مسیر اقتصاد/ با توجه به موقعیت ویژه جغرافیایی کشور که در چهارراه ترانزیتی دنیا قرارگرفته است و همچنین چشمههای سرشار بار و مسافر در داخل کشور نظیر معادن غنی و شهرهای پرجمعیت، میتوان استفاده از ظرفیتهای مغفول ماندهی حملونقل از طریق خطوط ریلی، اعم از درآمدزایی ارزی و اشتغالزایی داخلی را جزو سیاستهای اقتصاد مقاومتی شمرد. علاوه بر این به گفته مسئولان وزارت راه و شهرسازی، مصرف سوخت حملونقل ریلی یکهفتم حملونقل جادهای است[۱] که خود نمودی از مصرف بهینه و الگوی مناسبی برای حملونقل محسوب میشود.
برای استفادهای مناسب از ظرفیتهای اشارهشده در ابتدا باید خطوط ریلی گسترده و فراگیری فراهم شود تا هم بتوان از طریق پایانههای مرزی پاسخگوی ترانزیت خارجی بود و هم با اتصال مناسب و دقیق به چشمههای فراوان بار و مسافر داخلی، بتوان با ارسال مرتب قطار، تدارکی درخور برای تقاضاهای موجود و مغفول مانده داشت.
عقب ماندگی ۶۰ ساله از اهداف افق ۱۴۰۴ در احداث خطوط ریلی
بر اساس چشمانداز ۲۰ ساله، ایران باید بتواند در افق ۱۴۰۴، ۲۵ هزار كیلومتر خط ریلی داشته باشد؛ اما در حال حاضر و در شرایطی که تنها حدود ۴ سال تا افق مورد نظر باقی مانده، تنها حدود ۱۴ هزار کیلومتر خط ریلی محقق شده است و اختلافی ۱۱ هزار کیلومتری بین واقعیت تا هدف مشخصشده وجود دارد.[۲] به طور متوسط در ۴۰ سال منتهی به سال ۱۳۹۸، سالانه معادل ۱۶۶ کیلومتر خط ریلی اصلی در ایران احداثشده است.[۳] در صورتی که با همین روند خطوط ریلی در ایران توسعه یابد، اهداف افق ۱۴۰۴ در سال ۱۴۶۴ محقق خواهد شد.
اگر با فرضی خوشبینانه میزان احداث خطوط ریلی در ایران درحدود ۳۰۰ کیلومتر در سال در نظر گرفته شود نیز نزدیک به ۴۰ سال از تحقق اهداف سند چشم انداز ۱۴۰۴ عقب ماندگی وجود دارد و این به معنای شکافی بزرگ بین اهداف توسعهای خطوط ریلی با شرایط موجود است.
همچنین بر اساس افق اشاره شده تا سال ۱۴۰۴ باید ۳۰ درصد حمل بار و ۲۰ درصد حمل مسافر از طریق حملونقل ریلی انجام شود. در این بخش نیز میزان تحقق اهداف در بخش بار و مسافر به ترتیب تنها ۲۵ و ۱۷ درصد است و ارتباط کمبود زیرساختهای حیاتی با حمل بار و مسافر در این آمار نیز کاملاً مشهود است.
کمبود منابع مالی مشکل اصلی عدم توسعه خطوط ریلی ایران
به گفته اکثر کارشناسان حملونقل و همچنین مسئولین امر، مانع اصلی موجود بر سر راه احداث خطوط ریلی کشور کمبود بودجه و معضل تأمین مالی است. چراکه احداث پروژههای ریلی به دلیل مراحل زیاد و پیچیده از جمله زیرسازی مسیر برای آمادگی تحمل وزن و روسازی و ریلگذاری، هزینه هنگفتی را بر دوش دولت میگذارد.
هزینه احداث هر کیلومتر از خطوط ریلی حدود ۱۰ میلیارد تومان برآورد میشود. بنابراین برای جبران خلأ موجود بین وضعیت فعلی و مطلوب، به رقمی حدود ۱۱۰هزار میلیارد تومان فقط برای احداث خطوط ریلی نیاز است؛ که این جدای از هزینههای اضافی محتمل در مسیر ساخت است. اما متأسفانه بودجه تخصیص داده شده به این مهم، حدود یکشصتم بودجه مورد نیاز است که به معنای انتظاری ۶۰ ساله برای رسیدن به اهدافی است که در فاصلهی ۴ ساله قرار دارند.
درواقع بدون تعارف میتوان گفت بودجه قطرهچکانی دولتی نمیتواند جوابگوی طرحهای عظیم و پروژههای بزرگ ترانزیتی و داخلی ریلی باشد. علاوه بر این تجربه ثابت کرده است سپردن چنین طرحهایی به دولت معمولاً به طول کشیدن بیشازحد پروژهها و ناتوانی مجموعههای دولتی جهت اتمام مناسب و باکیفیت پروژهها منجر میشود.
مشارکت مردم راه غلبه بر چالش تامین مالی احداث خطوط ریلی
راهکار رفع معضل تامین مالی احداث خطوط ریلی مشارکت دادن بخش خصوصی است. نقدینگیهایی که به دلیل عدم اعتماد مردم به بورس، بازار و مشاهده شکست سرمایهگذاریهای خود در شرکتهای حبابی ناگزیر به سمت سکه و ماشین و کالاهای مصرفی از این قبیل رفته و علاوه بر محروم ماندن کشور از این سرمایههای عظیم زیانهای جبرانناپذیری به اقتصاد کشور زده است، میتواند جذب صندوقهای پروژهای ریلی شوند و درنهایت از سود سرشار حمل بار و مسافر بهرهمند گردند.
بهاینترتیب که بهجای یک بودجه واحد، از توان سرمایهگذاری بخش خصوصی و حتی مردم در قالبی شبیه به سرمایهگذاری در بورس استفاده میشود و از زمان شروع تا بهرهبرداری خطوط ریلی، سهامداران در جریان پیشرفت پروژه قرار میگیرند و پس از تخصیص سود هر یک از خطوط پس از احداث، میتوانند مزد سرمایهگذاری خود در این پروژههای آینده دار را دریافت نمایند.
پینوشت:
[۱] ایلنا؛ شماره خبر: ۷۰۹۰۵۹
[۲] ایسنا؛ شماره خبر: ۹۹۱۱۲۱۱۵۹۳۱
[۳] ایسنا؛ شماره خبر: ۹۸۰۲۱۳۰۶۸۷۰
انتهای پیام/ راه و ساختمان
نظر شخصی من در این مساله این است که باید ابتدا از طریق اتصلات حیاتی !!! ولی مغفول مانده ریلی به تمامی آسیا !! خصوصا ابرکشورهای شرق آسیا ( چین و هند !) و شمال آسیا ! یک مسیر درآمدی امن و فراتر از تحریم برای ایران ایجاد کنیم !!! سپس از همین مسیر جدید مالی شروع به تکمیل راه آهن کشور در سطح ترانزیت آسیایی بکنیم !!! اولین مسیر بسیار حیاتی است و اتصال به آن می تواند نفس ایران در تجارت بین الملل را کملا باز کند !!! اتصال ریلی پاکستان به چین و پاکستان به ایران است !!! پاکستان همانطور که شما هم گزارش کرده اید به مشکل تامین مالی پروژه اتصال ریلی اش برخورد کرده است !!! فرصت بی نشری که ایران می تواند با تامین این پروژه به شرط اتصال سریع و کمتر از یکساله آن و دادن دسترسی چند ده ساله به ایران برای صادرات و ترانزیت بار به بازارهای داخلی چین !!! انشاالله انشاالله انشاالله امکان تنفس به اقتصاد تحریمی ایران بدهد !!!