قرن ۱۸ از سیاست های حمایتگرایانه مملو بود. در این زمان علاوه بر اجرای این سیاست ها، عدم دستیابی به فناوری های پیشرفته و حمل و نقل کند و پرهزینه نیز برخلاف سیاست های تجارت آزاد و در راستای حمایتگرایی عمل می نمود. در حالی که امروزه کشورهای در حال توسعه از چنین شرایطی برخوردار نیستند.

به عنوان نمونه، آمریکا در سال ۱۸۳۹ به طور میانگین بر تمامی کالاهای وارداتی تعرفه‌ی ۴۰ درصدی وضع کرد. الکساندر همیلتون نخستین خزانه دار آمریکا یکی از حامیان بزرگ سیاست های ‌حمایت‌گرایی بود. به عنوان نمونه‌ی دیگر ژاپن در سال ۱۹۳۰ واردات محصولات جنرال موتورز آمریکا را به منظور حمایت از تویوتا ممنوع کرد.

امروزه و با منع کشورهای درحال توسعه‌ از انجام اقدامات مشابه، فاصله‌ی بهره‌وری میان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه از فاصله‌ی بهره‌وری میان متقدمین و متاخرین در توسعه یافتگی در قرن ۱۹ بسیار بیشتر شده است.

تایوان و کره‌ی جنوبی نمونه های موفق تجارت آزاد یا حمایت گرایی؟

طرفداران تجارت آزاد عموما تایوان و کره‌ی جنوبی را به عنوان نمونه‌های موفق آزادسازی تجارت برمی‌شمرند. اما باید توجه داشت که این کشورها از اقتصادهای بسیار متمرکزی بهره می‌برند که به دولت امکان می‌دهد کنترل زیادی بر بخش های اقتصادی داشته باشد. علاوه بر آن دولت های‌ این دو کشور محدودیت های سنگین برای مالکیت جریان واردات و کسب و کار اعمال کرده‌اند و سرمایه‌گذاری وسیعی در زیرساخت ها انجام داده‌اند.

تاریخچه توسعه کره جنوبی و تایوان نشان می دهد که عملکرد دولت سهم بسیار مهمی در توسعه‌ی اقتصادی این کشورها ایفا کرده است. بنابراین ضمن مهم برشمردن نقش تجارت( نه لزوما تجارت آزاد) نمی‌توان علت اصلی پیشرفت این کشورها را تجارت آزاد دانست.

مفید بودن تجارت آزاد برای همه، اساس تشکیل WTO

در صفحه‌ی خانگی سازمان تجارت جهانی این جمله نقش بسته است که «تجارت آزاد، پرپایه‌ی نظریه‌ی مزیت نسبی استوار است که قابل دفاع ترین و قوی ترین فهم از اقتصاد محسوب می شود». سازمان تجارت جهانی بر پایه‌ی قانون مزیت نسبی و برتری راه حل بازار استوار است.

مزیت نسبی فرضیه‌ای است که بنا بر آن هر کشور در تولید برخی کالاها مزیت دارد و می‌تواند آن کالا را بهتر و ارزان تر از دیگران تولید کند. این فرضیه در صورتی که عوامل مزیت ساز ثابت و بدون تغییر بودند، می‌توانست مفید بودن رویکرد تجارت آزاد را تا حدی نشان دهد؛ حال آنکه بسیاری از عوامل مزیت ساز در تولید قابل تغییر است و با سیاست های حمایت‌گرایانه بهبود می‌یابند.

عضویت در WTO به شرط اصلاح ساختار مفید است

شواهد تاریخی گویای آن است که بسیاری از کشورها به دلیل سلطه‌ی کشورهای توسعه یافته بر سازمان تجارت جهانی، از سیاست های جانبدارانه‌ی این نهاد دچار خسران شده‌اند. WTO می‌خواهد ابزاری را که کشورهای توسعه یافته با استفاده از آن به جایگاه کنونی رسیدند، از دست کشورهای درحال توسعه خارج کند.

بنابراین لازم است ساختار این سازمان به گونه ای اصلاح شود که عدالت در تصمیم گیری‌ها برقرار شود. در غیر اینصورت عدم حضور کشورهای آسیب پذیر در این نهاد بهتر از حضورشان خواهد بود.

منبع: کریوس یک مجله‌ی اقتصادی هندی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.