مسیر اقتصاد/ در روایت عمومی از کارآفرینی، معمولاً بر نبوغ فردی، تلاش مستمر و روحیه خطرپذیری تأکید میشود. اما بخش بزرگی از داستان موفقیت شرکتهای بزرگ جهان در جایی دیگر نوشته شده است؛ در ساختار حمایتهای مالی، قانونی و زیرساختی دولتها. نگاهی دقیقتر به تاریخ رشد چهرههایی چون ایلان ماسک، جف بزوس و شرکتهایی مانند تسلا و آمازون نشان میدهد که دولت، در عمل شریک پنهان اما اصلی این موفقیتها بوده است.
ایلان ماسک ۳۸ میلیارد دلار از دولت یارانه گرفته است
بر اساس گزارش واشنگتنپست (فوریه ۲۰۲۵)، مجموع قراردادها، وامها، یارانهها و معافیتهای مالیاتی اختصاصیافته به شرکتهای متعلق به ایلان ماسک (از جمله اسپیسایکس، تسلا و بورینگکمپانی) به بیش از ۳۸ میلیارد دلار رسیده است. بخش عمده این منابع از محل قراردادهای فضایی با ناسا و وزارت دفاع آمریکا تأمین شده است. تنها در سال ۲۰۱۴، دولت ایالت نوادا ۱.۳ میلیارد دلار یارانه برای ساخت کارخانه باتری تسلا در اختیار این شرکت قرار داد.
در سالهای اخیر نیز با گسترش برنامههای فضایی ناسا، قراردادهای اسپیسایکس بهطور چشمگیری افزایش یافته و مجموع درآمد حاصل از این همکاریها طی دوره ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵، به چندین میلیارد دلار رسیده است. بهعبارتی، رشد شتابان اسپیسایکس بدون اتکای مستقیم به سرمایه عمومی آمریکا امکانپذیر نبود.
حمایت دولتی برای ایجاد شرکتهای بزرگ؛ روال دائمی آمریکا
اما ماسک تنها نمونه این واقعیت نیست. بر اساس دادههای پایگاه Good Jobs First، شرکت آمازون از زمان تأسیس تاکنون بیش از ۵ میلیارد دلار یارانه از دولتهای محلی و ایالتی آمریکا دریافت کرده است. این حمایتها عمدتاً شامل تخفیفهای مالیاتی، واگذاری زمین و تأمین زیرساخت برای مراکز لجستیکی این شرکت بودهاند. حتی غول خردهفروشی والمارت نیز در دهه گذشته بیش از ۱.۲ میلیارد دلار یارانه از دولتهای محلی آمریکا دریافت کرده است.
در واقع، دولتهای ایالتی در آمریکا و دیگر کشورهای صنعتی، از حمایتهای هدفمند بهعنوان ابزاری برای جذب سرمایهگذاری، ایجاد اشتغال و توسعه فناوری استفاده کردهاند. همین سیاستها زمینهساز پیدایش شرکتهایی شدند که بعدها به نماد نوآوری و رشد تبدیل شدند.
رابطه مطلوب دولت با بخش خصوصی چگونه است؟
این موضوع بهروشنی نشان میدهد که رابطه میان دولت و بخش خصوصی در اقتصادهای پیشرفته نه رقابتی مطلق، بلکه تکاملی و همافزا است. سرمایهگذاری دولت در فناوری، آموزش، زیرساخت و انرژی، بستری را فراهم میکند که کارآفرینان بتوانند ایدههای خود را در مقیاس جهانی اجرا کنند. از پروژههای تحقیقاتی ناسا گرفته تا شبکه اینترنت و فناوری باتریهای لیتیوم، همه ابتدا با سرمایه عمومی آغاز شدند و سپس در اختیار شرکتهای خصوصی قرار گرفتند.
بنابراین، موفقیت کارآفرینان بزرگ را نمیتوان صرفاً به تلاش فردی یا ابتکار خصوصی محدود کرد. آنچه به رشد پایدار و نوآوری منجر میشود، همزیستی میان حمایت عمومی و انگیزه خصوصی است. اگرچه روایتهای رسانهای از کارآفرینی معمولاً بر فردیت و ریسکپذیری تأکید دارند، اما واقعیت اقتصادی چیز دیگری میگوید: هیچ نوآوری بزرگی بدون زیرساخت عمومی و سیاست حمایتی شکل نمیگیرد.
به بیان دیگر، اگر دولتها در سرمایهگذاریهای اولیه، ایجاد بازارهای نو و مدیریت ریسکهای کلان اقتصادی نقش ایفا نکنند، حتی نخبهترین کارآفرینان نیز نمیتوانند به مقیاس جهانی برسند. تجربه ماسک و شرکتهای مشابه، درسی روشن برای کشورهای در حال توسعه دارد: حمایت هوشمندانه و هدفمند از بخش خصوصی، نه دخالت دولتی در بازار، عامل اصلی خلق ارزش و نوآوری است.
منابع:
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی