مسیر اقتصاد/ بر اساس آخرین آمارها، در ۴ ماه ابتدایی سال جاری بازدهی بازارهای مسکن و ارز بیش از ۲۰ درصد و بازدهی بازار سرمایه کمتر از ۸ درصد بوده است. برخی با قرار دادن این بازارها در کنار هم آنها را «بازارهای سرمایه پذیر» در نظر میگیرند و مهمترین مقصد سرمایههای سرگردان در اقتصاد ایران معرفی میکنند. شاید در شرایط فعلی، این بازارها با یکدیگر قابل مقایسه باشد، اما ماهیت بازارهایی مثل مسکن و ارز با بازار بورس تفاوتهای اساسی دارد.
مسکن نیاز اساسی مردم است و نباید عرصه سوداگری سرمایه داران باشد
به طور خاص در مورد بازار مسکن، این تصور که سرمایهداران باید بتوانند برای کسب سود، ثروت خود را وارد این بازار کنند و با خرید و فروش ملک از این محل درآمدهای کلان بدست بیاورند، با کارکرد اصلی آن در تضاد است. دولت باید بازار مسکن را به نحوی مدیریت کند که در وهله اول «تامین مسکن متناسب با نیاز» برای همه فراهم باشد؛ کما اینکه در قانون اساسی نیز این مهم از وظایف اصلی دولت برشمرده شده است.
اما تحقق این مهم، نیازمند آن است که مسکن به عنوان یک کالای مصرفی در نگاه مردم و فعالین کسب و کارها دیده شود. تبدیل مسکن از یک کالای مصرفی به عنوان نیاز اساسی مردم، به یک کالای سرمایهای که وسیله کسب سود سرمایه داران است، موجب شده تقاضای خرید مسکن در بازار به مراتب بیشتر از نیازهای واقعی باشد و افزایش تقاضا نیز به نوبه خود به افزایش کاذب قیمتها منجر شده است.
بازار ارز مهمترین نماد ثبات اقتصادی است
در خصوص بازار ارز نیز شرایط نسبتا مشابهی حاکم است. در شرایط فعلی اقتصاد ایران، نرخ ارز یکی از کلیدی ترین متغیرها محسوب میشود که به طور مستقیم بر قیمت تمام شده کالاهای وارداتی و تولیدی اثرگذار است و افزایش آن در کوتاه ترین زمان ممکن هزینه واحدهای تولیدی را افزایش میدهد.
علاوه بر این نرخ ارز بیشترین اثر را در شکل دهی به تورم انتظاری مردم دارد و از این جهت نیز جلوگیری از نوسانات آن برای ایجاد ثبات اقتصادی، کنترل تورم و فراهم کردن شرایط پیش بینی پذیری در اقتصاد حیاتی است.
مقایسه بورس با بازارهایی مثل مسکن و ارز منطقی است؟
در مقابل، ماهیت بازار بورس در همه کشورهای جهان بر پایه جذب سرمایههای خرد و سرگردان بنا شده است و خرید و فروش سهام نیز اثرگذاری مستقیمی بر متغیرهای مرتبط با زندگی مردم ندارد. بنابراین در نظر گرفتن بازار بورس، با رعایت قواعد لازم، به عنوان بازار سرمایهپذیر منطقی است، اما برخلاف بازار سرمایه، جولان سوداگران در بازارهایی چون مسکن و ارز، که ارتباط مستقیم با نیازهای اساسی مردم دارد، باید به شدت محدود شود.
به بیان دیگر قواعد مالیاتی و معاملاتی باید به نحوی تنظیم شود که سرمایههای خرد برای سرمایهگذاری و کسب سود، بازار مسکن و ارز را به عنوان مقصد احتمالی خود انتخاب نکنند و به سمت بازار سرمایه، سپردهگذاری در بانک یا ایجاد یک فعالیت تولیدی سوق پیدا کنند. تقاضا در بازارهای مسکن و ارز باید محدود به افرادی شود که نه برای کسب سود از سوداگری، بلکه برای استفاده واقعی و رفع یک نیاز به این بازارها وارد میشوند.
انتهای پیام/ بازار مالی