به گزارش مسیر اقتصاد جنگ اوکراین بسیاری از فرضیات ساده لوحانه را از زیر سوال برد و نشان داد که برای اروپا اتکا به گاز روسیه برای گرم کردن خانهها و تامین برق کارخانههای اروپا، در واقع هزینه بالایی دارد. بهترین زمان برای کاهش وابستگی اتحادیه اروپا به گاز روسیه ده سال پیش بود، از همین روی کاهش این وابستگی در شرایط کنونی بخاطر تشخیص بروکسل، مستحق اعتبار اندکی است. کمتر از سه ماه پس از شروع جنگ اوکراین، طرح کمیسیون اروپا (EC) و اورسولا فون در لاین روند استراتژی گذار این قاره از سوختهای فسیلی را سرعت بخشید. این طرح دو هدف اساسی دارد؛ محروم کردن روسیه از حیاتیترین منبع درآمد و اهرم فشار خود و همچنین مقابله با بحران آب و هوایی.
تصمیم نادرست اروپا در نادیده گرفتن انرژی هستهای
طرح اروپا قابل ستایش است اما بخش مهمی از سبد انرژی آینده اروپا نادیده میگیرد، چون در مورد انرژی هستهای حرفی برای گفتن ندارد. رهبران اروپا در اوایل دهه ۲۰۱۰ به جای شتاب دادن به انرژی هستهای، ترمز آن را کشیدند. انرژی هستهای حدود یک چهارم انرژی اتحادیه اروپا را در سال ۲۰۲۰ تشکیل میداد، درحالیکه تا سال ۲۰۰۶، سهم آن نزدیک به یک سوم بود. این روند تا حدی حکایتی از توسعه بیشتر منابع انرژی تجدیدپذیر مانند باد و خورشید است.
پس از فاجعه اتمی فوکوشیما، آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان، متعهد شد که سه نیروگاه هستهای این کشور را تعطیل کند اما ماه گذشته، اولاف شولز، صدراعظم کنونی، بی سر و صدا دستور تصویب قانونی برای افزایش طول عمر آنها را صادر کرد. حتی در فرانسه بعنوان بزرگترین تولیدکننده انرژی هستهای اروپا، فرانسوا اولاند، رئیسجمهور سابق، در زمان ریاست جمهوری خود قانونی را به تصویب رساند تا سهم انرژی هستهای را به ۵۰ درصد کاهش دهد. اکنون مشخص شده که تصمیماتی از این دست، سرمایهگذاری و تحقیق در انرژی هستهای را کاهش داده و با افزایش وابستگی این قاره به دیگر منابع انرژی، به طور مستقیم قدرت ولادیمیر پوتین را افزایش داده است.
البته در هرگونه حسابرسی منصفانه از انرژی هستهای، باید معایب آن را در نظر گرفت که مهمترین آن هزینه سرسام آور ساخت در ابتدای آن است. همچنین افزایش هزینههای نیروی کار و تشدید مقررات، انرژی هستهای را در مقایسه با نصب ظرفیت بادی یا خورشیدی غیررقابتی میکند. مقررات سختگیرانه نیز مشکل ویژهای است چون هزینههای ساخت و ساز را افزایش و در عین حال مستقیماً به حفظ نیروگاههای قدیمی انگیزه میدهد.
مزیتهای انرژی هستهای در مقایسه با انرژیهای تجدیدپذیر
انرژیهای تجدیدپذیر بخشی جداییناپذیر از سناریوهایی هستند که جهان را از مخربترین پیامدهای تغییرات آب و هوایی جلوگیری میکند. با این حال، انرژیهای تجدیدپذیر با چالشهای امنیتی مواجه هستند. چین که بروکسل آن را همزمان به عنوان یک شریک-رقیب اقتصادی و رقیب سیستمی تعریف کرده است، در حال حاضر حداقل ۷۵ درصد از هر مرحله مهم تولید و پردازش پنلهای فتوولتائیک خورشیدی را کنترل میکند.
این درست است که انرژی هستهای از نظر بسیاری ناامن بوده و این تا حد زیادی یک خصیصه در روانشناسی انسان است. حوادث هستهای تجربه شده مانند چرنوبیل، فوکوشیما، جزیره «تری مایل» که وارد واژگان فرهنگی ما شدهاند اما بسیار نادر هستند و براساس تخمین دادهها به اندازه انرژی باد و خورشید ایمن است. در همین حال، تحقیقات دانشگاه هاروارد ۱۹ درصد از کل مرگ و میرهای در سراسر جهان در سال ۲۰۱۸ را به آلودگی سوختهای فسیلی نسبت داد.
چرا انرژی هستهای برای بروکسل حیاتی است؟
اروپای هستهای میتواند هدفی وسوسه انگیز برای دولتها و بازیگران غیردولتی باشد و این مشکلات واقعی آن قابل حل هستند. در همین حال، در مورد حفاظت از گیاهان در برابر انتقادات بازیگران غیردولتی میتوان از تخصص فرانسویها و آمریکاییها استفاده کرد. کاهش وابستگی انرژی به یک دولت تنها به دلیل تعمیق وابستگی به کشور دیگر، خطای راهبردی است که بروکسل میتواند با سرمایهگذاری بیشتر در انرژی هستهای از آن اجتناب کند.
البته همه اعضای اتحادیه اروپا پتانسیل انرژی هستهای را نادیده نمیگیرند. در اواخر اکتبر، لهستان شرکت آمریکایی وستینگهاوس را به عنوان شریک مناسب برای اولین نیروگاه هستهای کشور تایید کرد. باوجود برخی سوالات در مورد فرصت داده شده به شرکتهای دیگر، این تصمیم از نظر ژئوپلیتیک و محیط زیست منطقی است.
پاسخ واضح این است که اگر اروپا به دنبال تقویت امنیت انرژی خود و در عین حال اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانهای است، باید انرژی هستهای را با همان قدرتی که انرژیهای تجدیدپذیر را توسعه میدهند دنبال کند.در مجموع، اروپا در نتیجه کوته نظری خود عقب مانده است و پس از یک دهه ریاضت، بحران، جنگ و افول، زمان آن فرا رسیده که اروپا جسورانه با آن لحظه روبرو شود. در واقع انرژی هستهای کلید دستیابی اروپا به امنیت و فراوانی انرژی است.
منبع: موسسه لووی
انتهای پیام/ انرژی