۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۱۴۰ ۱۸ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۲ دسته: تولید
۲

دکتر صاحبکار گفت: این که انتظار داشته باشیم دانشگاه خودش وارد تجاری سازی شود لزوما انتظار درستی نیست.

به گزارش مسیر اقتصاد در مصاحبه ای با دکتر سید محمد صاحبکار خراسانی، مسئول شرکت های دانش بنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، در خصوص نقش شرکت های دانش بنیان در اقتصاد کشور بحث شد. مشروح این مصاحبه را در ادامه می خوانید:

آقای دکتر، طبق آمارهای بین المللی، کشور ما رتبه بالایی در تولید علم دارد. این وضعیت را چگونه تحلیل می کنید؟

در تحلیل های خود نباید سه موضوع رشد علمی، تعداد مقالات و تعداد مقالات نمایه شده را اشتباه بگیریم. رشد علمی یک سری شاخص های کمی و کیفی دارد که یکی از این شاخص های کمی هر کشوری در حوزه رشد علمی، تعداد مقالات علمی نمایه شده در پایگاه های استنادی است که آمارهایی که درباره ی رشد علمی مطرح میشود براساس این شاخص است. شاخص های دیگری مانند میزان هزینه تحقیق و توسعه، تعداد محققین در هر ۱۰۰ هزار نفر، تعداد دانشگاه های طراز اول در سطح جهانی، تعداد اساتیدی که در این دانشگاه ها حضور دارند و… نیز وجود دارد.

این شاخص نمایانگر یکی از واقعیت هایی است که در حوزه رشد علمی مطرح است. یعنی این تنها یک شاخص است و باید شاخص های دیگر نیز مدنظر قرار گیرند. برای یک تحلیل واقعی باید همه این شاخص ها را در نظر بگیریم.

برای یک رشد جهش گونه علمی در جهت منافع ملی و اقتصادی چه برنامه هایی باید مد نظر قرار بگیرند؟

رشد علمی فعلی باید دقت داشته باشیم که از منظر تعداد مقالات علمی نمایه شده است. در حوزه نظام علم و فناوری باید کارهای مختلفی انجام شود تا به یک منظومه کامل برسیم، گام هایی منسجم که یکپارچگی دارند. این نظام در بعضی موارد دچار حفره هایی است و در بعضی موارد حلقه ها ارتباط مناسبی با هم برقرار نکردند. ما باید مانند تمام کشورهای دیگر، “شکل دهی به نظام ملی نوآوری کشور” را مد نظر قرار دهیم. که تمام فعالان عرصه ی تولید علم و فناوری در یک ارتباط ارگانیک با هم در تعامل اند.

در کشور ما به دلیل یک روند تاریخی ناکامل و ناقص در طول چند سده گذشته، یک نظام ملی نوآوری کاملی را نداریم. مثلا یکی از اجزای این نظام های ملی نوآوری وجود یک سری بنگاه های اقتصادی و تولیدی بزرگ که مانند لوکوموتیو های اقتصادی وارد حوزه علم و فناوری شوند تا بتوانند کشش مناسب و اقتصاد مناسب و بازار مناسب در این زمینه را ایجاد کنند.

در کشور ما در یک سطح اولویت های خود را نمی شناسیم و در سطحی دیگر اولویت هایی را که شناسایی کرده ایم نمی توانیم کنار یکدیگر قرار دهیم و سازو کارها را تنظیم کنیم تا بتوانیم به نحو مناسب از این اولویت ها پشتیبانی کنیم.

اجزایی که باید در این نظام شکل بگیرند از یک پژوهشگری که در یک آزمایشگاه فعالیت میکند تا یک مدیر حوزه تحقیق و توسعه در یک پژوهشکده تا یک فعال که در بخش تحقیق و توسعه در یک شرکت تولیدی کار می کند یا یک مدیر بازاریابی که باید محصولات جدید را بازاریابی کند یا یک عالم علوم دینی و… باید در یک ارتباط ارگانیک شکل بگیرد. نهاد های سیاستگذار و دولت و شورای انقلاب فرهنگی باید موضوع را رصد کنند و بر مبنای یک برنامه ای باید مولف های مفقوده را شکل دهند و مولفه های موجود که ضعیف هستند را توانمند کنند.

یکی از روش های ارتباط دانشگاه با صنعت، طرح مشکلات صنعتی توسط صنعتگران در دانشگاه هاست. چگونه به این حوزه ورود کنیم؟

در حقیقت ارتباط دانشگاه و صنعت کنایه ای است از ارتباط بخش عرضه کننده دانش و تقاضای دانش. پس به غیر از دانشگاه، مراکز پژوهشی یا مشاوره خصوصی هم باید باشد تا این ارتباط بین عرضه کننده دانش با تقاضاکننده دانش که ممکن است یک شرکت بزرگ یا یک نهاد اجتماعی و… باشد شکل بگیرد.

