مسیر اقتصاد/ پرورش ماهی در قفس به عنوان یکی از فعالیتهای بخش آبزیپروری شیلات میتواند موجب هدایت لنجداران فعال در زمینه صید و قاچاق تهلنجی به سمت فعالیتهای مولد شود و از طریق صادرات نیز، درآمدزایی و ارزآوری قالب توجهی داشته باشد. در این گزارش به بررسی مسائل پرورش ماهی در قفس به عنوان یکی از بخشهای اقتصاد دریا و ارائه راهکارهایی جهت رفع آنها پرداخته خواهد شد.
بهرهبرداری یک درصدی از ظرفیت پلیگونهای دریایی
پرورش ماهی در قفس در سال ۱۴۰۱ در ایران، به میزان ۵ هزار تن محصول، ارائه داده است. این در حالی است که پلیگونها[۱] به ظرفیت ۳۸۰ هزار تن جانمایی شدهاند. همچنین پیشبینیهایی برای ظرفیت ۴.۵ میلیون تن نیز مطرح است. بهرهبرداری از ۱.۳ درصد از ظرفیت مجوزهای صادر شده نشان دهنده مسائل حل نشدهای در این بخش از رشته فعالیت شیلات است.
پرورش ماهی در قفس سرمایهبر است و به ازای هر ۱ هزار تن محصول، به ۱۱۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز دارد و بازگشت سرمایه آن ۴ ساله است. از طرفی مسائل حل نشدهای در زنجیره ارزش این بخش وجود دارد که هزینههای جاری این فعالیت را بالا برده است.
سهم بچهماهی و خوراک آبزیان از قیمت تمام شده پرورش ماهی در قفس
وابستگی به واردات بچهماهی یکی از معضلات اصلی پرورش ماهی در قفس است. در سالهای گذشته واردات بچهماهی از کشور فرانسه و به صورت چارتر انجام میشد؛ اما در حال حاضر بچه ماهیها با ۱ هواپیما وارد نمیشوند بلکه واردات آن به صورت محمولههای کم حجم و به فاصله زمانی چند هفتهای از تایلند و مالزی انجام میگیرد. قوانین سازمان دامپزشکی کشور هم قرنطینه محمولهها به مدت ۳ هفته تا دریافت محموله بعدی را الزام کرده است و این الزام مسائلی برای زمان ریختن بچهماهی در دمای مناسب ایجاد کرده است.
قیمت بچهماهی در سال ۱۳۹۹، کیلویی ۴۱۰۰ تومان بود اما در سال ۱۴۰۱ این قیمت به کیلویی ۲۶ هزار تومان افزایش پیدا کرده است. اگر هدفگذاری تولید ۱ هزار تن ماهی انجام شود با احتساب تلفات باید ۱.۲ میلیون قطعه بچهماهی ریخته شود و با توجه به اینکه هر قطعه هم تقریبا ۱ کیلوگرم است هزینه ماهی حدود ۳۰ میلیارد تومان میشود.
قیمت خوراک تولید داخل آبزیان پرورشی در قفس با تورم ایجاد شده از ۲۵ هزار تومان در سال ۱۳۹۹، در سال ۱۴۰۱ به کیلویی ۵۰ هزار تومان رسیده است. این در حالی است که خوراک آبزیان در سال ۱۳۹۸، ۱۲ هزار تومان بود. اگر ضریب تبدیل[۲] در بهترین وضعیت ۱.۲ باشد هزینه خوراک ۷۰ میلیارد تومان خواهد بود. هزینه لندیکرافت برای ریختن بچهماهی در قفسهای دریایی ۲۵ میلیارد تومان به ازای ۱ میلیون تن بچه ماهی است. هزینههای بالاسری از جمله شستوشو و دستمزد کارکنان هم بین ۳۰ تا ۳۵ میلیارد تومان به ازای هر ۱ میلیون تن است.
بر اساس هزینههای تشریح شده برای پرورش ۱ هزار تن ماهی، بیشتر از ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه در گردش نیاز است. عمده هزینههای پرورش ماهی در قفس، خوراک آبزیان و بچهماهی است. بنابراین کاهش تورم خوراک آبزیان و بومیسازی بچه ماهی باید اولویتهای سازمان شیلات برای توسعه پرورش ماهی در قفس باشد. قیمت تمام شده آبزیان پرورشیافته (ماهیان سیبس[۳] و سیبریم[۴]) بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار تومان است که در صورت بازاریابی موفق بین ۱۴۰ تا ۱۵۰ نیز فروخته میشود. قیمت صادراتی ماهیهای سیبریم و سیبس به ترتیب ۶ و ۵ دلار در هر کیلو است. این گونهها برای کشورهای حاشیه خلیج فارس و روسیه در صورت افزایش مقیاس تولید و تامین تقاضای آنها بازارپسند هستند.
مسئله مقیاس تولید در پرورش ماهی در قفس
بازاریابی با هدف فروش آبزیان پرورشی یکی دیگر از مسائل این فعالیت است. کشورهای همسایه و روسیه که مهمترین مقاصد صادراتی محصولات پرورش ماهی در قفس هستند به صورت عمده یا با حجمهای زیاد تقاضای خرید ماهی دارند. این در حالی است که مقیاس تولید مزارع پرورش ماهی در قفس پایین است. ۲ رویکرد افزایش تولید و افزایش بهرهوری برای بالا رفتن مقیاس تولید میتواند در دستور کار قرار بگیرد.
افزایش تولید با اقداماتی نظیر «بومیسازی بچه ماهی»، «خودکفایی در تولید روتیفر یا تولید آب مغناطیسی» قابل انجام است. در شرایط کنونی تنها گونههایی که هم مقاوم هستند و هم وزنگیری مناسبی دارند، گونههای سیبس و سیبریم هستند؛ اما می توان به سمت پرورش ماهیان بومی حرکت کرد. البته هزینههای تحقیق و توسعه برای بومیسازی بچه ماهی بالا تمام میشود و این اقدام تنها توسط شرکتهای کوچک بخش خصوصی شدنی نیست.
معضل دیگر در بحث ماهی در قفس، خوراک آن است. در شرایط کنونی بچه ماهی زمانی که لارو است به مادهای به نام روتیفر احتیاج دارد که انحصار تولید آن در اختیار دو کشور آمریکا و ژاپن است. خرید روتیفر از شرکت آمریکایی و نماینده آن که در اسرائیل قرار دارد، شدنی نیست و تهیه آن از ژاپن هم چالش های خاص خود را دارد و با هزینه بالایی شدنی است و از این جهت خودکفایی در تولید روتیفر دارای اهمیت بالایی است.
به جز دو مورد بالا که از اهمیت بالایی برخوردار است، افزایش بهرهوری با اقداماتی نظیر «تاسیس مراکز مولدگیری[۵] و نوزادگاهی[۶]» و «متنوعسازی در ماهیان پرورشی» قابل انجام است. تاسیس مراکز نوزادگاهی با هدف رشد لارو ماهی از زیرِ گرم تا قبل از ریختن در دریا است و این موجب میشود تا میزان تلفات کاهش پیدا کند.
استفاده از ماهیان بومی نظیر صُبیتی[۷] نیز به دلیل اینکه به بیماری حساس هستند باید در مراکز نوزادگاهی انجام بگیرد. در این صورت بخشی از اقدام برای ایجاد تنوع در ماهیان پرورشی و پرورش ماهی در دماهای مختلف، به تاسیس مراکز نوزادگاهی برمیگردد.
ماهیان بومی دیگری نظیر شارک زرد باله[۸] در برابر دما مقاوم هستند اما وزنگیری کمی دارند. ماهیان بومی به سالها بهگزینی نیاز دارند که مزارع پرورشی به دلیل هزینههای بالای تولید زیر بار آن نمیروند. بنابراین افزایش بهرهوری با کاهش تلفات و تنوع بخشی به ماهیان پرورشی میتواند مقیاس تولید را بالاتر ببرد. استفاده از آب مغناطیسی نیز علاوه بر جلوگیری از رشد جلبک، افزایش ضریب تبدیل را نتیجه میدهد و با استفاده از اشعه UV از رشد عوامل بیماریزا و افزایش تلفات جلوگیری میکند.
پینوشت:
[۱] مکانهای مشخص روی نقشه برای پرورش ماهی در قفس
[۲] FCR یاFeed Conversion Ration Calculator ضریب تبدیل غذایی است که از تقسیم وزن غذای مصرف شده به وزن ماهی بدست میآید. ضریب تیدیل میتواند بین ۱ تا ۲ متغیر باشد. هر چقدر ضریب تیدیل پایینتر باشد بهینهتر است.
[۳] نام علمی Lateolbrax Japonicus و نام رایج آن بس دریایی خالدار
[۴] نام علمی Sparus aurata از خانواده شانک ماهیان
[۵] Hatchery
[۶] Nursery
[۷] نام علمی Sparidentex Hasta و نامهای رایج آن جاراز، سبیتی، صوبیتی و سبیطی است.
[۸] نام علمی Acanthopagrus Latus و نامهای آن ناوار، شوم، چخ، شنوم، نادوز، شنگ و بانور است.
انتهای پیام/ تولید
این گزارش فشل رو کی تهیه کرده!
گونه ای که برای قفس بوده سی بریم هست که از فرانسه میاد نه سیبری! با نام علمی Sparus aurata.
شما دو تا گونه ماهی رو که تشابه اسمی دارن رو گفتین. جهت اطلاع ماهی سیبری از ماهیان خاویاری هست و گونه شاخصی در پرورش قفس ایران نیست
سلام، بهرهگیری از ماهیان خاویاری در آبهای شمال کشور یا آبهای شیرین داخلی و لبشور در برنامه پیشنهادی «گونههای ماهیان دریایی قابل پرورش در قفس کشور» وزارت جهاد کشاورزی از سال ۱۳۹۵ تشریح شده است. خاویارگیری از تاسماهی سیبری یا بری نیز از سال ۱۳۹۳-۱۳۹۴ توسط موسسه تحقیقات علوم شیلات از سال ۱۳۹۴ آغاز شد و در سال ۱۳۹۹ نیز ۷ هزار قطعه بچه ماهی خاویاری از فیل ماهی و سیبری تولید شده است که از این تعداد ۳ هزار قطعه مربوط به سیبری است. بنابراین این ماهیان خاویاری در حال ورود به بازار پرورش ماهی در قفس ایران هستند و یا با تناژ اندکی در حال انجام است. در این گزارش نیز به دلیل تشابه اسمی از ماهی «سیبری» به جای ماهی «سیبریم» استفاده شده است که اصلاح خواهد شد. اما این تشابه اسمی مسئلهای در تحلیلهای تشریح شده در این گزارش نظیر «وابستگی پرورشدهندگان به واردات بچه ماهی» که از نکات مطرح شده به صورت مستقیم توسط پرورشدهندگان است ایجاد نمیکند. ضمن اینکه راهحلهای ارائه شده بروزترین راهحلها با توجه به برنامههای فناورانه سازمان شیلات و توانایی شرکتهای خصوصی است. باتشکر از حسن توجه شما.