۰۹ فروردین ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۹۵۷۸ ۱۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۸ دسته: یادداشت‌های شما
۰

این یادداشت توسط مخاطبان مسیر اقتصاد تهیه شده و لزوما مورد تایید این پایگاه خبری تحلیلی نیست.

امیرحسین خالقی از مخاطبان مسیر اقتصاد، طی مطلبی در کانال تلگرامی خود با نام راهبرد، نقدی بر مطلب منتشر شده در مسیر اقتصاد تحت عنوان «مالیات بر درآمد ثروتمندان در ۲۸ کشور بالای ۳۵ درصد است/ در ایران سقف این مالیات به ۲۵ درصد کاهش یافت» به شرح زیر نوشت:

دیدم برخی از دوستان مقایسه ای انجام داده اند میان نرخ های مالیات بر درآمد در کشورهای دیگر جهان. نشان داده اند که در جایی مثل دانمارک تا بیش از شصت درصد هم از افراد مالیات گرفته می شود. سپس نتیجه گرفته اند که در مملکت این میزان بسیار کمتر است و باید افزایش یابد. منطق استدلال آنها هم بازتوزیع بهتر ثروت در جامعه بوده است.

بد نیست بدانیم برخی کشورها چیزی به نام مالیات بر درآمد شخصی ندارند: قطر، عمان، امارات، عربستان سعودی، بحرین، کویت، برمودا، جزایر کیمن، باهاما، موناکو، هنک کنگ. در این ۱۱ کشور البته دولت ها در بعضی موارد دریافتی هایی از مردم دارند، ولی چیزی به نام مالیات بر درآمد وجود ندارد.

احتمالا مردم همیشه در صحنه حتی از نوع مایه دار آن هم خواهند پرسید، اگر گاهی مبنای مقایسه ما جاهایی مثل عراق و سوریه و لیبی است، چرا در مورد مالیات بر درآمد باید به کشورهایی مثل دانمارک و سوییس رجوع کنیم. عجالتا دولت همین عایدات نفت را درست هزینه کند و بشود از این  دم و دستگاه لَخت و ناکارآمد دولتی حساب کشید، تا بعد در مورد مالیات صحبت کنیم.

بعید است در “خر محشر” فعلی که یکی از راه های پولدار شدن فساد اداری است و سازوکار شفافی برای رصد عملکرد دولت ها وجود ندارد، بتوان شهروند عاقل را قانع کرد پولش را در اختیار بوروکرات های دولتی بگذارد که خودشان هم تکلیف خودشان را نمی داند.

در نظر داشته باشیم “مالیات” یک مفهوم مدرن است و با خراج و پول زور فرق می کند. زمانی می توان حرف از “مالیات” زد که با یک دولت مدرن و شفاف سروکار داریم، جامعه مدنی و حکومت قانون موضوعیت داشته باشد و نهادها مردمی و غیردولتی بتوانند خودی نشان دهند. در ایران کسانی اینها را حرف های غربی و قصه کلثوم ننه می دانند.

گفته اند در فلسفه سیاسی غرب دولت مظهر خرد است، نهادی که نمی گذارد ادم ها گرگ وار همدیگر را بدرند، ولی در این حوالی مصیبتی است که باید از شرش به خدا پناه برد. اگر نخواهیم اینقدر بدبین هم باشیم، نمی توان شهروند عاقلی که با زحمت و فکر پولش را به دست آورده است، صرفا به دلایل اخلاقی قانع کرد که حواست به گورخواب ها و  ضعفا باشد و ما همه انسانیم و مال اندوزی بد است و غیره.

این حرف ها برای یک روستا و شهر کوچک شاید جواب بدهد، ولی کشور هشتاد میلیونی را بعید است بشود فقط با حرف متمدن کرد، تدبیر و عقلانیت هم شرط است. تجربه نشان می دهد که در همه جا باید به دولت ها بدبین بود و در صحاری خاورمیانه بدبین تر، والله اعلم.

نکته تکمیلی: حرفم بی خیال درآمد مالیات شدن نیست. جان کلام این است که باید به مردم نشان دهیم پول عمومی درست و شفاف خرج می شود، وقتی در شرایطی که بر سر مصرف پول بی دردسرتر نفت این همه ابهام وجود دارد، نمی شود از مردم انتظار داشت پول شان را به دولت بدهند. باید این اطمینان و شفافیت را برای  آنها فراهم کرد، کسانی می گویند مثلا در سال های طلایی نفت هم ما کمبود منبع نداشتیم، ولی مشکلات به دلیل بی تدبیری حل نشد، چه ضمانتی وجود دارد که همین بلا به سر مالیات ها نیاید؟ حرفشان هم منطقی است.

اگر مردم قانع نشوند که چیزی به نام قانون وجود دارد که دولت را پاسخگو کند، تمام تلاش را می کنند که پول را پرداخت نکنند یا کمتر پرداخت کنند. کارشان عین عقلانیت است. اگر قرار است اصلاح از جایی شروع شود این بیش از هر چیز  در سوی دولت و نظام حاکمیتی است که البته کار بسیار دشواری است. در مملکتی که طرفین سیاسی همدیگر را به خیانت متهم میکنند و فساد دولتی بیداد می کند، بعید است شهروندان هم آنقدر ساده باشند که فکر کنند پولشان در مصالح عمومی هزینه می شود.یک کار خوب می تواند این باشد که هدفگیری کنند رتبه ایران در شاخص ادراک از فساد کم شود.



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.