۱۰ آذر ۱۴۰۴

مسیر اقتصاد؛ رسانه تصمیم‌سازان اقتصاد ایران

شناسه: ۲۱۵۷۷۷ ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۰ دسته: تجارت و دیپلماسی، دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی
۰

مجید شاکری کارشناس اقتصاد و مالیه بین‌الملل، در نشست «ایران و تحریم در نظم نوین؛ مولفه‌های بازآفرینی قدرت»، گفت: تلاش برای بهبود روابط با دموکرات‌های آمریکا یا عضویت در WTO برای رفع مشکلات ایران به مثابه سوار شدن با عجله بر قطاری است که به مقصد رسیده و مسافران آن در حال پیاده شدن هستند. در دوره فعلی استدلال حقوقی برای اثبات برحق بودن ایران، هیچ اثری بر عملکرد کشورها ندارد و به جای آن باید با اقدامات زیربنایی از فرصت‌هایی که نظم جدید جهانی پیش روی ایران قرار داده بهره ببریم. مادامی که بر اساس الگوی قدیمی «تجارت بین‌الملل» با کشورهای جهان رابطه مالی برقرار می‌کنیم، تحریم رفع شدنی نیست، بلکه باید بر اساس الگوی دوجانبه‌گرایی، مازاد حساب جاری خودمان را با کشورهای مختلف از جمله چین و روسیه به صفر برسانیم تا تحریم‌ها به کلی بی‌اثر شود. ایران هیچگاه اقدامی برخلاف منافع آمریکا انجام نداده است و نتیجه آن وابستگی بیش از پیش ایران به امارات، به عنوان مفر مدنظر آمریکا در اعمال تحریم‌های مالی بوده است.

به گزارش مسیر اقتصاد نشست «ایران و تحریم در نظم نوین؛ مولفه‌های بازآفرینی قدرت» روز دوشنبه دهم آذرماه ۱۴۰۴، با حضور جمعی از اساتید و صاحبنظران این حوزه با میزبانی «مرکز امور حقوقی بین‌المللی ریاست جمهوری» برگزار شد. این نشست، اولین نشست تخصصی از دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی بود که در بازه آبان تا اسفندماه سال جاری با موضوع «نظم نوین جهانی؛ بازآفرینی قدرت ایران» در حال برگزاری است. در اولین نشست از این همایش ابعاد نظم نوین جهانی و همچنین اثرگذاری تحریم‌ها قبل و بعد از شکل گیری نظم نوین مورد بررسی قرار گرفت.

درک ما از تحول در نظم جهانی با درک غربی‌ها متفاوت است

مجید شاکری کارشناس اقتصاد و مالیه بین‌الملل، در این نشست گفت: این بحث که نظم قدیمی چرا دارد از بین می‌رود و نظم جدید چه ویژگی‌هایی دارد، از حدود یک دهه قبل در غرب و به خصوص آمریکا مطرح است. امروز شاهد این هستیم که کارشناسان جریان اصلی در این خصوص نظرات همگراتری مطرح می‌کنند. درک صاحبنظران غربی از تغییر نظم جهانی با درکی که ما در ایران از این واقعه داریم تا حدود زیادی متفاوت است. علت تغییر نظم قدیمی از نظر صاحبنظران غربی این است که بازندگان این نظم واکنش نشان داده‌اند. این تحلیلگران شکل گیری نظم جدید را نه در سطح بین‌المللی، بلکه در بستر تحولات درون‌کشوری غرب تحلیل می‌کنند.

وی برای توضیح این درک جدید، به مقاله معروف برانکو میلانوویچ در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد و گفت: میلانوویچ در این مقاله که به «نمودار فیل» شهرت یافت، دهک‌های درآمدی جهان را در یک دوره بیست‌ساله مقایسه کرده بود. نتیجه این بود که دهک‌های ۵ تا ۱۰ به‌شدت بهره‌مند شده‌اند، اما دهک‌های ۳ تا ۵ در وضعیت بسیار بدی قرار دارند؛ تا جایی که درآمد دهک سوم در این ۲۰ سال تقریباً رشد صفر داشته است.

شاکری گفت: در گذشته درک ما از نابرابری تنها یک درک درون کشوری بود و برای فهم آن، به شاخص‌هایی مانند ضریب جینی تکیه می‌شد، اما اکنون تحلیلگران غربی، طبقات و دهک‌ها را در بستر کشورها و گروه‌های منفعتی جهانی تفسیر می‌کنند: اینکه چه کسی به منافع جهانی‌سازی دسترسی دارد و چه کسی ندارد؛ از جمله دسترسی به خدمات جهانی، سفرها، یا حتی مشارکت در رویدادهایی مانند جام جهانی. دهک سه تا پنج جهانی در حال باخت در نظم فعلی است و به طور مثال دهک یک تا سوم ایتالیا یا دهک سوم تا پنجم آمریکا را شامل می‌شود.

وی افزود: در اقتصادهای بزرگ، درآمد افراد از دو محل تأمین می‌شود: از نیروی کار و از سرمایه؛ تعادل میان این دو، ساختار طبقاتی جوامع را شکل می‌داد. اما از سال ۲۰۲۱، گروه‌هایی که بیشترین درآمد را از کار داشتند، همان‌هایی شده‌اند که بیشترین درآمد را از سرمایه هم به دست می‌آورند. این روند در آمریکا، روسیه و چین نیز مشاهده می‌شود و نمود آن در تیپ افرادی مثل ایلان ماسک که هم به عنوان سرمایه‌دار و هم به عنوان مدیر، درآمد بالایی دارند، نمایان شده است. بنابراین امروز یک قیام از سوی دهک‌های سوم تا پنجم علیه دهک یک جهانی ایجاد شده است. تفسیر غربی‌ها این است که واقعیتی که ابتدا در روسیه و چین رخ داد، در ادامه دارد در آمریکای ترامپ رخ می‌دهد.

امروز کشورها به دنبال جلوگیری از خروج سرمایه هستند

این کارشناس اقتصادی ضمن بیان اینکه برندگان و بازندگان این دوره، هر دو به شکل «بلوک‌هایی اجتماعی» درآمده‌اند، گفت: این گروه‌ها با ملی‌گرایی اقتصادی مخالف‌اند و عملاً رفتارشان ضد مرکانتلیستی است. برای همین است که بودجه جدید حزب حاکم در بریتانیا (که نمودی از محدودیت سرمایه در آن دیده شد) باعث افزایش ناگهانی قیمت املاک در دبی شد؛ زیرا گروه‌هایی از کسب‌وکارهای غربی برای خروج از فشارهای داخلی، سرمایه‌های خود را به خارج منتقل کرده‌اند. معنای ملی این تغییر چیست؟ به این معناست که این کشورها در روابط بین‌الملل به نوعی از مرکانتیلیسم اقتصادی متوسل می‌شوند تا از خروج سرمایه جلوگیری کنند و سرمایه‌های خارج شده را برگردانند.

وی افزود: شاخصی وجود دارد تحت عنوان اینکه افراد در ۳۰ سال اول زندگی خودشان چقدر ارزش اقتصادی ایجاد کردند. این شاخص امروز حتی در آمریکا – به عنوان موفق‌ترین اقتصاد جهان در دوره پساکرونا که نمودار رشد اقتصادی آن به بالاتر از خط رشد پیش از وقوع کرونا رفته است – در بدترین حالت خود در ۱۰۰ سال اخیر است و حتی از دوران رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ آمریکا نیز بدتر است.

تلاش برای جهانی شدن را کنار بگذاریم

شاکری ادامه داد: در چنین شرایطی بدترین فکر برای ایران این است که بخواهد اقداماتی که از سال ۱۹۸۰ انجام نداده را دوباره در دستورکار قرار دهد. این کار مثل این است که بخواهیم با عجله سوار قطاری بشویم که به مقصد رسیده و همه در حال پیاده شدن از آن هستند. این اقدامات مواردی مثل بهبود روابط با دموکرات‌های آمریکا یا عضویت در سازمان تجارت جهانی را شامل می‌شود.

وی افزود: همچنین اگر فکر کنیم یک ترامپی وجود دارد که میشود با روابط و نفوذ و رشوه دادن به وی تغییری در نحوه تعامل آمریکا با ایران ایجاد کنیم واقعا در اشتباه هستیم. باید درک کنیم که دوره کنونی جهان یک دوره نئومرکانتیلیستی و استعماری است؛ دوره‌ای که در آن کشورها زمان کمی دارند و باید با سرعت به سرمایه، فناوری و منابع جدید دسترسی پیدا کنند. امروز کشورها به مانند دوره استعمار حمله می‌کنند تا کشورهای دیگر را اشغال کنند، فقط شیوه حمله مقداری عوض شده است.

کشورها با استدلال ایران تغییر رویه نمیدهند/ باید راهکار را بسازیم

این کارشناس اقتصادی همچنین گفت: امروز آخرین کاری که باید بکنیم این است که رویکرد حقوقی به مسئله داشته باشیم و با بحث و استدلال بخواهیم طرف مقابل را قانع کنیم. دوره کنونی دوره وحشی گری است و هیچ کس منتظر ارائه منطق و استدلال برای تغییر رویه نیست.

وی افزود: تنها چیزی که امروز وجود ندارد راه حل قطعی است؛ باید راه حل را با اقدام و بازخورد گرفتن بسازیم. نمی‌توانیم با سیستمی که در آن همه می‌توانند مانع هر کاری شوند ولی کسی نمیتواند کاری بکند، به جایی برسیم. اگر میخواهیم زنده بمانیم – من معتقدم مسئله ما امروز زنده ماندن است – باید در آن تحریم‌ها را خنثی کنیم. اگر به دور زدن تحریم ادامه بدهیم حتما می‌میریم. اگر میخواهیم به حیات ادامه بدهیم چاره‌ای به جز تمرکز قدرت، به روز کردن دانش، به دست آوردن درک درست از آنچه در حال وقوع است و حرکت به سمت خنثی کردن تحریم‌ها نداریم. دنیایی که در پیش است دنیایی به شدت وحشی است و با دنیای بین دو جنگ جهانی قابل مقایسه است.

ایران همیشه در جهت منافع آمریکا عمل کرده است

شاکری ضمن بیان اینکه من خاطرم نمی‌آید ایران علیه تحریم‌ها کاری کرده باشد و همواره مطابق خواست و برنامه تحریم کننده عمل کرده‌است، گفت: به عنوان یک مثال دادن معافیت ضمنی به ایران برای کار کردن از مسیر امارات، مستقیما به این منجر شد که محور آیمک در غرب آسیا تقویت شود که در بلندمدت علیه ایران است. امروز امارات به قطب تجاری منطقه تبدیل شده است و حتی مسیر تجارت آمریکا و اسرائیل هم از این کشور می‌گذرد.

وی مهمترین مسئله در تحریم‌ها را مدیریت تراز پرداخت‌ها دانست و افزود: شما نمی‌توانید تراز پرداخت فروپاشیده داشته باشید و همزمان با مردم وفاق داشته باشید و اقتصاد خوبی ایجاد کنید. ایران باید به طور خاص برای مدیریت تراز پرداخت‌ها وارد عمل شود و در غیر اینصورت مشکلات ناشی از تحریم همچنان تداوم پیدا می‌کند. مشکلاتی از جمله تورم و محدودیت تجارت به همین مسئله برمی‌گردد. این تورم بالا که دهک‌های پایین را هدف قرار می‌دهد و عمدتا در مواد غذایی نمایان می‌شود، امکان وفاق داخلی و همراهی مردم با حاکمیت را به کلی از بین برده است. در فرهنگ چینی اینطور مطرح می‌شود که کسی که کنترل قیمت مواد غذایی را از دست بدهد، معبد بهشتی (تمپل آو هیون) یا معادل آن در فرهنگ فارسی «فرّه ایزدی» را از دست می‌دهد.

راز بی‌اثر کردن تحریم‌ها؛ گذار از الگوی «تجارت بین‌الملل» به «دوجانبه‌گرایی»

این کارشناس اقتصادی درخصوص راه خنثی کردن تحریم‌های مالی گفت: مادامی که ما در نظام مالی بین‌المللی کار می‌کنیم، خنثی شدن تحریم‌ها ممکن نیست. ایران باید الگوی «تجارت بین‌المللی» را کنار بگذارد و به جای آن الگوی «دوجانبه‌گرایی» را در دستورکار قرار دهد. تحریم سوئیفت و دیگر ابزارها بعد از این مسئله اهمیت پیدا می‌کنند. امروز ابعاد بازارهای سرمایه در جهان به مراتب بزرگتر از ابعاد گردش مالی در تجارت واقعی است، اما گردش مالی در تجارت واقعی اثرگذاری به مراتب بیشتری دارد. وقتی تجارت بین‌المللی به اوج خود رسیده و رشدش متوقف شده، عملا به این معنی است که تحولات زیادی در بازارهای مالی نیز رخ خواهد داد و یک نشانه از شکل گیری تغییرات گسترده در نظام‌های بین‌المللی است.

وی افزود: در الگوی تجارت بین‌الملل، کشورها با فروش محصولات به قدرت خرید میرسند و با آن نیازهای خود را از دیگر کشورها تامین می‌کنند؛ اما در تجارت دوجانبه کشورها تلاش می‌کنند مازاد یا کمبود حساب جاری خود را با دیگر کشورها به صفر برسانند. ایران باید در نظم جدید به جای نگاه کردن از زوایه تجارت بین‌الملل، به سمت تجارت دوجانبه با قدرت‌هایی چون چین و روسیه برود. ایران هنوز خیلی با این رویکرد فاصله دارد.

شاکری ضمن تاکید بر اینکه عملکرد ما در عرصه تجارت جهانی کاملا مطابق با خواسته‌های آمریکا و در جهت منافع این کشور است، گفت: شبکه‌ای که ایران برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد کرده است بر اساس تجربه در کمتر از نیم ساعت برای آمریکا قابل شناسایی است. بنابراین در فضای جدید باید به دنبال اقدامات زیربنایی باشیم که به کلی بازی تحریم‌های آمریکا را برهم بزند و در این زمینه نظم جدید در حال شکل‌گیری جهان فرصت‌های بی‌نظیری را برای ایران فراهم کرده است.

وی در پایان گفت: بسیاری از بازرگانان، مسئولین و بروکرات‌های ما تنها در چارچوب نظم قدیم امکان بازیگری دارند و به همین دلیل نمی‌‎خواهند تغییرات را بپذیرند و این یک مانع اساسی برای پیشرفت ایران در مقابله با تحریم‌هاست.

انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.