۳۱ فروردین ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۳۳۸ ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۷ دسته: تولید، جمعیت کارشناس: سیدعلی فاطمی
۰

رشد همزمان عرضه و تقاضا در قالب افزایش جمعیت در یک کشور، به تنهایی رونق فعالیت در اقتصاد دانش‌بنیان را فراهم نمی‌کند و تنها باعث افزایش پتانسیل‌ها و انگیزه‌ها برای فعالیت‌های دانش‌بنیان می‌شود

مسیر اقتصاد/ تمام کشورهای دنیا همواره در تلاش بوده‌اند از طریق ایجاد پیشرفت متوازن در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی، زمینه را برای تحقق توسعه پایدار فراهم آورند. در این بین، رکن اقتصاد، یکی از اساسی‌ترین ارکان چنین پیشرفتی است که تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن به صورت مشخصی بر سایر عناصر، قابل رصد و تحلیل‌کردن است. در مقوله اقتصاد تلاش می‌شود هدف رشد پایدار اقتصادی در ضمن عدم ایجاد آسیب برای سایر ساحات اجتماعی دنبال شود. رشد پایدار اقتصادی نیز زمانی به‌ طرز مناسبی محقق می‌شود که عامل اصلی مزیت آفرین که نقش اساسی در خلق ارزش و ثروت دارد شناسایی شده و در جهت دستیابی به آن مزیت و توانمندی‌های مرتبط با آن تلاش شود.

با مراجعه به تاریخ برای بررسی عوامل مزیت ساز در گذشته، ملاحظه می‌شود که ماهیت اقتصاد، منبع محور بوده‌است. تا سال ۱۹۰۰ میلادی،‌ «نیروی کار ارزان» به عنوان یکی از منابع تولید، مزیت اصلی را فراهم کرده‌بود. پس از آن، با گسترش کاربری تجهیزات و ماشین‌آلات در صنعت، حجم تولید افزایش یافت و از ارزش نیروی کار ساده کاسته شد. در نقطه مقابل، تهیه مواد اولیه مورد نیاز برای استفاده از ماشین‌آلات از اهمیت بالایی برخوردار شد به گونه‌ای که «منابع اولیه» به صورت مزیت اصلی برای توسعه بروز کرد. با رشد و توسعه شبکه حمل‌ونقل و قابلیت جابجایی مواد مورد نیاز صنعت، از اهمیت مواد اولیه نیز به عنوان عامل کسب مزیت کاسته شد. پس از این مرحله، مواجهه با مساله تامین سرمایه به عنوان سدی برای توسعه فعالیت‌های صنعتی و اقتصادی مختلف، عامل «سرمایه» به عنوان عامل کسب مزیت مورد توجه واقع شد. اقتدار سرمایه نیز دیری نپایید و ایجاد تنوع در روش‌های تامین مالی، انباشت سرمایه و تکمیل و گسترش زیرساخت‌های اطلاعاتی مالی، از اهمیت سرمایه کاست. این بررسی تاریخی گذشته نشان می‌دهد که اقتصاد در عصر جدید به مرور از اقتصاد منبع محور فاصله گرفته‌است.

با این تحول به مرور مفهوم مزیت نسبی و جایگاه آن در تئوری‌های اقتصادی کمرنگ شده و مفهوم مزیت رقابتی که اغلب برخاسته از عوامل انسانی و دانش و تخصص آن‌ها بوده ظهور پیدا کرده و جایگزین مفاهیم قبلی شده‌است. در این شرایط پیچیده جدید، صنایع کشورها به دنبال آن هستند که از طریق کاهش هزینه‌های تولید یا ارائه تولیدات متنوع با کاربری‌های متفاوت با رقبای خود به رقابت بپردازند. در چنین محیطی رشد اقتصادی و توسعه پایدار متناسب با ظرفیت نوآوری کشورها و صنایع محقق می‌شود.

این محیط اقتصادی تبیین‌شده به نام «اقتصاد دانش‌بنیان» در ایران شناخته شده ‌است. اقتصادی که در آن تولید، انتشار و بهره‌برداری از دانش نقش برجسته‌ای در تولید ثروت ایفا می‌نماید. در این اقتصاد، فعالیت‌های دانش‌بنیان در بنگاه‌هایی رخ می‌دهد که عامل اصلی ایجاد درآمد در آن‌ها دانش است. در چنین بنگاه‌هایی تولید ثروت از طریق بکارگیری توانمندی های درونی افراد انجام می‌شود. معیارهای زیر را می‌توان به عنوان نقاط تمایز بنگاه‌ها با فعالیت‌های دانش‌بنیان از سایر بنگاه‌ها و صنایع عنوان کرد:

۱- نسبت نیروی انسانی متخصص به کل کارکنان، اختلاف زیادی با دیگر صنایع دارد.

۲- درصد رشد نیروهای متخصص به کل کارکنان زیاد است.

۳- نرخ تغییر فناوری نسبت به دیگر صنایع بیشتر است.

۴- توانمندی ویژه‌ای در استفاده از فناوری برای رشد سریع بنگاه وجود دارد.

۵- توسعه صنعت مبتنی بر توسعه فناوری است نه بر سرمایه یا تجهیزات و سخت افزار.

۶- مزیت رقابتی آن‌ها عموما نوآوری در فناوری است.

۷- بازارهای جدید را از طریق ارائه محصولات با فناوری‌های جدید تسخیر می‌کنند.

۸- نسبت سود به ارزش افزوده در این بنگاه‌ها بالاست.

محوریت بنگاه‌هایی با ویژگی‌های بالا در اقتصاد دانش‌بنیان، این بنگاه‌ها را موتور محرکه رشد اقتصادی در دنیای امروزه تبدیل کرده‌است. در سطح دنیا ملاحظه شده‌است که حجم وسیعی از فعالیت بنگاه‌های فعال در کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه‌یافته مانند کشورهای اروپایی و ژاپن را بنگاه‌هایی با فعالیت‌های دانش‌بنیان تشکیل می‌دهند و سایر حوزه‌ها و صنایع از سرریز این فعالیت‌ها در جهت توسعه خود بهره‌برداری می‌کنند.

در ایران نیز بحث اقتصاد دانش‌بنیان مکررا در اسناد ملی کشور مورد تاکید قرار گرفته‌است و ملاحظه می‌شود که در سند چشم انداز بیست ساله کشور تاکید اساسی در حوزه اقتصاد بر روی شکل‌گیری اقتصاد دانش‌بنیان می‌باشد. در همین راستا فعالیت‌های مختلفی برای حمایت از بنگاه‌ها با فعالیت‌های دانش‌بنیان تحت عنوان شرکت‌های دانش‌بنیان رخ داده‌است که بسیاری از آن‌ها هم‌اکنون نیز در حال پیگیری هستند. در کنار این قبیل حمایت‌ها، بررسی متغیرهای اجتماعی کلان کشور نیز در راستای حفظ مزیت‌های رقابتی در بلندمدت امری ضروری به نظر می‌رسد. یکی از این متغیرها،‌ مولفه‌های جمعیت‌شناختی است.

برای آشنایی با آثار جمعیت بر اقتصاد دانش‌بنیان، بررسی اثرگذاری این متغیر اجتماعی بر دو قسمت بازار یعنی عرضه و تقاضا فرآیندی مناسب به‌نظر می‌رسد. از این رو در ادامه این مطلب، ابتدا اثرگذاری حجم و سن جمعیت بر عرضه در اقتصاد دانش‌بنیان بررسی می‌شود و پس از آن اثرگذاری حجم جمعیت بر تقاضا در این اقتصاد از نظر گذرانده خواهدشد.

