۰۲ آذر ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۲۳۹۰۲ ۱۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۶ دسته: دولت و حکمرانی
۰

شاخص تولید ناخالص داخلی یک ابر داده است که نشان دهنده حجم کل اقتصاد است. اما بسیاری از مسائل و واقعیت‌های اقتصادی که در داخل جامعه جریان دارد در شاخص تولید ناخالص داخلی قابل تبلور نیست.

به گزارش مسیر اقتصاد شاخص تولید ناخالص داخلی که به صورت مخفف GDP نامیده میشود، شاخصی برای سنجش عملکرد اقتصادی کشورهاست. این شاخص کاربردهای زیادی دارد و توجه به آن از جنبه‌های مختلفی قابل قبول است. به طور مثال تقریبا اغلب کارشناسان اذعان دارند که افزایش شاخص تولید ناخالص داخلی با کاهش فقر و به طور خاص فقر شدید رابطه‌ای بسیار نزدیک دارد.

با این حال نمیتوان از آن انتظار داشت تمامی اطلاعات مربوط به اقتصاد را در خود داشته باشد. شاخص تولید ناخلص داخلی یک ابر داده است که نشان دهنده حجم کل اقتصاد است. اما بسیاری از مسائل و واقعیت‌های اقتصادی که در داخل جامعه جریان دارد در شاخص تولید ناخالص داخلی قابل تبلور نیست.

در حال حاضر شاخص تولید ناخالص داخلی عموما توسط دولت‌ها محاسبه و منتشر میشود. اما برخی از نهادهای بین‌المللی مانند صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و بانک توسعه آسیایی نیز اقدام به انتشار میزان تولید ناخالص داخلی کشورها می‌نمایند. با اینحال این نهادها نیز در اغلب موارد از اطلاعات خود دولت‌ها استفاده می‌کنند.

محاسبه و رصد میزان تولید ناخالص داخلی کشور اقدامی بسیار مهم و لازم است زیرا با استفاده از آن میتوان نگاهی کلی به اقتصاد کشور داشت. همچنین به طور کلی میتوان گفت مگر در موارد خاص، اگر تولید ناخالص داخلی درحال افزایش باشد، وضعیت تولید و توسعه کسب و کار شرکت‌ها نیز به طور میانگین در وضعیت مناسبی قرار دارد و اقتصاد کشور در حال ایجاد اشتغال بیشتر است. اما به طور قطع نمیتوان گفت همه شرکت‌ها، در هر حوزه‌ای که مشغول هستند در وضعیت مناسبی هستند.

در کنار این مسئله همانطور که اشاره شد یکی از کاربردهای اصلی شاخص تولید ناخالص داخلی ارتباط آن با رفع فقر و به طور خاص فقر شدید در جامعه است. بنابراین گرچه شاخص تولید ناخالص داخلی شاخص کاملی نیست و نمیتوان انتظار داشت تمام عملکردهای اقتصادی کشور در این شاخص نشان داده شود اما از دو منظر میانگین تغییرات و رفع فقر به آن توجه ویژه‌ای میشود.

به عنوان مثال کشورهای آسیایی در سال‌های اخیر رشد بسیار قابل توجهی در شاخص تولید ناخالص داخلی داشته‌اند به طوری که در حال حاضر کشورهای آسیایی بالغ بر ۴۰ درصد تولید ناخلص داخلی جهان را شامل میشوند و از منظر رشد این شاخص نیز سهمی ۶۰ درصدی در رشد شاخص تولید ناخالص جهانی دارند. رشد چشمگیر کشورهای آسیایی با کاهش فقر در این کشورها همراه بوده به طوریکه در این سال‌ها بیش از ۷۰۰ میلیون نفر از فقر نجات یافته اند.

اما شاخص تولید ناخالص داخلی همانطور که با رفع فقر رابطه‌ای نزدیک دارد، با ایجاد نابرابری های درآمدی و ثروتی در جامعه نیز رابطه‌ای مثبت داشته است. در واقع رشد اقتصادی اغلب منجر به افزایش فاصله فقرا از ثروتمندان شده است. این مسئله اگر در بلندمدت اتفاق بیفتد میتواند منجر به ناپایداری‌های سیاسی گردد.

در همان زمانی که کشورهای آسیایی دوره رشد چشمگیر خود را تجربه می‌کردند، میزان نابرابری درآمدی در ۴ کشور از ۵ کشور پر جمعیت آسیا یعنی بنگلادش، چین، هند و اندونزی بیشتر شده و در حال افزایش بوده است. این ۴ کشور تقریبا ۸۰ درصد جمعیت کل آسیا را شامل میشوند.

رشد شاخص تولید ناخالص داخلی که از آن به عنوان رشد اقتصادی تعبیر میشود درمان همه‌ی دردهای اقتصادی یک جامعه نیست. کارشناسان معتقدند برای تحقق اهداف اقتصادی و رفع مشکلات و بیماری‌های اقتصاد یک کشور لازم است در کنار افزایش این شاخص سیاست‌های مکمل دیگری در نظر گرفته شود. به طور مثال در بسیاری از کشورها رشد اقتصادی از این طریق حاصل شده که بخش عمده‌ای از نیروی کار بدون قرارداد دائمی و در شرایط سختی کار کرده‌اند و دستمزد آن‌ها نیز به مراتب کمتر از حد لازم بوده است.

توجه تنها به شاخص تولید ناخالص داخلی مشکلات زیادی برای کشورها ایجاد میکند. برای همین منظور در حال حاضر بسیاری از کشورها در تلاشند تا بتوانند در کنار مزایای حاصل از افزایش حجم کل اقتصاد، مشکلاتی که ممکن است توجه صرف به آن داشته باشد را رفع نمایند.

برای این منظور مفهوم «رشد فراگیر» از سوی بسیاری از کشورها مطرح شده است. مضمون اصلی رشد فراگیر آن است که منافع اقتصادی حاصل از رشد حجم کل اقتصاد، در دسترس همه‌ی افراد جامعه قرار بگیرد. تنها در صورتی میتوان افرایش شاخص تولید ناخالص داخلی را مثبت ارزیابی کرد که به صورت همه جانبه باشد و مشکلاتی همچون نابرابری درآمدی را تقویت نکرده باشد.

در حال حاضر بانک توسعه آسیایی درحال سرمایه‌گذاری بر روی توسعه زیرساخت‌های کشورهاست تا از این طریق رشد فراگیر را تقویت نماید. توسعه زیرساخت‌ها علاوه بر اینکه منجر به افزایش شاخص تولید ناخالص داخلی میشود و رشد اقتصادی را به همراه دارد، میتواند با تسهیل دسترسی افراد فقیرتر به بازارهای کالا و خدمات شرایط را برای آن‌ها بهتر نماید.

سرمایه‌گذاری بر روی آموزش، بهداشت و خدمات عمومی مانند تهیه آب سالم و سلامت جامعه نیز از دیگر مواردی است که در راستای دستیابی به رشد فراگیر از سوی کارشناسان توصیه میشود.

منبع: اینترنشنال فایننشال مگزین (مجله مالیه بین‌الملل)



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.