مسیر اقتصاد/ «بیانیه گام دوم انقلاب» مطلعی جدید خطاب به ملت ایران و بهویژه جوانان است که بهمثابه منشوری برای «دومین مرحلهی خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» ایران عزیز اسلامی خواهد بود. گام دوم، انقلاب را به سمت ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت امام عصر (ارواحنافداه) رهنمون خواهد کرد. رهبر معظم انقلاب در این بیانیه، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دههی گذشته پرداخته و توصیههایی اساسی بهمنظور آغاز چهل سال دوم انقلاب ارائه فرمودهاند.
این بیانیه، سندی قانونی و ابلاغی نیست؛ اما سندی تفسیری است که میتوان آن را نظیر مقدمه قانون اساسی دانست که در تفسیر و نقد جهت گیری سایر اسناد بالادستی در موارد ابهام، اجمال، فقدان یا تصحیح جهت گیریهای مدیریتی کلان علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مؤثر است. باید دانست که بیانیه ها تنها یک پیام نیستند؛ بلکه بیانیه ها صادر میشوند که در جامعه و تاریخ مؤثر شوند. این بیانیه، میخواهد واسطه ای باشد برای انتقال پیام انقلاب به نسلهای آینده و انتقال میراث انقلاب به آنان.
توصیه سوم بیانیه گام دوم انقلاب اقتصادی است. در این توصیه به صراحت عملکردهای ضعیف اقتصادی و چالشهای درونی اقتصاد ایران مبتنی بر عیوب ساختاری که منتهی به چالشهای بیرونی برای کشور می شود، بیان شده و یگانه راه حل غلبه بر این عیوب و چالش ها، پیاده سازی اقتصاد مقاومتی عنوان شده است.
بخش اقتصادی بیانیه گام دوم انقلاب در یک نگاه
اقتصاد، هدف جامعهی اسلامی نیست، امّا وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید.
توصیه اقتصادی بیانیه گام دوم انقلاب در دو بخش اصلی آمده است بخش اول دستاوردها و برکاتی است که در چهل سال اول انقلاب در اقتصاد بدست آمده است. بخش دوم عیوب و چالش هایی است که در چهل سال دوم با آن مواجه خواهیم بود و در نهایت مهمترین راه حل ها برای عبور از این عیوب و چالش ها آمده است. چالش ها نیز به دو دسته بیرونی و درونی تفکیک شده اند. چالش های بیرونی ناشی از دشمنی استکبار نسبت به نظام اسلامی ایران است و زمانی اثرگذار خواهند بود که عیوب ساختاری و ضعف های مدیریتی در درون کشور وجود داشته باشد. به بیان دیگر ضربه ای که دشمن از بیرون به ما می زند، ناشی از نقاط ضعف و چالش درونی است.
در بیانیه گام دوم انقلاب چالش های درونی بر دو محور ساختار و رفتار متمرکز شده است. عیوب ساختاری مانند وابستگی به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد و یا بودجه بندی معیوب و نامتوازن و عیوب رفتاری نیز مانند نگاه به خارج و عدم توجه به ظرفیت های داخلی است. مشکل رفتاری نگاه به خارج و وابستگی ذهنی، گاهی ممکن است در مسئولین باشد، گاهی در توده های مردم و از همه خطرناک تر زمانی است که در بین نخبگان و اندیشمندان باشد. در این بیانیه الگوی اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راه حل چالش ها و عیوب اقتصادی در مسیر گام دوم انقلاب عنوان شده است.
اقتصاد مقاومتی، اقتصادی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی و الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام است که ضمن مقام سازی اقتصاد در برابر تهدیدهای نظام سلطه، تضمین کننده رشد و شکوفایی اقتصادی می باشد. این اقتصاد، مردم بنیان، عدالت محور، دانش بنیان، درونزا، برونگرا، پیشرو، فرصتساز، مولد، با رویکرد جهادی و انعطاف پذیر است.[۱] توجه به مولفه های اقتصاد مقاومتی و تلاش برای تحقق آنها، زمینه ساز نیل به اهداف بیانیه گام دوم انقلاب خواهد بود.