دولت ها در این زمینه دو دسته سیاست اجرا می کنند. سیاست های تشویقی یعنی اگر ارتباطی بین این دو حوزه شکل بگیرد، دولت ها هم عرضه کننده و هم متقاضی را تشویق می کنند که می تواند با ابزرهای مختلفی مثل اعطای منابع مالی، اعطای تسهیلات، معافیت های مالیاتی و… صورت گیرد.

دسته ی دیگر سیاست های اجباری است. مثلا ما الزام می کنیم که بخش دولتی بخشی از منابع خود را در حوره تعامل با دانشگاه ها و مراکز پژوهشی هزینه کند و پروژه هایی در این زمینه تعریف کند یا الزام بکنیم بخش هایی از عرضه کننده دانش ما، پروژه های مشترکی با بخش متقاضی دانش ایجاد کند. در واقع ما باید ابزرایهای تشویقی و اجباری را به صورت همزمان اجرا بکنیم.

آیا سیستم کنونی برای تولید علم و تجاری سازی علم در دانشگاه ها کارآمد است؟ نحوه درآمدزایی دانشگاه ها از تجاری سازی ایده های علمی چگونه باید باشد؟

این که بگوییم تولید علم و تجاری سازی علم در دانشگاه ها کارآمد است، حرف درستی نیست. یک سری فرآیندها شروع شده است اما هنوز خیلی کارها مانده است.

ما باید از دانشگاه انتظار داشته باشیم نقش دانشگاهی خود را خوب ایفا کند یعنی تربیت نیروی انسانی، ایجاد یک سری دانش های فنی در حوزه های مختلف و عرضه آن در جامعه. این که انتظار داشته باشیم خودش وارد بخش های تجاری سازی شود لزوما انتظار درستی نیست. باید یک سری حلقه هایی را به عنوان واسط بین دانشگاه و فازهای تولید و کسب و کار داشته باشیم که مشکل عمده ی ما در همین جاست. دانشگاه می تواند از این طریق برای خود درآمدزایی کند و باید هم این کار را انجام دهد ولی وظیفه اصلی نیست.

بهترین نمونه ها از این حلقه های واسط، شرکت های دانش بنیان هستند. افرادی که در این شرکت ها فعال هستند اساتید دانشگاه هایند که بصورت نیمه وقت یا پاره وقت فعالیت دارند.

نهادهای تاثیر گذار دیگر، نهادهای تامین مالی هستند که باید سازوکارهایی را که تجاری سازی اعمال می شود را دنبال کنند مثلا صندوق های پژوهش و فناوری. عمده اشکالی که در این فرآیند وجود دارد عدم وجود این نهادهای واسط و نهادهای جنبی هست.

نقش معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در توسعه علمی و فناوری ایران چیست؟

هدف تسهیل فرآیند ارتباط صنعت و دانشگاه است یا به عبارت دیگر، بخش عرشه ی دانش و تقاضای دانش. چون این معاونت در ریاست جمهوری مستقر است، فرابخشی و فراوزارتخانه ای است.

هنر این معاونت این است که بتواند ارتباط مناسبی را بین دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و آموزشی و آموزش عالی وزارت خانه های بهداشت و علوم با سایر وزارت خانه های متقاضی ایجاد کند و کارهای مشترکی دراین زمینه تعریف می کند.

فعالیت دیگر آن، ایجاد و توسعه ی شرکت های دانش بنیان است. کارهایی که این معاونت انجام می دهد فرابخشی یا فرا وزارتخانه ای است مثلا اجرای طرح هایی که چندین و چند دستگاه کنار هم باید انجام دهند مثل طرح های کلان ملی فناوری و یا کارهایی که از عهده یک دستگاه برنمی آمده است، با هماهنگی این دستگاه انجام می شود. فعالیت دیگر این معاونت حمایت از طرح های شرکت های دانش بنیان است که برای مثال با اعطای وام های ساده و ارزان قیمت و ارائه تجهیزات اولیه شروع کار انجام می شود.

تشکر از لطف و همراهی شما. به امید پیشرفت ایران اسلامی.

خیلی ممنون. انشاا…

  1. در معاونت علمی توجه زیادی به بحث فناوری و نوآوری در شرکت های دانش بنیان شده است و توانمندی های غیرفناورانه آن ها مورد غفلت واقع شده اند. توانمندی های مثل توانمندی های مدیریتی و بازاریابی، که مکمل توانمندی های فناورانه هستند و بدون آن ها، بقا و رشد شرکت ها ممکن نیست. نتیجه چنین نگاهی این است که تعداد زیادی شرکت دانش بنیان شکل می گیرند اما بعد از مدت کوتاهی زمین می خورند.

    ۰۰


جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.