۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۲۴۵۳۱ ۲۱ تیر ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۸ دسته: یادداشت‌های شما
۰

این یادداشت توسط مخاطبان مسیر اقتصاد تهیه شده و لزوما مورد تایید این پایگاه خبری تحلیلی نیست.

ديروز دو خبر بسيار خوب درباره خريد لايسنس از شل و نيز توسعه حمل و نقل ريلی با ايتاليا منتشر شد. هر دوی اين اهداف با فهم دقيق پنجره برجام و اجزای آن همراه است و اگر اشكال ناخوانده ای وجود نداشته باشد، بايد به جد از عوامل انعقاد آن، دولتی يا غير دولتی تقدير كرد.

مشكل لايسنس در پتروشيمی ها بر نحوه و قيمت فروش فوق العاده موثر است و تلاش برای حل اين مشكل در چارچوب تخفيف های بعد از برجام، از باب تكميل زنجيره ارزش موجود فوق العاده ارزشمند است. اين نوع استفاده از برجام اگر چه منجر به افزايش FDI (سرمایه گذاری مستقیم خارجی) نيست و عدد بزرگی هم ندارد اما واقعا كاراست.

در مقایسه فاینانس حمل و نقل ریلی و هواپیما بدلایل بسیار، حمل و نقل ریلی ارجح است. محدود نشدن شعاع فعالیت در صورت اسنپ بک تحریم ها از مهمترین این موارد است. این به جز ادبیات، موضوع وسیعی است که درباره اولویت حمل و نقل ریلی وجود دارد. البته این دیدگاه هم وجود دارد که ایتالیا در فناوری فوق کشور تراز اولی نیست اما به هر حال چیزی از ارزش این قرارداد از دریچه تحریمی نمی کاهد.

بارها توضیح داده شده است که به دلایل بسیار از جمله بازگشت پذیری تحریم ها علیرغم برجام، رو به گسترش بودن اندازه اس دی ان لیست، محدودیت های انتقال پول، سازوکار خروج ۱۸۰ روزه سرمایه گذار از ایران، عدم نیاز آمریکا به هر کشور ثالث برای اعتبارسنجی تحریم هایش و ….، سرمایه خارجی یا نخواهد آمد یا به ازای وثیقه‌ی نقدتر از اصل می آید، یا چنان با احتیاط و تکه تکه است که اصل انتفاع آن محل ابهام است.

به عنوان مثال نحوه خرید از ایرباس که قرارداد فاینانس آن در حد اولیات حقوقی هم به نتیجه نرسیده ولی کل پیش پرداخت همه قرارداد در آن پرداخت شده است و در واقع دو سه هواپیما تا اینجا خیلی نقد و خیلی گران خریده شده است، یک نمونه معروف این موضوع است.

بیان صریح مقامات وزارت نفت و مسئولان توتال درباره کاملا اثر پذیر بودن قرارداد از بازگشت تحریم ها هم دلیل پراحتیاط بودن جریان نقدی توتال و علت تقاضای توتال برای وثیقه ای بزرگتر از قرارداد منعقد شده در چار چوب قرارداد فروش سالانه منعقده در بهمن ۹۵ را توضیح می دهد.

در واقع یک دو قطبی مهم وجود دارد. دو قطبی استفاده از «قراردادهای کوچک ولی بسیار کارا» که در زنجیره، ارزشی بیش از این موجود را توسعه می دهد و «قراردادهای بزرگ و پرطمطراق» که شاخص سرمایه گذاری مستقیم خارجی را بالا می برد و دستاورد تبلیغاتی عظیم محسوب می شود. هر دوی این قراردادها در نوع خود لازم هستند اما سوال آن است که تمرکز و اولویت با کدام یک است؟

دولت محترم در این قریب به دو سال به وضوح تمرکز خود را روی بخش دوم گذاشته است. با این حال به نظر می رسد آنچه در عمل باعث تقویت اقتصاد می شود و برای اقتصاد ایران مفید و دارای آورده است، مورد اول یعنی انعقاد قراردادهای کوچک ولی بسیار کارا مشابه دو قرارداد مذکور است.



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.