مسیر اقتصاد/ ایران یکی از اولین کشورهای غرب آسیا است که دارای برنامهریزی توسعه اقتصادی بوده و این برنامهها پیش از انقلاب با نام برنامه عمرانی و پس از انقلاب به عنوان برنامه توسعه تدوین شدهاند. منشا شکلگیری این برنامهها به تاسیس «اداره دفتر کل برنامه» در سال ۱۳۲۷ بازمیگردد و اولین برنامه به عنوان مقررات گزارش کمیسیون برنامه مجلس توسط این سازمان تدوین گردید و سپس با تصویب قانون اجرای آن عملا اولین برنامه عمرانی شکل گرفت. بسیاری از برنامههای تدوین شده و سیاستهای کشور متناسب با اهداف توسعهای طرح ریزی میگردند و به همین دلیل میتوان با بررسی جایگاه مسکن در این برنامهها، میزان توجه سیاستگذاران و اقدامات انجام شده متناسب با آن برنامه را در بازه زمانی اجرای برنامه بررسی نمود.
عدم تحقق موثر اقدامات مربوط به تامین مسکن اقشار کم درآمد در برنامههای عمرانی پیش از انقلاب
پیش از انقلاب اسلامی با توجه به گرایشات نظری دولت در به رسمیت شناختن مکاتب غربی اقتصاد ، عمده سیاستهای تدوین شده در راستای واگذاری ساخت مسکن تا حد امکان به بخش خصوصی بوده است به طوریکه حتی در زمینه تامین مسکن اقشار کم درآمد نیز این رویکرد دنبال شده و عمده تلاش دولت در راستای تامین مالی برای بخش مسکن بوده است. به صورت خلاصه میتوان سیاستهای دولت، اقدامات و پیامد آنها را در جدول زیر خلاصه نمود.
همانطور که در جدول فوق میتوان مشاهده نمود، سیاستهای موجود برای تامین مسکن اقشار کم درآمد دارای پیوستگی کافی نبوده است. از سوی دیگر حتی اقدامات در نظر گرفته شده بر اساس این سیاستها نیز انجام نگرفته است که در نتیجه این موضوع مشکلات حوزه مسکن دچار انباشت مشکلات در طول این بازه زمانی شده است.
برنامههای توسعه پس از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی گفتمان غالب تغییر کرد و از دیدگاههای توسعه کشورهای غربی فاصله گرفت و در برخی دولتها موضوع تامین مسکن اقشار کمدرآمد، سیاستها معطوف به ساخت مسکن توسط خود دولت شد که مسکن مهر بارزترین اقدام حاصل از این سیاستها بوده است. تا کنون شش برنامه توسعه تدوین شده و در حال حاضر به انتهای برنامه ششم در حال اجرا است. سیاستهای دولت پس از انقلاب اسلامی طی برنامههای اول تا پنجم که اجرای آنها به اتمام رسیده است را میتوان در جدول زیر خلاصه نمود.
همانطور که در جدول فوق قابل مشاهده است، پس از انقلاب سیاستهای تدوین شده در بخش مسکن با توجه به رویکرد دولتها متفاوت بوده است. در برخی از دولتها نقش آقرینی دولت بیشتر و در برخی دیگر کمتر بوده است. با وجود این تحول عمده اقدامات انجام شده نتایج مطلوب سیاست گذار را به همرا نداشته است. در کنار دلایل اقتصادی، یکی از دلایل این ناکامی نبود پیوستگی در تدوین سیاستها است به طوری که گاهاً در بعضی از برنامهها تناقضاتی نیز قابل مشاهده است.
لزوم توجه ویژه به تامین مسکن اقشار کم درآمد در برنامه هفتم توسعه
در حال حاضر برنامه ششم توسعه در حال اتمام است و دولت در تلاش است تا برنامه هفتم توسعه را که ریل گذاری توسعه برای پنج سال آتی است تدوین نماید. طی دهههای اخیر، علیرغم توجه برخی دولتها به ساخت مسکن اما مسکن اقشار کم درآمد همچنان یکی از چالشهای نظام برنامهریزی مسکن است.
با توجه به پایین بودن درآمد این اقشار و بالا بودن قیمت واحدهای مسکونی، متوسط شاخص دسترسی به مسکن برای این اقشار به بیش از ۵۰ سال رسیده است که نیاز است با استفاده از روشهای متنوع توجه ویژهای به این اقشار گردد. از این رو لازم است تا با نگاهی به نتایج ناخواسته برنامههای پیشین در حوزه مسکن اقشار کم درآمد و تمامی ظرفیتهای اقتصادی تلاش شود تا مجموعه سیاستها و اهدافی برای این بخش متناسب با شرایط بحرانی بخش مسکن به طور واقع بینانه تدوین شود به گونهای که با اقدامات در حال اجرای دولت همخوانی داشته و امکان تحقق بخشیدن به آن وجود داشته باشد. راههایی همچون پلکانی نمودن اقساط تسهیلات و مشارکت با بخشهای خصوصی عمومی برای ساخت مسکن مشارکتی از جمله اقداماتی است که میتوان برای تامین مسکن این اقشار در نظر گرفت و سالیانه متناسب با ظرفیتهای اقتصادی عرضه مطلوبی به بازار انجام داد.
انتهای پیام/ مسکن