به گزارش مسیر اقتصاد دلار برای واشنگتن اهرم و سلاح مالی برای حکمفرمایی بر اقتصاد جهانی، تحمیل برنامه های سیاست خارجی و تامین جریان ثابت منابع طبیعی از کشورهای مستقلی است که از این ارز استفاده می کنند.
سلطه دلار یکی از مولفه های قدرت آمریکا در اتخاذ سیاست های جهانی
در این خصوص مجله نشنال اینترست[۱] مقاله ای با عنوان «آینده دلار و نقش آن در دیپلماسی مالی» منتشر کرده و در آن به مزایای دلار برای دولت آمریکا پرداخته است.
«دیپلماسی مالی با هماهنگی سیاست های اقتصاد کلان، نظام های سرمایه گذاری و مقررات بانکداری آغاز شد. اما سلطه دلار آمریکا نقش ویژه ای در زمینه مذاکرات گسترده ای از قبیل بازسازی بدهی، مبارزه با تروریسم و جرائم بین المللی ایفا کرده است. مهمتر از همه، تحریم های مالی هدفمند موجب فشار مضاعف سیاسی برای منزوی کردن بازیگران بد مانند ونزوئلا در زمینه حقوق بشر و یا روسیه در مورد تجاوزات بین المللی شده است. واشنگتن گاهی در برخی مواقع به دلیل رهبری سیاسی ضعیف یا اختلال بوروکراتیک نتوانسته است بر تمام این ابزارها، سرمایه گذاری کند؛ اما ممکن است دستاوردهای آن در دو حوزه گسترده قابل توجه باشد. اولا، دیپلماسی مالی صدای غالب در تنظیم قوانین و نهادهایی است که باعث تقویت بازبودن و ثبات نظام مالی جهانی می شود و در نتیجه از رونق اقتصاد جهانی حمایت می کند. ثانیا، تسلط دلار موجب بازشدن گفتگو در مورد طیف وسیعی از موضوعاتی شده است که استانداردهای جهانی را افزایش می دهند و همکاری را فراتر از امور مالی بهبود می بخشند.»
ایالات متحده به شکل موثری از موقعیت ارز خود استفاده کرده است. طبق توصیف مقاله نشنال اینترست در مورد دلار، این ارز در مواجه با مسائل خاص مثل تجدید ساختار بدهی یا تحریم های مالی هدفمند، «یک نقش ویژه» در مذاکره در مورد معاملات مالی را دارد.
دو دلیل بکارگیری دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی
دلار از سال ۱۹۷۱ که نیکسیون رئیس جمهور آمریکا استاندارد طلا نظام برتن وودز را رها کرد و فدرال رزرو شروع به خلق دلار انبوه بی پشتوانه کرد، به عنوان ارز ذخیره جهان شد. در واقع تا پیش از این تصمیم نیکسون، کشورهای مختلف از ارز دلار به عنوان ارز ذخیره استفاده می کردند و اقدام نیکسون نقش تثبیت کننده جایگاه دلار داشت.
یکی دیگر از دلایلی که دلار به عنوان ارز ذخیره جهان شد همان چیزی است که به عنوان «پترودلار» مطرح است و به صورت مکانیزمی برای کنترل بازارهای نفت مورد استفاده قرار می گیرد. واشنگتن با کشور عربستان معامله ای به منظور استانداردسازی قیمت نفت با ارز دلار انجام داد که نتیجه آن ایجاد «نظام پترودلار» بود. بر اساس این نظام کشورهای صادرکننده نفت برای واردات نفتی خود نیاز به استفاده از دلار آمریکا داشتند و لذا بکارگیری دلار برای تمام کشورهای صادرکننده نفت ضروری شد.
با وابسته شدن درآمد ملی کشورها به دلار، نوسانات ارزش دلار بر وضعیت اقتصاد کشورها اثر می گذاشت. شرکای تجاری آمریکا می بایست ارزهای خود را به دلار متصل[۲] می کردند، لذا با سقوط ارزش دلار، قیمت کالاها و خدمات داخلی کشورها نیز سقوط می کرد.
تعهدات دولت آمریکا به حدود ۲۰۰ تریلیون دلار می رسد
در یک دهه گذشته و حتی بیشتر، اعتبار دلار آمریکا کاهش یافته است؛ چرا که اقتصاد ایالات متحده تاکنون بیش از ۲۱ تریلیون دلار که یک دارایی پرریسک است به عنوان بدهی در اختیار دولت های مختلف قرار داده است.
علاوه براین، این کشور تعهدات بدون پشتوانه ای در این زمینه به برخی از بازنشستگان نسبت به پرداخت حقوق بازنشستگی دولتی، برنامه های حقوقی و امنیت اجتماعی اطمینان داده است که ارزش آن به بیش از ۲۰۰ تریلیون دلار می رسد.
دلار، یک ارز بدون پشتوانه مبتنی بر اعتماد است که توسط خزانه داری ایالات متحده منتشر شده و دولت این کشور با تمام قوا از آن پشتیبانی می کند. اما کشورهایی که با تهدیدهای اقتصادی واشنگتن مبنی بر اعمال تحریم های اقتصادی مواجه هستند، اعتماد خود نسبت به دلار را از دست داده اند.
دلار یک ابزار بدهی است که برای عموم بدون ارزش ذاتی منتشر شده است. از زمانی که بانک فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳ تاسیس شد تا به امروز، دلار بیش از ۹۷ درصد از ارزش خودش را از دست داده است.
به گفته پوتین رئیس جمهور روسیه، گرچه به کارگیری ارزهای ملی در تجارت ریسک هایی در زمان تسویه دارد، اما می توان ریسک آن ها را به حداقل رساند. در عین حال، دلار آمریکا نیز یک ابزار مالی پرریسک است؛ چراکه در حال حاضر میزان بدهی خارجی آمریکا ۲۰ تریلیون دلار است و مشخص نیست در آینده چه رخ خواهد داد.
دولت آمریکا توان پرداخت بدهی های گسترده دلاری را ندارد
در این رابطه پیتر شیف اقتصاددان و استراتژیست شرکت بین المللی EPC[۳] اینگونه اظهار می کند: همه نشانه ها در حال حاضر بر افزایش ریسک دلار حکایت دارد. بازار سهام در حال سقوط است؛ شرایط دیگر بازارها از جمله وام خانه و بازار خرده فروشی به مانند زمان پیش از بحران مالی ۲۰۰۷ است. بنابراین، آنچه که شما باید انجام دهید این است که از دارایی های دلاری خارج شوید.
ایالات متحده هرگز قادر به پرداخت بدهی های خود نخواهد بود؛ حتی اگر پایگاه های تولیدی خود را بازگرداند، مخارج دولت را کاهش دهد و به تمام جنگ های خود در عراق و افغانستان پایان دهد.
پینوشت:
[۱] The National Interest
[۲] peg
[۳] Euro Pacific Capital
منبع: پایگاه تحلیلی قرن بیستویکم yon.ir/7ajSP
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل