مسیر اقتصاد/ در هفتههای اخیر سازمان تجارت جهانی به عنوان مسئول قاعدهگذاری و نظارت بر اجرای قوانین تجارت بینالملل، با انتقادات فراوانی مواجه بوده است. علاوه بر این به دلیل جلوگیری آمریکا از اضافه شدن داور جدید به نهاد داوری WTO، این سازمان یکی از کلیدیترین بازوهای اجرایی خود را از دست داده است و عملا قوانین این نهاد الزام اجرایی ندارد.
دلیل وضعیت پرابهام و رقت بار سازمان تجارت جهانی چیست؟
اکنون بسیاری از کشورها، حتی آن کشورهایی که طرفدار تداوم حضور WTO در عرصه تجارت جهانی هستند، معتقدند این سازمان در اجرای وظایف خود از جمله تصویب قوانین تجاری به روز و متناسب با تحولات عرصه بینالملل و همچنین رسیدگی به هنگام و منصفانه به شکایتهای کشورها از یکدیگر، ناموفق بوده است.
تعطیلی نهاد داوری سازمان تجارت جهانی نیز موجب شده است این سازمان بیش از پیش در موضع ضعف قرار بگیرد و عملا اکنون هیچ چشم انداز مثبتی پیش روی این سازمان قرار ندارد.
در این شرایط بسیاری از اندیشمندان و کارشناسان تجارت جهانی، درحال بررسی چرایی وضعیت وخیم و پرابهام این سازمان بینالمللی و پیشبینی شرایط حاکم بر عرصه تجارت بینالملل در ماهها و سالهای آتی هستند.
دولتها ذاتا تمایل به سپردن قدرت به یک نهاد بینالمللی ندارند
مشکل اصلی از آنجایی شروعی میشود که اساسا دولتها هیچ تمایلی به سپردن قدرت اجرایی به یک نهاد بینالمللی، از جمله سازمان تجارت جهانی ندارند؛ چراکه در مواردی مجبور خواهند شد برخلاف تمایلات خود، به دستورات این سازمان جامه عمل بپوشانند. این مهم به خوبی در بیانات اخیر مقامات آمریکایی در زمینه عملکرد سازمان تجارت جهانی قابل مشاهده است.
اما با وجود این چنانچه شرایط سیاسی حاکم بر جهان، از احاطه یک قطب بزرگ اقتصادی و سیاسی حکایت داشته باشد، مداخله هوشمندانه این قطب میتواند در نهایت به تشکیل یک نهاد جهانی حائز قدرت تصمیمگیری منجر شود و تقریبا تمامی کشورها نیز حاضر خواهند بود به شکل برابر از دستورات این سازمان پیروی کنند.
سابقه تاریخی شکل گیری نهاد جهانی در تجارت بینالملل
در دوران پس از جنگ جهانی دوم چنین شرایطی در جهان حاکم بود و آمریکا به عنوان قطب اصلی اقتصاد جهان در آن دوران، توانست در ایجاد نهادهای بینالمللی، ابتکار عمل را در دست بگیرد و قوانین جهانی، اعم از عرصه تجارت و دیگر عرصهها را متناسب با تمایلات خود تدوین نماید. تشکیل سازمان گات، به عنوان رهبر عرصه تجارت بینالملل نیز در همین راستا در دستورکار قرار گرفت.
در این شرایط دیگر کشورهای جهان در موضع ضعف قرار داشتند و چارهای جز پذیرفتن شرایط آمریکا پیش روی آنها قرار نداشت؛ چراکه در صورت عدم همراهی با آمریکا در ایجاد نهادهای بینالمللی، از معادلات جهانی حذف میشدند.
در دوران اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی که مصادف با تشکیل WTO بود نیز به تازگی جنگ سرد بین آمریکا و شوروی به پایان رسیده بود و عملا قطبهای اقتصادی آن زمان جهان، شامل آمریکا، اروپا و ژاپن، همگرایی سیاسی و اقتصادی قابل توجهی با یکدیگر داشتند؛ از این رو توانستند با تقویت و به روز رسانی قوانین گات، سازمان تجارت جهانی را متناسب با میل خود تشکیل دهند.
سازمان تجارت جهانی در جهان سه قطبی امکان ادامه حیات ندارد
اما عرصه تجارت جهانی در دنیای امروز تفاوتهای زیادی با دوران پس از جنگ جهانی دوم و یا اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی دارد. در شرایط کنونی از نظر میزان تولید داخلی و تجارت بینالملل، سه قطب چین، آمریکا و اروپا سهمی بیش از ۴۰ درصد دارند. اما تفاوت زمان حاضر با دوران پس از جنگ سرد در آن است که سه قطب کنونی و به طور خاص چین و آمریکا، اختلافهای عمیقی بر سر نحوه مدیریت عرصه تجارت بینالملل دارند.
این شرایط سبب شده است عملا تفاهم سه قطب بزرگ جهان با یکدیگر بر سر اصلاح ساختاری WTO غیر ممکن گردد و هیچ چشم انداز روشنی پیش روی این سازمان قابل تصور نباشد. به بیان دیگر سازمان تجارت جهانی اساسا در جهان سه قطبی آمریکا-چین-اروپا امکان ادامه حیات ندارد.
انتهای پیام/ تجارت و ارز