به گزارش مسیر اقتصاد آخرین باری که کشورهای دنیا برای توافق بر سر یک نظام پولی جهان بر سر یک میز مذاکره نشستند، به دوران پس از جنگ جهانی دوم و نشست برتون وودز در سال ۱۹۴۴ باز میگردد. در نشست برتون وودز یک نظام پولی مبتنی بر دلار آمریکا بر جهان حاکم شد و در ادامه نظامات تصمیمگیری جهانی مرتبط با آن از قبیل صندوق بینالمللی پول و توافقنامه تجارت و تعرفه موسوم به «گات» شکل گرفتند.
هرچند در نشست برتون وودز بسیاری از کشورها حضور داشتند اما در عمل این نشست برای تعداد معدودی از کشورهای فاتح جنگ جهانی دوم بیشترین دستاورد را داشت.
ذخایر گسترده طلای آمریکا دلیل اصلی پذیرش نظام دلاری از سوی کشورها
در آن زمان کشورهای جهان دلار آمریکا را به عنوان ارز اصلی در تبادلات جهانی پذیرفتند و در مقابل آمریکا نیز متعهد شد که نرخ دلار در برابر طلا را ثابت نگهدارد و به این ترتیب عملا یک نظام پولی استاندارد طلا بر جهان حکمفرما شد.
دلیل اصلی اینکه کشورهای جهان دلار آمریکا را به عنوان ارز اصلی تبادلات بینالمللی پذیرفتند، علاوه بر موقعیت غالب این کشور در دوران پس از جنگ جهانی، میزان قابل توجه ذخایر طلا آمریکا بود. در آن زمان آمریکا به تنهایی بیش از نیمی از ذخایر طلای جهان را به خود اختصاص داده بود.
کنار گذاشتن نظام استاندارد طلا از سوی آمریکا در سال ۱۹۷۱
جهان روا شدن دلار از سوی آمریکا، مزایای متعددی برای این کشور به همراه داشت؛ با وجود این ریچارد نیکسون، رئیس جمهور این کشور در سال ۱۹۷۱ و بعد از ۲۷ سال از نشست برتون وودز، رسما نظام استاندارد طلا را کنار گذاشت و اعلام کرد که آمریکا از این پس به ثابت نگهداشتن نرخ برابری دلار و طلا پایبند نیست؛ از آن زمان تا به حال در طول ۴۸ سال نرخ برابری طلا نسبت به دلار بیش از ۴۰ برابر شده است.
این تصمیم آمریکا، که به شوک نیکسون معروف شد و از آن زمان تا به حال نظام پولی جهان برپایه طلا و یا هیچ منبع ارزشمند دیگری بنا نشده و در عمل واحد پولی دلار به عنوان ارز جهان روا، فاقد اعتباری حقیقی است.
جهان به نظام پولی پایدار نیاز دارد
بسیاری از اقتصاددانان بر این عقیده اند که نظام پولی فاقد پشتوانه کنونی از پایداری لازم برخوردار نیست و در آینده نزدیک فروپاشی آن حتمی است.
به طور خاص وقوع بحران بزرگ سال ۲۰۰۸ میلادی یک نشانه برای این اقتصاددانان بود که بر ضرورت تغییر نظام پولی جهان تأکید کنند. این اقتصاددانان معتقدند نظام پولی جهان باید مبتنی بر یک منبع با ارزش مانند طلا باید تا بتوان درخصوص پایداری آن در بلندمدت امیدوار بود و از وقوع بحرانهای مالی بزرگ جلوگیری کرد.
۴ مانع تغییر بنیادین نظام پولی جهان
ایده ای که در این خصوص مطرح است اینکه در نظام پولی جهان، واحد پولی هر کشوری باید بر اساس میزان منابع آن کشور ارزش گذاری شود؛ چراکه منابع هرکشور در عمل به معنی پشتوانه واحد پولی آن کشور است. اما این یک تغییر بنیادین در نظام پولی کنونی محسوب میشود که در آن واحدهای پولی عملا هیچ پشتوانهای ندارند و نسبت به یکدیگر به سرعت تغییر میکنند.
کارشناسان معتقدند تغییر بنیادین نظام پولی جهان با ۴ مانع مواجه است: اولین مانع بانکهای مرکزی کشورها هستند. این بانکها اکنون با آزادی عمل زیادی به تعیین سیاستهای پولی خود میپردازند؛ اما در صورتی که واحدهای پولی با پشتوانه، جایگزین نظام پولی بدون پشتوانه کنونی شود، آزادی عمل بانکهای مرکزی در تعیین سیاستهای پولی محدود میشود. بنابراین اولین مانع تغییر بنیادین نظام پولی جهان، بانکهای مرکزی کشورها هستند.
مانع دوم در این زمینه ضرورت همکاری کشورها برای تعیین نرخ برابری ارزها بر اساس پشتوانه طلا و یا هر منبع دیگری است که کشورها از آنها برخوردارند. برای شکل گیری چنین نظامی دولتها باید با یکدیگر به یک هماهنگی کامل برسند؛ اما کاهش چشمگیر ارزش واحد پولی برخی کشورها و در مقابل افزایش ارزش واحد پولی برخی کشورهای دیگر، مانع از همکاری همه آنها با یکدیگر میشود.
مانع سوم ذخایر دلاری گسترده بسیاری از کشورهای بزرگ جهانی است که در صورت تغییر بنیادین نظام پولی جهان با افت چشمگیر ارزش مواجه میشود. از این رو اکنون بسیاری از کشورهای بزرگ از جمله چین و ژاپن، باوجود علم به اینکه نظام پولی کنونی به سود آمریکاست و نمیتواند پایدار باشد، تمایلی به تغییر آن ندارند.
مانع آخر در این زمینه نهادهای بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی و بانک جهانی هستند که بر اساس نظم کنونی نظام پولی جهان به وجود آمدهاند. تغییر بنیادین نظام پولی جهان در عمل به معنی پایان کار این سازمانهاست و از این رو آنها تا جای ممکن در برابر آن مقاومت میکنند.
فروپاشی دلار نقطه آغاز تغییر بنیادین نظام پولی جهان
موانع فوق موجب شده است بسیاری از کارشناسان فروپاشی دلار را به عنوان نقطه آغاز تغییر نظام پولی جهان پیش بینی نمایند. به عقیده آنها هرچند به دلیل موانع فوق امکان همگرایی کشورها در تغییر بنیادین نظام پولی ممکن نیست، اما در نهایت روند کنونی به فروپاشی ناگهانی دلار منجر خواهد شد و در آن زمان کشورهای جهان مجبور خواهند بود برای تعیین یک نظام پولی جدید با یکدیگر مذاکره نمایند.
درحال حاضر به طور دقیق نمیتوان درخصوص زمان فروپاشی دلار اظهار نظر کرد؛ اما پیش بینی کارشناسان و اقتصاددانان این است که در آن زمان هر کشوری که منابع طبیعی بیشتری داشته باشد و طلای بیشتری ذخیره کرده باشد، دست برتر را در تعیین نظام پولی جدید خواهد داشت؛ نظامی که به طور حتم برخلاف نظام کنونی، با پشتوانه حقیقی و بر اساس استاندارد طلا خواهد بود.
منبع: وبسایت گلوبال کارنسی ریسِت yon.ir/qUM3h
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل