مسیر اقتصاد/ بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ طی سال‌های گذشته وارد ابعاد جدیدی شده است. خرده فروشی، انواع فروشگاه‌های برخط، اینفلوئنسر مارکتینگ، توریست سلامت و … از جمله خدماتی است که یا به تازگی شکل گرفته یا در حال ورود به این عرصه گسترده است. تبلیغات و ارائه کالا و خدمات به واسطه افرادی که تاثیرگذاری زیادی در فضای مجازی دارند، نقش کلیدی دارد. اینفلوئنسر مارکتینگ در ایران وارد مرحله جدیدی شده است که توانسته بسیاری از تبلیغات سنتی از جمله آگهی در روزنامه، پخش تراکت، تبلیغات شهری و حتی تبلیغات رسمی تلویزیونی را تحت تاثیر قرار دهد و بخش قابل توجهی از این بازار را به سلطه خود درآورد.
اولین تلاش‌ها برای اخذ مالیات از این حجم گسترده درآمدی و فعالیت اقتصادی در قانون بودجه سال گذشته کلید خورد. اما بند مربوط به مالیات گرفتن از این دسته فعالیت‌ها مشکلات اجرایی داشت. این بند بیان می کرد «درآمدهای کاربران دارای بیش از پانصد هزار دنبال‌کننده رسانه‌های کاربرمحور از محل تبلیغات، مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود.» اما از جمله نقایص فراوانی که متوجه بند «ذ» تبصره ۶ قانون لایحه بودجه ۱۴۰۰ بود، می‌توان به این نکته اشاره کرد که لزوما تعداد بالای دنبال کننده نمی‌تواند مبنای اخذ مالیات باشد، چه بسا اصناف مختلفی در فضای دیجیتال مارکتینگ وجود دارند که با دنبال کنندگان کمتر از ۵۰۰ هزار نفر، مبلغ قابل توجهی از این راه کسب درآمد می‌کنند.
هرگونه درآمد در رسانه های کاربر محور مشمول مالیات است
برای حل این چالش می بایست هرگونه فعالیت که به درآمدزایی در این گونه رسانه‌های کاربرمحور منجر شود را مشمول مالیات دانست؛ اما چالش پیش رو این سوال است که چگونه و به چه شکل این کار باید صورت پذیرد؟
- چگونه می توان متوجه شد که شخصی با حساب کاربری خود در رسانه‌های کاربرمحور فعالیت تجاری می‌کند؟
- چه مقدار درآمد کسب کرده است؟
- فعالیت این کاربر در چه زمینه ای بوده است؟
- چگونه می‌توان مالیات از این کاربر دریافت کرد؟
- چگونه می توان راه‌های دورزدن قوانین مالیاتی و فرار مالیاتی را برای این کاربران مسدود کرد؟
کلاف سردرگم اینفلوئنسر مارکتینگ چگونه حل می شود؟
کسب درآمد در رسانه های کاربر محوری همچون اینستاگرام، تلگرام و یوتیوب وابسته به چند عنصر کلیدی است که در ادامه به آن ها اشاره شده است.
شبکه بانکی: درآمد حاصله از فعالیت در فضای مجازی می بایست به نحوی وارد حساب شخصی افراد و شبکه بانکی شود، در غیر این صورت فعالیت تجاری در این فضای کاری بیهوده است. اما در این مرحله چالش اصلی شناسایی اطلاعات حساب و تراکنش و شناسایی کاربری است که در حال درآمدزایی از رسانه‌های کاربرمحور است.
بازاریابی دیجیتال: نکته مهمی که رکن اصلی کسب درآمد از رسانه های کاربر محور است، بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ است. در واقع زمانی که شما نیاز به تبلیغات و دیده شدن برای کسب و کار خود در فضای دیجیتال دارید، قاعدتا به بازاریابی دیجیتال نیازمند هستید و می بایست با صرف هزینه تبلیغات در این فضا اقدام به تبلیغ کنید.
از طرف دیگر، افرادی که پذیرنده تبلیغات و به عبارتی سفارش پذیر هستند، نیاز به گفتگو، چانه زنی، هماهنگی زمان و هزینه تبلیغات، پشتیبانی و شناسایی سفارش گذارها یا مشتری های خود دارند و با توجه به این که اکثر قریب به اتفاق مشتری ها نیاز به تولید محتوای چندرسانه ای نیز دارند، سفارش پذیرها یا اینفلوئنسرها نمی‌توانند تمام این خدمات را همزمان ارائه کنند، پس ناچار هستند به طرف سومی رجوع کنند که بازاریابی خدمات آن ها را با شریک شدن ناچیزی از مبلغ تبلیغ انجام دهد.
شتاب دهنده ها و شرکت های بازاریابی دیجیتال: این شرکت ها به عنوان واسطه و طرف سوم بین سفارش‌گذارها (فروشندگان انواع کالا و خدمات) و سفارش پذیرها (ارائه دهنده‌گان انواع خدمات تبلیغاتی) عمل می‌کنند. درست در این تقاطع، نیاز اینفلوئنسرها و تبلیغات کنندگان به شرکت‌های واسط بیش از پیش احساس می شود و نوعی وابستگی در آنها به وجود می‌آورد و در همین نقطه است که تبلیغات کنندگان و اینفلوئنسرها، به شرکت هایی که تمام مراحل بازاریابی، تولید محتوا، انتشار محتوا و ایجاد قرارداد بین اینفلوئنسر و تبلیغات کننده انجام می دهند، رجوع می‌کنند.
چگونه از کسانی که با رسانه های کاربرمحور درآمد کسب می کنند مالیات بگیریم؟
بطور خلاصه می‌توان گفت شرکت های واسط، تقاطعی هستند که اینفلونسرها و کسب و کارها در آن‌جا به یکدیگر می‌رسند و در این تقاطع پول و اطلاعات تبادل می کنند و باید فعالیت آنها زیر ذره بین سازمان امور مالیاتی باشد و نسبت به تسلیم اطلاعات قراردادهای کاری بین اینفلوئنسرها و تبلیغات کنندگان در گام اول به صورت برون خط و در گام های جلوتر با راه‌اندازی سامانه مخصوص به صورت برخط، اقدام کنند. با بازگشایی جعبه سیاه شرکت های دیجیتال مارکتینگ و ملزم کردن آنها به ارائه اطلاعات، می توان به جریان درآمدی در رسانه های کاربر محور کاملا اشراف پیدا کرد و بدون درنظر گرفتن تعداد دنبال کننده، اقدام به مالیات ستانی از درآمدهای حاصله از اینفلوئنسر مارکتینگ نمود.
انتهای پیام/ مالیات