به‌صورت کلی در اقتصاد گفته می‌شود نیروی انسانی یکی از منابعی است که تولید بدان وابسته است. هر صنعت و فعالیتی، نیروی انسانی با ویژگی‌های مشخصی را نیاز دارد. در این بین در بنگاه‌هایی که مشغول فعالیت‌های دانش‌بنیان هستند نسبت نیروهای متخصص به کل کارکنان، اختلاف زیادی با سایر انواع صنایع دارد و همچنین در این بنگاه‌ها رشد نیروی متخصص نیز زیاد است. بنابراین نیروی کار تحصیل‌کرده، ماهر، خلاق و نوآور نقش اساسی در فعالیت شرکت‌های دانش‌بنیان و در نتیجه اقتصاد دانش بنیان دارد.

با توجه به ظهور و بروز بیشتر تکنولوژی‌های جدید وتنوع فعالیت‌ها در اقتصاد دانش‌بنیان، تعدد این نیروی انسانی تحصیل‌کرده و نوآور، زمینه را برای رشد اقتصادی کشورها مهیا می‌کند. در همین راستا به‌طور ساده می‌توان گفت کشورهایی که از جمعیت بیشتری برخوردار هستند، از پتانسیل و قابلیت‌های بیشتری در زمینه نیروی انسانی و بهره‌برداری از نیروی کار ماهر و نوآور در تولید کالا و خدمات دارند. در واقع هر چه جمعیت کشوری بیشتر باشد، تعداد انسان نوآور در آن بیشتر است که این نیروهای انسانی می‌توانند در جهت اهداف شرکت‌های دانش‌بنیان به کار گرفته شوند. در نقطه مقابل نیز هر چه‌قدر جمعیت در کشوری محدودتر و کمتر باشد، ظرفیت‌های انسانی کمتر خواهدبود.

همانطور که گفته شد کشورهای با جمعیت بیشتر از پتانسیل بالاتری برای دستیابی به دستاوردهای دانشی و تکنولوژی در اقتصاد دانش‌بنیان برخوردار هستند. این پتانسیل بدین معناست که رشد فیزیکی و تراکم بیشتر جمعیت به تنهایی منجر به گسترش فعالیت‌های دانش‌بنیان و خلاقیت‌های نوآورانه نمی‌شوند و لذا شرایط باید طوری مهیا شود که این جمعیت انسانی به سرمایه انسانی مبدل شود. برای تبدیل جمعیت انسانی به سرمایه انسانی، آموزش و تربیت نسل‌ها امور اساسی مورد نیاز هستند. در واقع باید حداقل سطحی از رفاه و آموزش را در جامعه فراهم کرد تا بتوان از جمعیت موجود، سرمایه انسانی ایجاد کرد که از آن خلاقیت و نوآوری نشات گیرد.

در کنار بحث حجم جمعیت بالا به عنوان پتانسیل بیشتر در اقتصاد دانش‌بنیان، کیفیت سنی جمعیت کشورها نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از آنجایی که فعالیت بنگاه‌ها در اقتصاد دانش‌بنیان مبتنی بر دانش است، عموم این بنگاه‌ها با فناوری‌های نوین با تغییرات و تحولات سریع سروکار دارند. مواجهه با این فناوری‌ها نیازمند انعطاف‌پذیری و قدرت تطابق بالای بنگاه و در عین حال رشد مداوم توانمندی‌های درونی این بنگاه‌ها است. در اقتصاد دانش‌بنیان بنگاهی که نتواند تغییرات و تحولات را به‌خوبی شناسایی نکند، واکنش مناسب را برای این تغییرات ارائه ندهد و در انتها نتواند این تغییر و تحولات را پیش‌بینی کند، عمر چندانی طولانی برای آن نمی‌توان متصور بود.

نکته‌ای که پیرامون افزایش نیروی انسانی خلاق و نوآور وجود دارد، ثبات نسبت جمعیت مستعد به کل جمعیت است. در بین عواملی که برای تعیین استعداد و نوآوری افراد برشمرده می‌شود، عوامل وراثتی و ژنتیکی از چنان تاثیری برخوردار هستند که می‌توان گفت استعداد و نوآوری تا حد زیادی به ژن هر شخص بستگی دارد و عموما در بین نسل‌ها به ارث می‌رسد. با توجه به این نقش چشم‌گیر وراثت در هوش و استعداد و نوآوری، معمولا شاخص نسبت جمعیت مستعد به کل جمعیت برای هر کشور در طول تاریخ عدد ثابتی بوده‌است و تغییر این شاخص به دلیل وابستگی آن به عامل ژن، مشکل و تا حد زیادی غیر قابل دستیابی می‌باشد. بر همین مبنا، اگر افزایش نیروی انسانی خلاق و نوآور در کشور هدف‌گذاری شود، افزایش جمعیت یک ضرورت به‌نظر می‌رسد.

همانطور که گفته شد، نیروی انسانی متخصص، عضو اساسی بنگاه‌های با فعالیت‌های دانش‌بنیان هستند. نیروی انسانی متخصص باید از انرژی و نشاط کافی برخوردار باشد تا بتواند فرصت‌ها و تغییرات حوزه علم و فناوری را به‌خوبی رصد کند و در ادامه با انعطاف‌پذیری، ضمن تطابق با شرایط جدید، بهترین بهره‌برداری را داشته‌باشد. همچنین این نیروی انسانی باید توان یادگیری بالایی داشته‌باشد تا بتواند همراه با تغییر و تحولات حاکم بر نظام فناوری، بر انباشت دانشی خود بیفزاید و رشد سریع علمی داشته باشد.

در مجموع می‌توان گفت که در صورت افزایش جمعیت و ارائه سطح مناسبی از بهداشت و آموزش به فراخور این افزایش جمعیت، نیروی انسانی خلاق و نوآور بیشتری در خدمت بنگاه‌ها با فعالیت‌های دانش‌بنیان قرار خواهدگرفت که نیاز اساسی این بنگاه‌ها به نیروی انسانی متخصص و نوآور را مرتفع خواهدکرد. همچنین بافت سنی جوان جمعیت می‌تواند قدرت انعطاف‌پذیری و تطابق بنگاه‌ها با فعالیت‌های دانش‌بنیان را در شرایط پیچیده و پر از تحول فناوری‌های نوین افزایش دهد. بنابراین این جمعیت زیاد با بافت سنی جوان موجب افزایش توانمندی‌های طرف عرضه در اقتصاد دانش‌بنیان می‌شود.

گرچه افزایش جمعیت و جوان‌شدن بافت سنی جمعیت می‌تواند موجب افزایش پتانسیل‌ها و توانمندی‌های طرف عرضه در اقتصاد دانش‌بنیان شود، اما این افزایش به تنهایی نمی‌تواند رشد اقتصادی پایدار را به همراه داشته‌باشد. در واقع وقتی عرضه و تقاضا در اقتصاد با هم رشد نمایند می‌توانند منجر به رشد اقتصادی شوند. به همین دلیل ضروری است تاثیرات عامل جمعیت در طرف تقاضا نیز در یک اقتصاد دانش‌بنیان مورد بررسی قرار گیرد.

فراوانی مصرف و وجود تقاضا برای بخش تولید، می‌تواند زمینه را برای رونق تولید فراهم کند. زمانی که بازاری با حجم مناسب تقاضا برای کالا یا خدمتی وجود داشته‌باشد، تولیدکنندگان و ارائه‌دهندگان خدمت به پشتوانه این تقاضا، انگیزه مناسبی برای ورود به تولید برای برآورده کردن تقاضا را پیدا می‌کنند. به‌همین دلیل تولید کنندگان سرمایه‌گذاری بیشتری را به افزایش حجم تولید اختصاص می‌دهند تا بتوانند سهم بیشتری از بازار و تقاضای موجود را به‌خود اختصاص دهند. ایشان همچنین سرمایه‌گذاری‌هایی را برای کاهش هزینه‌های تولید انجام می‌دهند. این قبیل سرمایه‌گذاری‌ها که با هدف افزایش سودآوری فعالیت‌های اقتصادی انجام می‌شود، در اقتصاد دانش‌بنیان غالبا به سمت واحدهای تحقیق و توسعه هدایت می‌شوند تا بتوانند توانمندی‌های تکنولوژیک را افزایش دهند و زمینه را برای سودآوری بیشتر بنگاه‌ها فراهم کنند. در مجموع مشاهده می‌شود آنچه در اقتصاد به‌عنوان صرفه به مقیاس شناخته می‌شود، در قالب افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات برآورده می‌شود که در این راستا کشوری که خود از جمعیت زیادی برخوردار است می‌تواند با اتکا به بازار داخل به‌تنهایی در بسیاری از حوزه‌های تولید کالا و ارائه خدمات این صرفه به مقیاس را به‌دست آورد.

اتفاق دیگری که با افزایش جمعیت در بازار یک کشور رخ می‌دهد، افزایش تنوع در تقاضا است. زمانی که حجم تقاضا در بازاری افزایش یابد، طبیعتا به دلیل وجود گرایش‌ها و سلایق مختلف و متنوع در انسان‌های متفاوت، آن‌ها به دنبال محصول یا خدمتی خواهند بود که بیشترین تطابق را با خواسته‌ها و نیازهایشان داشته‌باشد. این مساله که به صورت تنوع در تقاضا بروز پیدا می‌کند، موتور محرک مناسبی برای تولید کنندگان کالا و ارائه دهندگان خدمت است که به سمت تنوع در ارائه محصولات خود حرکت کنند.

در واقع زمانی در یک اقتصاد دانش‌بنیان بنگاه‌های با فعالیت دانش‌بنیان انگیزه کافی برای گسترش توانمندی‌های تکنولوژیک خود پیدا می‌کنند که متوجه شوند تقاضای کافی در بازار برای طیف محصولات با ویژگی‌ها و کارایی‌های متفاوت وجود داشته‌باشد. این تنوع در تقاضا به‌صورت طبیعی با افزایش جمعیت رخ می‌دهد.

افزایش جمعیت و ایجاد تنوع در تقاضا به‌واسطه افزایش تقاضا، در کنار ایجاد تمایل در بنگاه‌ها با فعالیت‌های دانش‌بنیان به گسترش تنوع درارائه خدمات و محصولات، موجب استفاده از دامنه‌ی وسیع‌تری از تخصص‌ها و استعدادهای موجود در جامعه و تخصص‌گرایی نیز خواهدشد. حرکت به سمت تخصص‌گرایی و بهره‌برداری از توانمندی‌های مختلف در قالب استفاده از نیروی انسانی متخصص و نوآور زمانی محقق خواهدشد، که متناسب به تنوع تخصص‌ها، تنوع در تقاضا نیز با حجم کافی تقاضا وجود داشته‌باشد. به‌عنوان نمونه زمانی که تقاضای زیادی برای درمان نوع خاصی از نازایی در بین مردم وجود داشته‌باشد، پزشکان حوزه درمان نازایی انگیزه کافی برای کسب تخصص مرتبط با این نوع درمان را پیدا می‌کنند.

در پایان باید مجددا نکته‌ی مهمی که در قسمت‌های مختلف این متن نیز بدان اشاره شد، یکبار دیگر مورد تاکید قرار گیرد و آن این است که رشد همزمان عرضه و تقاضا در قالب افزایش جمعیت در یک کشور، به تنهایی رونق فعالیت در اقتصاد دانش‌بنیان را فراهم نمی‌کند و تنها باعث افزایش پتانسیل‌ها و انگیزه‌ها برای فعالیت‌های دانش‌بنیان می‌شود. در صورتی که این پتانسیل‌ها و انگیزه‌ها به سمت گسترش فعالیت‌های دانش‌بنیان هدایت نشوند، در طرف عرضه منجر به گسترش پدیده فرار مغزها و مراجعه استعدادهای کشور به خارج از کشور برای کسب فرصت‌های شغلی، و در طرف تقاضا نیز منجر به برآورده‌کردن نیاز کشور از طریق واردات و افزایش دامنه‌ی وابستگی کشور به خارج خواهدشد.



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.