در ادامه و در قالب یک جدول چالش ها و عیوب ساختاری اقتصادی، همچنین مهمترین راه حل هایی که در بیانیه گام دوم انقلاب ذکر شده، آمده است.
چالش های اقتصادی کشور | مهمترین عیوب ساختاری | مهمترین راه حل ها |
۱- چالش بیرونی: تحریم و وسوسههای دشمن
۲- چالش درونی: عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی |
۱- وابستگی اقتصاد به نفت
۲- دولتی بودن بخشهایی که در حیطهی وظایف دولت نیست ۳- نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی ۴- استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور ۵- بودجهبندی معیوب و نامتوازن ۶- عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد ۷- عدم رعایت اولویّتها ۸- وجود هزینههای زائد و مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی |
۱- درونزایی اقتصاد کشور
۲- مولّد شدن و دانشبنیان شدن ۳- مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت ۴- برونگرایی با استفاده از ظرفیّتها ۵- سپردن کار به دست یک مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی |
دوگانه اقتصاد قوی و اقتصاد ضعیف در بیانیه گام دوم انقلاب
در بیانیه گام دوم انقلاب از اقتصاد قوی در مقابل اقتصاد ضعیف نام برده شده است. دلیل تاکید بر تشکیل اقتصاد قوی مستقل، از طرفی ایجاد رفاه برای مردم است و از طرف دیگر ایجاد زمینه برای تمدن سازی اسلامی است. اگر اقتصاد ما به گونهای باشد که به خواست و اراده دشمن بهم بریزد و بی ثبات گردد، در تمدن سازی اسلامی موفق نخواهیم شد، هم چنین اقتصاد ضعیف موجب نفوذ و در مرحله بعدی دخالت و در نهایت سلطه دشمنان خواهد شد.
نظم اقتصادی مورد نظر نظام سلطه در جهان عبارت از تقسیم کشورها به دو بخش سلطهگر و سلطه پذیر است؛ تا کشورهای سلطه گر از این طریق بتوانند سایر کشورها را به استثمار بکشند. با تشکیل یک اقتصاد قوی از طریق پیاده سازی مولفه های اقتصاد مقاومتی میتواند این نظم زورگویانه را به هم بریزد و فارغ از سلطه گری و سلطه پذیری به خودمان تکیه کنیم. اقتصاد قوی دارای ویژگی هایی است که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره خواهد شد.
درونزایی اقتصاد کشور
با توجه به بیانات رهبری می توان تعریف درون زایی در اقتصاد مقاومتی را اینگونه بیان کرد:
«درون زایی یعنی استفاده از انواع فرصتها و ظرفیتهای انسانی، اقتصادی، علمی و … برای دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی»
به منظور تحقق اقتصاد مقاومتی باید انواع فرصتها و ظرفیتهای بالفعل و بالقوه جمهوری اسلامی ایران شناسایی شده و ظرفیت های برتر، در جهت تحقق هدف های اقتصاد مقاومتی ساماندهی و ارتقا داده شوند. همچنین انواع فرصت ها و ظرفیت های بالقوه احیا، ساماندهی و گسترش یابند.
در این راستا یکی از ویژگی های اقتصاد قوی و مستقل، تولید انبوه و باکیفیت است و این بدین معناست که در راستای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب ، جمهوری اسلامی باید تبدیل به یک کارگاه بزرگ تولیدی شود. این حرکت، اهرم تحریم را بیاثر میکند.
مولّد شدن و دانشبنیان شدن
رهبر معظم انقلاب در تبیین مولفه های اقتصاد مقاومتی تاکید بسیار زیادی بر اقتصاد دانش بنیان داشتند. در آیات و روایات نیز به موضوعاتی مثل اهمیت و فضیلت علم و دانش، به کارگیری و انتشار آن اشاره شده است. مقصود از اقتصاد دانشبنیان آن است که تمام فعالیتهای اقتصادی در حوزه تولید، توزیع و مصرف در همه بخشهای اقتصادی، مبتنی بر جدیدترین دانش آن حوزه شکل گیرد. این امر ممکن است با دو نوع رویکرد صورت گیرد: اول نهادینه شدن دانش در بدنه اقتصادی، دوم ایجاد شرکتهای دانش بنیان و استفاده از نتایج علمی آنها در فرایند اقتصادی. هر دو نوع رویکرد در اقتصاد مقاومتی مطرح و مهم هستند.
همچنین مقصود از اقتصاد دانش آن است که برای دانش ایجاد شده و محصول جدید تولیدی بر اساس آن دانش عرضه و تقاضای موثر حاصل شود و بازار شکل بگیرد و آن دانش به مرز تجاری سازی برسد.
در اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان با دو رویکرد بیان شده و نیز اقتصاد دانش باید مورد توجه قرار گیرد و برای خروج از مشکلات اقتصادی، هم دانش لازم تولید شود و هم دانش تولید شده به نحو صحیح مورد استفاده قرار گیرد. دانش بنیان شدن اقتصاد آثاری همچون افزایش بهرهوری، تولید داخلی و رشد اقتصادی، کنترل تورم و ایجاد ارزش افزوده و جلوگیری از کم فروشی و اثرات جانبی مثبت دانش را در بردارد.
رابطه دانش بنیانی با عدالت محوری و مردم بنیانی مهم است. در اقتصاد مقاومتی اگر دانش بنیانی مرجع تولید ثروت باشد این امر باید به صورتی اتفاق بیفتد که توزیع عادلانه ثروت و درآمد را نیز در پی داشته باشند.
مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت
نظام های اقتصادی را میتوان به سه دسته کلی: سرمایه سالار، دولت سالار و مردمسالار تقسیم نمود. مطابق اصل مردم بنیانی، اقتصاد مقاومتی در بستر نظام مردم سالاری اقتصادی دینی محقق میشود. مردم سالاری اقتصادی دینی، به جریان اقتصادی ای گفته می شود که همه مردم بر اساس تعالیم دینی ضمن تلاش برای تحقق هدف های اقتصادی، دائم به لحاظ اخلاقی اجتماعی و دانش تخصصی، در رشد و بالندگی باشد. این امر زمانی محقق میشود که ساختار اقتصادی به گونه ای طراحی و اجرا شود که همه فعالان اقتصادی (صاحبان سرمایه، نیروی کار و مصرف کنندگان) بتوانند به هدف های خود در عرصه اقتصادی دست یابند، همچنین بهره مند از همه حقوق اقتصادی خود باشند و به تکالیف خود در عرصه اقتصادی نیز عمل کنند.
بنابراین ساختار و مدل های اقتصاد مقاومتی باید به گونه ای طراحی و اجرا شوند که هر سه گروه فعال اقتصادی، مشارکت واقعی در عرصه اقتصادی داشته باشند. این مشارکت باید به گونهای باشد که در برابر تهدیدها و تکانه های اقتصادی، همه فعالان بلکه همه مردم، حساسیت لازم را برای حفظ موقعیت اقتصادی خود و کشور داشته باشند.
در معارف اسلامی نیز بر اهمیت مشارکت مردم تاکید شده است همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر نقش و حضور مردم در اقتصاد تاکید نمودند یکی از مهمترین سیاستها برای تحقق مردم بنیانی سیاستهای کلی اصل ۴۴ است که در اقتصاد مقاومتی هم بارها مورد تاکید قرار گرفته است. اساس این سیاست ها ورود سرمایه و مدیریت مردم به اقتصاد بوده است اما فهم نادرست از این سیاستها باعث شده هدف از ابلاغ این سیاست ها محقق نشود. تحقق مردم بنیانی الزاماتی همچون اعتقاد و اعتماد مسئولان به مردم، گفتمان سازی، مطالبهگری، اطلاع رسانی، طراحی مدل های مناسب و توانمند شدن مردم را لازم دارد.
برونگرایی با استفاده از ظرفیّتها
با توجه به بیانات رهبری می توان تعریف برون گرایی در اقتصاد مقاومتی را اینگونه بیان کرد:
«برون گرایی به معنای بهرهمندی از انواع فرصتها و امکانات سایر کشورها در یک تعامل سازنده و مفید برای هر دو طرف که زمینه تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی را فراهم کند.»
