مسیر اقتصاد/ در طول ۲ ماه اخیر و درحالیکه به دلیل شیوع گسترده کرونا ویروس در جهان، اغلب کشورها با رکود اقتصادی و به طور خاص سقوط بازارهای سهام مواجهند، بازار سرمایه ایران همه را مات و متحیر کرده و بازدهی خیرهکننده بالای ۱۰۰ درصد را تجربه کرده است.
در این شرایط مقامات دولتی در کنار صدهاهزار سرمایه گذاری که دارایی خود را به بازار سرمایه منتقل کردهاند، همگی از رونق بورس خوشحال هستند. در عین حال بسیاری از مقامات از تریبونهای دولتی و حاکمیتی کارشناسان را از اظهار نظر درخصوص امکان حبابی بودن بورس منع میکنند و حتی خبر از برخورد قضایی با تضعیف کنندگان بازار سرمایه میدهند.[۱]
عواقب خطرناک تداوم سود کلان در بازار سرمایه
به طور قطع بازار سرمایه در شرایط کنونی اقتصاد کشور یک فرصت محسوب میشود که میتوان از آن برای ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای مردم، تأمین مالی پروژههای کلان ملی، انجام اصلاحات اقتصادی و تأمین بخشی از کسری بودجه استفاده کرد.
اما آنچه مسلم است اینکه تداوم سود کلان فعلی بازار سرمایه نه تنها در بلندمدت امکانپذیر نیست بلکه در کوتاه مدت نیز عواقب خطرناکی برای اقتصاد کشور درپی دارد.
افزایش انتظارات تورمی و در نهایت تشدید افزایش قیمتها در دیگر بازارها
سود کلان بورس موجب افزایش انتظارات تورمی در بین اقشار مختلف مردم میشود که نتیجه آن دست به دست شدن افزایشهای نجومی قیمتها در تمامی بازارها اعم از مسکن، ارز، خودرو، طلا و محصولات مصرفی است. این افزایش قیمتها نیز حاصلی جز کاهش قدرت خرید مردم در پی ندارد. به بیان دیگر زمانی که سرمایهداران به سودهای بالای ۱۰۰ درصد در بورس خو بگیرند، نمیتوان انتظار داشت فروشندگان قیمت دیگر کالاها را متناسب با آن افزایش ندهند.
این درحالیست که درحال حاضر کمتر از ۱۰ درصد جمعیت ایران از افزایشهای نجومی در بازار سرمایه منتفع میشوند؛ اما ضرر تداوم افزایش تورم در بازارهای مسکن، ارز، خودرو و محصولات مصرفی، در آینده گریبان همه جمعیت ایران را خواهد گرفت.
کاهش اقبال سرمایهگذاران به بخشهای تولیدی
باید پذیرفت که اساسا سود فعالیتهای تولیدی در حالت معمولی اقتصاد کشور، در طول یک سال در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد است. در این شرایط عادت دادن سرمایه داران به کسب این میزان سود در کمتر از یک ماه، نتیجهای جز کاهش اقبال آنها به بخشهای مولد و تولیدی نیست. به بیان دیگر سرمایهگذاری که در شرایط فعلی در یک ماه به سود ۱۰۰ درصدی رسیده است، در آینده حاضر نخواهد شد در یک طرح تولیدی با سود مشارکت سالانه ۲۰ درصدی سرمایهگذاری کند.
در این خصوص باید پذیرفت که عملا ورود سرمایه به بورس معادل تامین مالی تولید نیست و اساسا انگیزه اصلی سرمایه گذاران بورسی هم حمایت از تولید نیست. کارکرد بورس برای سرمایه داران، دلالی سهام و افزایش بازدهی دارایی آنهاست. بنابراین یکی از آثار زیان بار رشدهای امروز بازار سرمایه در آینده، کاهش قدرت چانه بخشهای تولیدی برای جذب سرمایه خواهد بود.
ترویج روحیه مفت خواری در بین مردم
یکی از نیازهای اساسی اقتصاد کشور تقویت روحیه کار و تلاش در اقشار مختلف مردم و در مقابل زدودن روحیه بیکاری و تنبلی و به تعبیر مقام معظم رهبری روحیه مفت خواری است. تنها در صورتی میتوان به ایجاد یک اقتصاد قدرتمند و پایدار در ایران امیدوار بود که مردم و سرمایهگذاران به معنی واقعی کلمه به دنبال کسب درآمد از طریق ایجاد ارزش افزوده و رونق فعالیتهای تولیدی باشند. در مقابل اگر مردم و به طور خاص جوانان به دنبال ایجاد درآمد از روشهای غیر تولیدی و به نوعی مفت خواری باشند، آیندهای روشن در انتظار اقتصاد کشور نخواهد بود.
در این زمینه آنچه مسلم است اینکه بازدهی غیرمعمول بازار سرمایه به طور حتم روحیه نامطلوب رسیدن به درآمدهای کلان در بازه زمانی کوتاه و بدون تلاش و زحمت را در بین مردم و جوانان ترویج میدهد و از این جهت برخلاف مصالح عمومی کشور است.
افزایش آسیب پذیری اقتصاد کشور از تحولات نامطلوب جهانی
یکی از مهم ترین مشخصههای اقتصاد مقاومتی، کاهش میزان اثرپذیری در زمان تکانههای نامطلوب جهانی است. این درحالیست که همه کارشناسان اتفاق نظر دارند بازار سرمایه در همه کشورها سریعترین و بیشترین تاثیر را از تحولات و حتی اخبار جهانی میپذیرد. بنابراین نتیجه توسعه کمی و افزایش جذابیت بورس و ورود سرمایه میلیونها ایرانی به آن، اثرگذاری بیشتر تحولات و تکانههای بین المللی، همچون تحریمهای آمریکا بر زندگی تعداد بیشتری از مردم ایران است و از این جهت با مقتضیات اقتصاد مقاومتی سازگاری ندارد.
پینوشت:
[۱] خبرگزاری ایرنا؛ کد خبر: ۸۳۷۸۴۲۸۳
انتهای پیام/ تولید و اشتغال