۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۷۶۱۴۶ ۰۶ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۲ دسته: مالیات، مالیات بر عایدی سرمایه کارشناس: علی ملک زاده
۰

نتایج گزارش موسسه تحقیقات اقتصادی آفریقای جنوبی که بر پایه مطالعات و پژوهش های متعدد علمی و تجربی تهیه شده است، نشان می دهد عدم اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، رشد اقتصادی را تضعیف خواهد کرد. این پایه مالیاتی با جهت دهی هدفمند سرمایه ها و تشویق به سرمایه گذاری های مولد، موجب افزایش سرمایه گذاری و در نهایت رشد اقتصادی می گردد.

به گزارش مسیر اقتصاد آفریقای جنوبی از جمله کشورهایی است که مالیات بر عایدی سرمایه را در نظام اقتصادی خود به کار گرفته است. در همین راستا پیش از اقدام به قانون گذاری و تصویب این پایه مالیاتی، مطالعاتی توسط دانشمندان این کشور انجام گرفته است.

گزارش حاضر بخشی از پاسخ به ابهامات و نتیجه پژوهش های موسسه تحقیقات سیاست اقتصادی آفریقای جنوبی است که تحت عنوان «ارزیابی اقتصادی استدلال های مربوط به قانون گذاری مالیات بر عایدی سرمایه آفریقای جنوبی» منتشر شده است.

مالیات بر عایدی سرمایه و رشد اقتصادی رابطه منفی ندارند

ادعای برخی از مخالفانِ مالیات بر عایدی سرمایه این است که وضع پایه مالیاتی CGT موجب کاهش سرمایه گذاری ها و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی می شود.

سوال مهم در مورد مالیات بر عایدی سرمایه تاثیر این مالیات بر تورم و اطمینان اقتصادی سرمایه گذاران است. دیدگاه عرفی و عمومی سیاستمداران و روزنامه نگاران را می توان این گونه خلاصه کرد: «رفتار ترجیحی برای افزایش عایدی سرمایه بدون ایجاد محدویت با اعمال CGT ، رشد اقتصادی را با تشویق سرمایه گذاری در بنگاه های جدید افزایش می دهد.»

منظور از رفتار ترجیحی عایدی سرمایه، عدم اعمال مالیات بر روی عواید سرمایه ای و اعطای معافیت به آن است. به عنوان مثال یکی از طرفداران رفتار ترجیحی در مورد عواید سرمایه ای معتقد است که مالیات بر عایدی سرمایه با محدود کردن تشکیل سرمایه موجب ایجاد اهرم فشار و مانع برای شروع فعالیت های جدید تجاری است.

با این حال بسیاری از شواهد نظری و تجربی، این دیدگاه عمومی را زیر سوال می برد.

مالیات بر عایدی سرمایه عامل افزایش رشد اقتصادی و اشتغال

اما باید توجه داشت افزایش رشد اقتصادی و اشتغال با اعمال رفتار مالیاتی یکسان با فعالیت های مولد و غیرمولد ممکن نیست.

جوزف استیگلیتز[۱]، اقتصاددان ارشد بانک جهانی، در این خصوص گفته است: «در ایالات متحده، از این جهت رفتار ترجیحی عایدی سرمايه در مورد زمین، مورد حمایت واقع شده است که این مسئله کارآفرینی را تشویق می کند که به نوعی مرتبط با اقتصاد دانش است. اما این مالیات کارآفرینان را شامل نمی شود، بلکه به طور مثال این مالیات بر سوداگری در بازار املاک و مستغلات اعمال می شود.

باید با تغییر فرهنگ و انگیزه ها، سوداگری را به خصوص در املاک و مستغلات از بین برد. نظام مالیاتی هیچ گاه با حمایت یکسان و همزمان از بخش های مولد و غیرمولد نمی تواند به ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی  منجر شود.»

استدلال های استیگیتز نه تنها در مشاهدات تجربی از اقتصاد آمریکا ریشه دارد، بلکه در مدل سازی نظری نیز میزان اثر رفتار ترجیحی عایدی سرمایه برای ارتقای ریسک پذیری مورد بحث قرار می گیرد. [۲]

رشد اقتصادی بدون CGT تضعیف می‌شود

لئونارد برمن معاون تحلیلگر مالیاتی وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا، در مطالعات خود نتیجه می گیرد که عدم اخذ مالیات بر عایدی سرمايه، رشد اقتصادی را تضعیف می کند.[۳] مطالعات نظری و تجربی متعددی این یافته را تایید می کند.

یک پژوهش نظری از یک مدل جانبی عرضه نشان می دهد که اثرات مثبت رشد اقتصادی ناشی از مالیات  بر عایدی سرمایه است. [۴]

مطالعه دیگری نیز که با رویکرد تمرکز بر محدویت های مالی انجام گرفته بود و مشابه شرایط آفریقای جنوبی است، نشان داد که افزایش مالیات بر عایدی سرمایه موجب کاهش نرخ بهره و افزایش سرمایه گذاری های مولد می شود.[۵]

در مطالعه تجزیه و تحلیل ویژگی های اقتصاد باز و کسری تجاری این نتیجه بدست آمد که افزایش مالیات بر  عایدی سرمایه ممکن است دستمزد و رفاه اجتماعی را افزایش دهد.[۶]

گسترش سرمایه گذاری های هدفمند، سودده و مولد با اجرای CGT

مدل شبیه سازی ساخته شده برای تشخیص نحوه تاثیر معافیت عواید سرمایه ای از مالیات بر سرمایه گذاری بنگاه ها نشان می دهد عدم وجود مالیات بر عایدی سرمایه موجب کاهش سرمایه گذاری در این شرکت ها می شود.

این نتیجه کاملا با دیدگاه عرفی تناقض دارد که بر اساس آن این طور تصور می شود که آزاد بودن سرمایه ها از مالیات موجب سرمایه گذاری بیشتر می شود؛ بلکه در حقیقت اعمال مالیات بر عایدی سرمایه موجب گسترش سرمایه گذاری های هدفمند، سودده و مولد می شود.[۷]

پینوشت:

[۱] Joseph Stiglitz

[۲] Joseph Stiglitz, 1969. “The Effects of Income, Wealth, and Capital Gains Taxation on Risk-Taking” in the Quarterly Journal of Economics, ۸۳(۲), May 1969, pages 263-83.

[۳] Leonard E. Burman, 1999. The labyrinth of capital gains tax policy: A guide for the perplexed. Washington, D.C.: Brookings Institution Press. See also: “Review of The labyrinth of capital gains tax policy” by Joel Slemrod (Reviewer). Journal of Economic Literature, ۳۸(۳), September 2000, pages 657-659.

[۴] Hans Peter Gruener and Burkhard Heer, 1996. “ Should Capital Be Taxed?” Universitat Bonn Sonderforschungsbereich 303 Discussion Paper A522, May 1996.

[۵] Shuanglin Lin, 1994. “Capital Taxation and Accumulation in a Growing World Economy with Deficit Finance”. International Tax and Public Finance, ۱(۲), October 1994

[۶] Anne Sibert, 1988. “Taxing Capital in an Open Economy”.  Federal Reserve Bank of Kansas City Research Working Paper 88-11, December 1988.  Also, “Taxing Capital in a Large, Open Economy” in Journal of Public Economics

[۷] M. Kevin McGee, 1998. “Capital Gains Taxation and New Firm Investment”. National Tax Journal Vol. LI (1998), No. 4.

منبع: موسسه تحقیقات سیاست اقتصادی آفریقای جنوبی yon.ir/WqEHH

انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.