جمهوری اسلامی باید با سایر کشورها تعامل سازنده و مفید داشته باشد تا با چنین تعاملی زمینه افزایش فرصتها و ظرفیتهای داخلی نیز فراهم شود. چنین استفاده صحیح از برخی فرصت های سایر کشورها همانند علم و تکنولوژی میتواند به افزایش فرصتها و ظرفیتهای داخلی منتهی شود و باعث تقویت جریان درون زایی اقتصاد مقاومتی گردد. با توجه به تعریف درون زایی و برونگرایی تحقق این دو عنصر در اقتصاد مقاومتی در جنگ اقتصادی تنها به عنوان یک اولویت و مزیت نسبی اقتصادی نیست بلکه لازم و یک ضرورت اقتصادی است که باید به عنوان یکی از مولفه های امنیت ملی مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به ویژگی های اقتصاد قوی که بیان آن گذشت؛ برخی از مشکلات پیش روی نظام جمهوری اسلامی ایران در پیمودن گام دوم در چهل سال دوم انقلاب برای رسیدن به اقتصاد قوی عبارت است از : فراهم آوردن زمینه های تولید توسط دولت و مانع تراشی برای تولید کنندگان داخلی، وجود نگاه خودباخته و تکیه به نهادهای بین المللی برای حل مشکلات کشور، توجه به سرمایهگذاری خارجی به جای توجه به تولید و مردمی کردن اقتصاد و در نهایت عدم درک و راهبری در برون گرایی است، که باعث می شود دیپلماسی ما به جای تعامل با کشورهای دوست بخصوص همسایگان، انرژی و همت خود را صرف کشورهای اروپایی و آمریکا کند. چراکه لازمه موفقیت اقتصاد تولید محور، استفاده هوشمندانه از بازار های مصرف جهان و صادرات است. عدم توجه به رفع این مشکلات می تواند آنها را تبدیل به معضلی جدی برای اقتصاد کند.
لزومِ اجرای اصلاحات اقتصادی توسط گروهی از جوانان مسلط بر اقتصاد
نکتهی نهایی در توصیه اقتصادی بیانیه گام دوم انقلاب اشاره به «لزومِ اجرای اصلاحات اقتصادی توسط گروهی از جوانان مسلط بر اقتصاد» در داخل دولت است. فکر جوان دارای ایده های نو برای اداره اقتصاد است. تغيير و تحول و زندگي در شرايط و دنيايي که هر روز در حال تغییر است، نیازمند افکاري جديد خواهد بود. در میان جوانان میل به تحول و پیشرفت وجود دارد. این امر باعث تکاپو و پویایی اقتصاد خواهد شد.
همچنین همانطور که جوانان در استقرار و تداوم جمهوری اسلامي ايران پیش گام بودند، امروز نيز پيشگام و پيشران حرکت انقلاب به سمت اهداف و آرمانهای آن علی الخصوص در زمینه اقتصاد، به حساب ميآيند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي از گذشته بر اعتماد به جوانان تاکید داشتند: «تجربهي من اين است كه اگر ما به جوان اعتماد كنيم – آن جواني كه شايسته دانستيم به او مسؤوليت بدهيم و صلاحيتش را داشت؛ نه هر جواني و هر مسؤوليتي – از غير جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر كار را انجام ميدهد؛ هم سريعتر پيش ميبرد، هم كار را تازهتر و همراه با ابتكار بيشتري به ما تحويل خواهد داد؛ يعني روند پيشرفت در كار حفظ ميشود. برخلاف غير جوان كه ممكن است كار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پيشرفت در آن متوقّف خواهد شد. غالباً اينگونه است.» (۷/۲/۷۷)
اگرچه سپردن عرصه مديريت به جوانان راهبردی مثبت در راستای پیشرفت و آبادانی کشور است که تحقق آن ضرورتي اساسي براي امروز و آينده است ولی در مسير تحقق این امر ملاحظات اساسي وجود دارد که عدم توجه به آنها می تواند تبدیل به چالشی برای این راهبرد باشد. استفاده از تجربه مديران گذشته، طراحي مکانيزمي براي جوان گرایی و تربيت مديران جوان، جلوگیری از آقازاده محوری و توجه به شایسته سالاری ازجمله این چالش ها است.
پینوشت:
[۱] کتاب درسنامه اقتصاد مقاومتی، نوشته احمدعلی یوسفی، ص ۳۷
انتهای پیام/ دولت و حاکمیت