به گزارش مسیر اقتصاد پایگاه اینترنتی «نشنال اینترست» طی مطلبی تحلیلی از دلایل برتری چین بر آمریکا در فناوری پرده بر داشته است. در این مطلب آمده است: از اینکه محدودیتهای دولت بایدن بر روی تراشههای پیشرفته و نرمافزار، حرکت چین در راستای تسلط بر انقلاب صنعتی چهارم، کاربرد هوش مصنوعی در تولید، معدن، کشاورزی و خدمات، را کند کرده است، هیچ نشانهای وجود ندارد. اگرچه جنگ فناوری ارزیابی دقیق از پیشرفت چین را دشوار میکند، اما اطلاعات موجود حاکی از رشد سریع و شگفتآور تلاشهای پکن برای دور زدن محدودیتهای فناوری است.
سه پیامد بالقوه در توسعه هوش مصنوعی چین
هدف چین رهبری موج بعدی فناوری صنعتی است. جاستین ییفو لین، اقتصاددان ارشد سابق در بانک جهانی، در کتابی در سال ۲۰۲۱ نوشت: «فناوری ۵G چین را به رهبر جهانی انقلاب صنعتی جدید تبدیل کرده است. در سالهای اخیر، آمریکا ترفندهای قدیمی خود را تکرار کرده است و با استفاده از تمام منابع خود، شرکتهای چینی را با اتهامات بیاساس سرکوب میکند. اگر ایالات متحده موفق شود چین را با محاصره انقلاب صنعتی جدید سرکوب کند، پکن نمیتواند به دومین هدف صد ساله خود دست یابد. اما چین با تلاش سخت برای رهبری انقلاب صنعتی جدید میتواند این کار را انجام دهد.»
چین در استفاده از هوش مصنوعی و پهنای باند پرسرعت برای بهرهوری کسب و کار نقش پیشرو دارد. این موضوع میتواند سه پیامد بزرگ داشته باشد: ۱- ایالات متحده و متحدانش تلاشی هماهنگ برای باز پسگیری رهبری فناوری در صنعت انجام دهند ۲- آمریکا و اروپا از فناوری صنعتی چین استفاده و پیرو آن میشوند، همانطور که چین یک نسل پیش، پیرو بازارهای توسعه یافته بود. ۳- از دست رفتن سهم بازاری آمریکا همچنان ادامه داشته، وابستگی وارداتی خود را افزایش میدهد و مسیر انحطاط صنعتی انگلستان را دنبال میکند.
گزینه نخست به سیاست صنعتی نیاز دارد. طبق گفته انجمن صنایع نیمه هادی، آمریکا از طریق قانون تراشهها به سمت چنین چیزی روی آورده، که انگیزه سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری در تولید نیمه هادیها را فراهم کرده است. مزایا و معایب این قانون هر اندازه که باشد، ساخت کارخانههای تراشه در ایالات متحده به دلایل امنیت ملی قابل توجیه است اما لزوماً به بهره وری سایر صنایع کمک نمیکند. چیپس را میتوان با هزینه کمتر از تایوان و کره جنوبی وارد کرد. طبق گزارشها، TSMC تراشههای ساخت ایالات متحده را با قیمت ۳۰ درصد بالاتر نسبت به همان محصول ساخت تایوان به فروش خواهد رساند. تا حدودی، گزینه دوم یعنی پذیرش فناوری چین، پیش از این هم در حال افزایش بود. برای نمونه، شرکتهای آمریکایی که عملیات تولیدی در مقیاس بزرگ در چین دارند، برنامههای AI/۵G را به طور کامل در بخش خودرو و بخشهای مرتبط به کار گرفتهاند. اما گزینه سوم به عنوان ادامه صنعت زدایی، غیرقابل قبول است.
فناوری ۵G؛ کلید برتری چینیها در جنگ فناوری
به نظر میرسد برنامه چین برای رهبری انقلاب صنعتی چهارم در مسیر درست خود قرار دارد. در حالیکه، تولیدکنندگان آمریکایی تعهد اندکی نسبت به فناوری انقلاب صنعتی چهارم نشان دادهاند. بطوریکه، تعدادی از شرکتهای تولیدی ایالات متحده که شبکههای خصوصی ۵G را برای پشتیبانی از اتوماسیون کارخانه نصب کردهاند، از جمله جنرال موتورز که در سال ۲۰۲۲، ۲.۳ میلیون خودرو در چین تولید کرد یا فورد که در سال ۲۰۲۲ در چین ۵۰۰ هزار خودرو تولید داشته است. این شرکتها دارای سرمایه گذاری مشترک با تولیدکنندگان چینی هستند و میتوان آنها را کمک کننده صنعت چین به حساب آورد.
مشکل اینجاست که آنچه از تولید آمریکایی پس از افول بزرگ دهه ۲۰۰۰ باقی مانده است، اغلب سازگاری با مزایای کاربردهای هوش مصنوعی ندارد. یعنی نصب شبکههای خصوصی ۵G کاملاً با برنامههای کاربردی هوش مصنوعی منطبق نیست. کابلهای وای فای و فیبر نوری میتوانند اطلاعات را به خوبی در محیطهای کارخانهای خاص انتقال دهند. اما ۵G مزایای آشکاری نسبت به ارتباطات مبتنی بر کابل در محیطهایی با ماشینهای سنگین متحرک بهویژه در تولیدات فشرده، معادن، بنادر و انبارها دارد. بر اساس دادههای رسمی از شرکتهای اروپایی، حدود ۶۰ کارخانه، بندر و فرودگاه شبکههای خصوصی ۵G را ساختهاند که مهمترین آنها خودروسازانی فولکس واگن، پورشه، ساب و تویوتا است. باز هم، بیشتر شرکتهای تولیدی و حملونقلی که از این فناوری استفاده میکنند، حضور پررنگی در چین دارند.
به عبارت دیگر، ۵G فناوری وارداتی برای کشورهای غربی بوده و روزنامه وال استریت ژورنال اعتراف میکند که « ۵G یک شکست بزرگ است». برای نمونه، سرعت دانلود در شبکههای ۵G آمریکا تقریبا نصف چین است و برخی از شبکههای ۵G ایالات متحده تأخیر بیشتری نسبت به شبکههای ۴G قبلی دارند، از همین روی برای برنامههایی مانند وسایل نقلیه خودران تاثیر اندکی دارد. در مقابل، چین ۵G را به عنوان یک فناوری صنعتی میداند و انتظار دارد که ۵G۲B (۵G برای تجارت) فروش را افزایش دهد. بنابراین چین مزیت مشخصی در پهنای باند ۵G به عنوان مولفه مهم در بخش تجاری دارد.
زیرساختهای مخابراتی و برنامههای کاربردی مرتبط، صادرات چین به جنوب جهانی را نیز تقویت کرده است. بطوریکه از سال ۲۰۱۹، صادرات پکن به آسهآن ۵۰ درصد، برزیل ۱۰۰ درصد و ترکیه ۲۵۰ درصد افزایش یافته است. همچنین، چین در سال ۲۰۲۳ با فروش جهانی ۳ میلیارد دلاری به رهبر جهان در صنعت خودرو تبدیل شد. تولید با فناوری پیشرفته و صرفهجویی در مقیاس، برتری چین را افزایش میدهد. چین اکنون خودروهای برقی با برد و قدرت کافی در حدود ۱۱ هزار دلار تولید میکند و این خودروهای برقی ارزان اما پر امکانات، احتمالا بر بازار خودروی اروپا تسلط داشته باشند.
چرا تحریمهای فنی ایالات متحده شکست خورد؟
به چند دلیل، تحریمهای ایالات متحده در محدود کردن توسعه هوش مصنوعی در چین تاثیری نداشته است. نخست اینکه، طرحهای چین در کاربردهای صنعتی رقابتی هستند و معمولاً به قدرت محاسباتی کمتری نسبت به LLMها، مدلهای زبان بزرگ، نیاز دارند. دوم اینکه شرکت بین المللی تولید نیمهرسانا (SMIC)، میتواند تراشههای ۷ نانومتری البته با هزینههای بسیار بالاتر و راندمان کمتر تولید و نیازهای ارتش چین برای این تراشهها را برآورده کند. سوم، سریعترین تراشه های هوش مصنوعی «انویدیا» در چین به راحتی از طریق فروشندگان شخص ثالث هرچند با قیمتهای بالاتر در دسترس هستند. به گفته رهبران صنعت ایالات متحده، متوقف کردن شرکتهای چینی در استفاده از نیروی محاسباتی هوش مصنوعی آمریکایی از طریق سرویسهای ابری، دستاورد زیادی نخواهد داشت. به نظر نمیرسد محدودیتهای ایالات متحده در صادرات فناوری به چین، باعث توقف یا حتی کند کردن برنامههای کاربردی هوش مصنوعی با تأثیر بالای استراتژیک، داشته باشد.
همچنین، محدودیتهای فروش به چین باعث کاهش درآمد شرکتهای نیمه هادی ایالات متحده و به خطر افتادن بودجه تحقیق و توسعه آنها میشود. در دسامبر ۲۰۱۹، وزارت دفاع طرح دولت ترامپ مبنی بر ممنوعیت صادرات تراشههای پیشرفته به هواوی را وتو کرد، چون از دست دادن هوآوی به عنوان مشتری بر توانایی سازندگان تراشه در حوزه تحقیق و توسعه آسیب میزند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا در ابتدا از موضع پنتاگون حمایت کرد، اما در سال ۲۰۲۰ و پس از شیوع همه گیر کرونا، این موضع را تغییر داد.
صنعت نیمههادی در بخش تحقیق و توسعه منحصر به فرد است. در سال ۲۰۲۱ بودجه ۲۰۰ میلیارد دلاری برای تحقیق و توسعه با در نظر گرفتن ۶۰۰ میلیارد دلار فروش تخصیص یافت، در واقع هیچ صنعت دیگری یکسوم درآمد خود را به تحقیق و توسعه اختصاص نمیدهد. بزرگترین صنعت جهان، خودروسازی، حدود یک چهاردهم درآمد خود را صرف تحقیق و توسعه میکند. برای شرکتهایی مانند «کوالکام» که یک سوم درآمد یا «انویدیا» که یکپنجم درآمد خود را از چین به دست میآورد، حمایتهایی تحت قانون چیپس، درآمدهای از دست رفته آنها را جبران نمیکند. بنابراین، این شرکتها در حال لابیگری با دولت بایدن هستند تا کنترلها بر چین را کاهش دهد.
منبع: نشنال اینترست
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل