۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۲۷۵۴۶ ۱۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۲ دسته: تجارت و دیپلماسی
۰

شریعتمداری گفت: زمانی که من وزیر بازرگانی بودم، در یک جلسه خدمت حضرت آقا رسیدم و خواستم به ایشان گزارشی ارائه کنم. ایشان به من گفتند: «هر وقت شما حرف از واردات می‌زنید، این بند دل من می‌لرزد.» من هرگز این فرمایش ایشان را فراموش نمی‌کنم. رهبر معظم انقلاب در آن جلسه به من گفتند که شما وزیر بازرگانی هستی؛ باید واردات مدیریت شود.

به گزارش مسیر اقتصاد (مسیر اقتصاد)، محمد شریعتمداری وزیر بازرگانی دولت هفتم و هشتم از طرف رییس جمهور به عنوان گزینه ی تصدی وزارت صنعت، معدن و تجارت به مجلس شورای اسلامی معرفی شده است.

شریعتمداری شش سال قبل در گفتگویی با پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب، به ذکر چند خاطره از تعامل با رهبری در سال های مسئولیت خود پرداخت که یادآوری آن خالی از لطف نیست.

نکاتی که می تواند در دستور کار وزیر پیشنهادی صنعت، معدن و تجارت در دولت دوازدهم قرار بگیرد.

راه اندازی کمیته نظارت بر انتقال ارز

بنده کاملاً به‌یاد دارم که رهبر انقلاب در سخت‌ترین شرایط کشور که هزاران کیلومتر از مرزهای ما درگیر جنگ تحمیلی بود و به این دلیل ما محدودیت جدی ارزی داشتیم، در چندین نوبت اشاره کردند که نگذاریم بخش خصوصی متدین ما که از نهال‌های روییده در انقلاب اسلامی هستند و نگاهشان به ثروت مشروع است، بخشکد.

ایشان به این مسئله به‌‌طور جدی معتقد بودند که دولتی کردن صددرصدی اقتصاد و تمرکز بخشیدن به تمام فعالیت‌های اقتصادی و محروم کردن مردم از حضور در فعالیت‌های اقتصادی موجب خشکیدن این نهال‌ها می‌شود.

ایشان با راه‌اندازی کمیته‌ی انتقال ارز و کمیته‌ی واردات و صادرات که بنده دبیر آن بودم، سعی در انجام این مسئله داشتند که برخی با ایجادش از اساس مخالف بودند.

یکی از مهم‌ترین مسائل در آن دوره، ایجاد کمیته‌ی نظارت بر انتقال ارز بود و جالب این‌که یکی از مسئولان ارشد دولتی به‌ دلیل همکاری با این کمیته عزل شد.

مصرف نکردن ارز بخش خصوصی برای مصارف جنگ

خاطره‌ی دیگری که از زمان ریاست‌جمهوری ایشان به ‌خاطر دارم، جلسات مکرر آیت‌الله خامنه‌ای با دولت است که تلاش می‌کردند دولت را متقاعد کنند که فقط ارز ناشی از نفت را برای جنگ مصرف کند و ارزی که متکی به نفت نیست و به‌وسیله‌ی خودمان و فعالیت مردم به‌دست می‌آید، مثل ارز کارگران خلیج فارس را دولت اجازه بدهد که خود مردم برایش تصمیم بگیرند و برنامه‌ریزی کنند تا به‌وسیله‌ی آن نیازمندی‌های کشور را وارد کنند. البته به دلایلی این مسئله محقق نشد.

نگرانی از واردات بیش از نیاز فولاد

در سالی که قیمت فولاد در جهان به تعبیر خود اهل فولاد به درّه‌ی مرگ افتاده بود و واردات نیز خیلی گسترش پیدا کرده بود، طوری ‌که شرکت‌های تولیدکننده ضرر می‌کردند، در همان ایام و در یکی از شب‌های احیاء، یکی از مسئولان دفتر رهبری با من تماس گرفت و  گفت که آقا نگران هستند و گفتند بیایی اینجا.

شب احیاء بود و این موضوع برای من خیلی عجیب بود، زیرا معمولاً آقا در شب احیاء برای خود برنامه‌های خاصی دارند و معمولاً به هر کاری نمی‌پردازند. من فکر می‌کردم در این شب دیگر ایشان حال و هوای این حرف‌ها را نباید داشته باشند.

من هم پاسخ و گزارشی دقیق آماده کردم و خدمت ایشان ارائه دادم و دلایل اتخاذ این سیاست را گفتم. ایشان گفتند که شنیدم واردات به کشور فلان‌قدر است (یک عددی گفتند که الان یادم نیست)، چون من آن زمان به عنوان وزیر، گزارش روزانه از واردات فولاد داشتم، به ایشان عرض کردم من الان می‌دانم چقدر فولاد تا پایان وقت اداری امروز وارد کشور شده یا قرار است وارد شود و چقدر از گمرک‌ها ترخیص شده است. به ایشان گفتم که یک مقدار از این عددی که گفتید هم بیشتر است.

آقا گفتند چه اتفاقی افتاده؟ عرض کردم این کار دو علت دارد؛ یکی این‌که من عقیده دارم این امر دارد مدیریت می‌شود. دوم این‌که نوبت تحویل فولاد از شرکت‌های بزرگ تولیدکننده‌ی داخلی حداقل شش‌ماهه است. یعنی ما باید ۳ ماه پیش‌تر پول بدهیم و شش ماه هم در نوبت بمانیم تا فولادمان را تحویل بگیریم. بنابراین شرکت‌های فولاد ما در خطر ورشکستگی که نیستند هیچ، در خطر زیان هم نیستند، اما مصرف‌کنندگان ما که نیاز به یک شاخه آهن دارند و تاجرانی که باید این آهن را از شرکت‌های بزرگ خریداری کنند، مجبورند شش ماه در نوبت باشند.

آقا پس از شنیدن گزارش من گفتند: اگر واقعاً کار با این دقت پیش می‌رود، من نگرانی ندارم، اما به من گزارش شده که میزان واردات فولاد به کشور بیش از حد نیاز است. یک گزارش دقیق‌تری بدهید که مصرف فولاد چقدر است و تولید داخلی چقدر؟ چقدر شما واردات دارید و تا پایان سال چقدر انبار خواهید کرد؟ من هم پس از مدتی گزارش مکتوبی تهیه کردم و تقدیم ایشان کردم.

هر وقت شما حرف از واردات می‌زنید، این بند دل من می‌لرزد

زمانی که من وزیر بازرگانی بودم، در یک جلسه خدمت حضرت آقا رسیدم و خواستم به ایشان گزارشی ارائه کنم. ایشان به من گفتند: «هر وقت شما حرف از واردات می‌زنید، این بند دل من می‌لرزد.» من هرگز این فرمایش ایشان را فراموش نمی‌کنم. رهبر معظم انقلاب در آن جلسه به من گفتند که شما وزیر بازرگانی هستی؛ باید واردات مدیریت شود.



جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.