۰۹ فروردین ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۷۴۰۸۹ ۱۴ آذر ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۰ دسته: مالیات، مالیات بر عایدی سرمایه کارشناس: علی ملک زاده
۰

هر پایه مالیاتی جدید باید ۳ مولفه عدالت، ثبات و کارآیی را در نظام مالیاتی تقویت کند. اعمال مالیات بر عایدی سرمایه، از جهت پوشش گسترده چتر نظام مالیاتی بر فعالیت های درآمدی بدون مالیات، به عدالت مالیاتی کمک می کند. این مالیات همچنین با بهبود محیط کسب و کار موجب ثبات اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری می گردد و در نهایت با ایجاد برابری در رفتار مالیاتی میان فعالیت های مولد و غیرمولد، کارآیی خود را با جلوگیری از فرار مالیاتی سوداگران نمایش می دهد.

به گزارش مسیر اقتصاد معرفی پایه مالیاتی جدید با هدف گسترش عدالت و ایجاد ثبات در اقتصاد، توجیه پذیر است. عواید حاصل از سرمایه یک نوع درآمد است که به طور عمده نصیب ثروتمندان می شود. درآمد حاصل از دارایی، نسبت به سایر درآمدها بسیار ساده تر بدست می آید. البته اعمال مالیات بر عایدی سرمایه روی این درآمد به معنای حذف این درآمد برای ثروتمندان نیست.

عدالت، ثبات و کارآیی سه مولفه مهم نظام مالیاتی

برای راه اندازی یک پایه مالیاتی جدید و بررسی نظام مالیاتی، دولت باید سه مولفه عدالت، ثبات و کارآیی را در نظر بگیرد. حتی با اعمال مالیات بر عایدی سرمایه نیز بسیاری از منابع درآمدی از قلم می افتند که باید به تدریج تحت پوشش نظام مالیاتی قرار بگیرند.

مولفه عدالت را می توان به دو بخش عدالت عمودی (درآمد بیشتر، مالیات بیشتر) و عدالت افقی (شمولیت) تقسیم بندی کرد. از نظر عدالت افقی تمامی اشکال درآمدی باید تحت پوشش مالیاتی قرار بگیرند که بدون اعمال مالیات بر عایدی سرمایه، یک وجه مهم از درآمدها نادیده گرفته می شوند که این مسئله بسیار ناعادلانه است.

نظام مالیاتی آفریقای جنوبی بر اصل پیشرفت استوار است. لذا عدالت عمودی به این معناست که هرچه درآمد فرد بیشتر باشد، سهم پرداختی او از مالیات، بیشتر خواهد بود. تحقیقات نشان می دهد که CGT به طور کلی بر افراد ثروتمند تعلق می گیرد.

بنابراین اگر CGT وجود نداشته باشد، میزان قابل توجهی از درآمد حاصل از عایدی سرمایه ثروتمندان بدون هیچ گونه مالیاتی باقی می ماند. در نتیجه اگر مالیات بر عایدی سرمایه به کار گرفته نشود، اصل عدالت عمودی تضعیف شده است.

بهبود فضای کسب و کار و جلوگیری از فرار مالیاتی سوداگران با CGT

در دنیای مدرن عدم اجرای مالیات بر عایدی سرمایه هیچ مفهوم اقتصادی ندارد. گزارش کمیته کاتز[۱] نشان می دهد داشتن یک نظام مالیاتی جامع لازم است. همچنین مالیات بر عایدی سرمایه مانع از فرار مالیاتی سوداگران می گردد.

این افراد، عده ای با هویت نامشخص هستند که برای اجتناب از پرداخت مالیات، درآمد خود را از راه عواید سرمایه ای تامین می کنند.

مالیات بر عایدی سرمایه شرایط و رفتار مالیاتی را برای فعالیت های سوداگرانه غیرمولد و فعالیت های مولد برابر و عادلانه می کند. مالیات بر عایدی سرمایه محیطی را ایجاد می کند که مردم در آن راحت تر سرمایه گذاری می کنند و فضای کسب و کار بهبود می یابد.

اجرای مالیات بر عایدی سرمایه سخت و پیچیده نیست

برخی مخالفان ادعا می کنند که مالیات بر عایدی سرمایه در جهان به اجهت اجرای پیچیده آن در حال منسوخ شدن است. در حالی که مالیات بر عایدی سرمایه به راحتی قابل اجراست و حتی بسیاری از کشورهای نوظهور جهان هم اکنون از آن استفاده می کنند. این پایه مالیاتی، یک پایه بسیار مهم است که باعث جلوگیری از ظرفیت بزرگی از فرار مالیاتی است.

مالیات بر عایدی سرمایه مالیات بر ثروت نیست

نکته مهم دیگر اینکه مالیات بر عایدی سرمایه مالیات بر ثروت نیست، بلکه نوعی مالیات بر درآمد است. این مالیات بر روی سود انباشته اعمال می شود و بر روی ارزش اصلی (قیمت فروش) اعمال نمی شود. لذا این مالیات بر روی سود فروش و نه قیمت فروش تعلق می گیرد و مالیات بر ثروت نیست. هدف مالیات بر عایدی سرمایه تعادل بخشی به اشکال مختلف درآمدی است.

با اینکه عمده افرادی که مالیات بر عایدی سرمایه پرداخت می کنند از ثروتمندان هستند، نمی توان این مالیات را مالیات بر ثروت نامید. بلکه این مالیات بر روی نوع خاصی از درآمد اعمال می شود که عمدتا ثروتمندان مشمول آن می شوند.

مولفه مهم برای سرمایه گذاران، ثبات و پیش بینی پذیری است نه اعمال CGT

سرمایه گذاران تصمیم گیری های سرمایه گذاری را بر اساس اعمال یک پایه مالیاتی یا دیگری اتخاذ نمی کنند. بررسی ها نشان داده است تاثیر نظام مالیاتی در فهرست متغیرهایی که سرمایه گذاران هنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در نظر گرفته اند، کم است.

برای سرمایه گذاران مواردی مانند ثبات سیاسی و پیش بینی پذیری در اهمیت بیشتری قرار دارد. در واقع اینکه آیا دولت به سیاست کلان اقتصادی خود پایبند است یا خیر مسئله مهمی برای آن ها محسوب می شود. در هر صورت، تصمیمات سرمایه گذاری ای که مبتنی بر بهره برداری از یک نظام مالیاتی است، احتمالا سرمایه گذاری های پایدار و بلندمدت نیستند. بنابراین تأثیر مالیات چه بر سرمایه گذاری داخلی و چه بر سرمایه گذاری خارجی، قابل توجه نخواهد بود.

اعمال CGT به کاهش پس انداز منجر نمی شود

تحقیقات نشان می دهد که تأثیر CGT در میزان پس انداز خانوارها در هیچ یک از کشورها قابل توجه نبوده است. به عنوان مثال در ایالات متحده، کمتر از ۴۰ درصد از پس اندازها، عایدی سرمایه ایجاد می کند. هر بازگشتی غیر از درآمد لزوما عایدی سرمایه نیست.

پینوشت:

[۱] Katz Commission

منبع: گروه پایش پارلمان آفریقای جنوبی yon.ir/dtfA5

انتهای پیام/ دولت و حاکمیت



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.