به گزارش مسیر اقتصاد نشریه فارین افرز (که یک نشریه تحلیلی تحت مدیریت اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی آمریکا است) در گزارشی با عنوان «بهای بیثباتی» به انتقاد از سیاستهای دولت کنونی این کشور در سیاست خارجی پرداخته است. بر اساس این گزارش یکی از ستونهای قدرت آمریکا در نظام بینالملل طی هفتاد سال گذشته، قابلیت پیشبینی و اعتمادپذیری رفتار این کشور بوده است. متحدان ایالات متحده از اروپا تا شرق آسیا، سیاست خارجی خود را بر اساس تداوم مواضع و پایبندی واشنگتن به تعهداتش تنظیم میکردند. این ویژگی باعث شده بود آمریکا نه تنها از طریق قدرت نظامی، بلکه با اتکا به اعتبار و ثبات تصمیمگیری، محور اصلی نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم باشد.
بهای بیثباتی در سیاست خارجی آمریکا
اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ، این اصل بنیادین دچار تغییر شد. او با شعار «آمریکا اول» وارد کاخ سفید شد و سیاست خارجی خود را بر اساس چانهزنی، فشار، و شوکآفرینی طراحی کرد. ترامپ باور داشت که ابهام و رفتار غیرقابل پیشبینی میتواند دشمنان را سردرگم و متحدان را وادار به امتیازدهی کند. خروج از توافقهای چندجانبه همچون پیمان اقلیمی پاریس، توافق هستهای ایران (برجام) و توافق تجاری ترانسپاسیفیک از جمله نمودهای این رویکرد بود.
به ظاهر، این اقدامات قرار بود نشانهای از استقلال و اقتدار آمریکا باشد، اما نتیجه معکوس داشت. بسیاری از کشورها، بهویژه متحدان اروپایی واشنگتن، دریافتند که حتی امضای رئیسجمهور آمریکا تضمینی برای پایداری تعهدات نیست. در نتیجه، اعتماد به آمریکا بهعنوان شریک قابل اتکا کاهش یافت و تمایل برای سرمایهگذاری سیاسی و اقتصادی بلندمدت در روابط با واشنگتن کمرنگتر شد.
«عدم پیشبینی پذیری» هدیه ترامپ به اقتصاد جهانی
هزینه این بیثباتی تنها سیاسی نیست. در اقتصاد جهانی بههمپیوسته امروز، پیشبینیپذیری یکی از عناصر کلیدی برای تصمیمگیری سرمایهگذاران، شرکتهای چندملیتی و دولتهاست. وقتی سیاست خارجی قدرت اول اقتصاد جهان غیرقابل پیشبینی باشد، ریسکهای اقتصادی بینالمللی افزایش مییابد و رقبا، از جمله چین و اتحادیه اروپا، میتوانند از این فضای پر ابهام برای تقویت جایگاه خود بهره ببرند.
همچنین، بسیاری از کشورها در واکنش به بیثباتی رفتاری آمریکا، در پی ایجاد ائتلافهای جایگزین یا کاهش وابستگی به دلار و نظام مالی آمریکا برآمدهاند. این روند، اگر ادامه یابد، میتواند به تدریج از قدرت ساختاری آمریکا در نظام مالی جهانی بکاهد؛ موضوعی که از دید بسیاری از کارشناسان، در بلندمدت تهدیدی جدیتر از اختلافات سیاسی کوتاهمدت است.
تخریب وجهه آمریکا جبران شدنی نیست
بازسازی اعتماد جهانی به آمریکا فرآیندی زمانبر و دشوار خواهد بود. حتی اگر دولتهای بعدی تلاش کنند ثبات و چندجانبهگرایی را احیا کنند، کشورها تجربه گذشته را فراموش نخواهند کرد و احتمال بازگشت مجدد به سیاستهای غیرقابل پیشبینی همواره در محاسبات آنها باقی میماند.
بهای بیثباتی، از دست رفتن مزیتی است که آمریکا طی دههها بدون نیاز به اعمال فشار نظامی به دست آورده بود: یعنی اعتبار و نفوذ نرم در میان دولتها و بازارهای جهانی. تا زمانی که واشنگتن نتواند دوباره ثبات رفتاری و پایبندی به تعهدات خود را اثبات کند، رقبای جهانی مانند چین و روسیه میتوانند از این خلأ برای بازتعریف نظم بینالمللی به نفع خود بهره ببرند.
منبع: فارین افرز
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی