منابع نفت و گاز یکی از مزیتهای اصلی کشور است که ایران میتواند با فرآوری آنها علاوه بر ایجاد اشتغال و ارزش افزوده در داخل کشور، به صادرکننده محصولات با ارزش افزوده مبتنی بر نفت و گاز تبدیل شود.
یکی از اصول اقتصاد مقاومتی نیز عدم وابستگی به خامفروشی نفت و حرکت به سمت صادرات محصولات با ارزش افزوده بوده که در ماده ۱۳ این سیاست ها مورد اشاره قرار گرفته است.
تحریمهای اعمال شده علیه ایران موجب شد برای مدتی میزان فروش نفت خام کشور کاهش یابد و درآمدهای نفتی به کمتر از یک چهارم برسد. اما با اجرایی شدن برجام، مسئولین نفتی همواره صحبت از افزایش میزان فروش نفت خام به میان آورده و قصد دارند به سرعت کشور را به جایگاه قبلی خود در بازار نفت با فروش نفت خام بیشتر بازگردانند.
در این زمینه یکی از سیاستهای اصلی وزارت نفت، مشارکت در ساخت پالایشگاه در دیگر کشورها همچون اندونزی، هند، اسپانیا، آفریقای جنوبی، برزیل، مالزی، سیرالئون و اکوادور، به منظور تضمین فروش نفت خام ایران به این کشورهاست.
مسئولین وزارت نفت در دفاع از این استراتژی خود عنوان کردهاند که این استراتژی به نوعی شبیه استراتژی تولیدکنندگان خلیج فارس همچون عربستان و کویت است که با استفاده از آن توانستهاند نقشی مهم در بازار جهانی نفت داشته باشند. به گفته مسئولین وزارت نفت «رایجترین و مطمئنترین روش برای افزایش صادرات نفت خام، سرمایهگذاری در پالایشگاههای خارج از کشور است و بر این اساس وزارت نفت نیز بهدنبال آن است تا در پالایشگاههای خارج از کشور که نفت خام آن از ایران تامین شود، سرمایهگذاری کند.»
از طرف دیگر، وضعیت پالایشگاه ستاره خلیج فارس که مهمترین پالایشگاه در حال ساخت کشور است، به هیچ عنوان مناسب نیست. گرچه میزان پیشرفت فاز اول این پالایشگاه در سال ۱۳۹۳، ۷۶ درصد اعلام شده بود و اوایل سال ۱۳۹۴ وزیر نفت در بازدید از روند ساخت آن، اعلام کرد که فاز اول این پالایشگاه در اوایل سال ۹۵ به بهرهبرداری میرسد، اما با گذشت نیمی از سال ۱۳۹۵ همچنان این اتفاق نیفتاده و مسئولین وزارت نفت خبر از پیشرفت ۸۶ درصدی فاز نخست داده و اعلام کردهاند فاز اول این پالایشگاه در سال ۱۳۹۶ تکمیل خواهد شد.
به تأخیر افتادن روند ساخت پالایشگاهها در کشور و عدم عزم جدی مسئولین وزارت نفت در این زمینه، در کنار مذاکرات پی در پی برای ساخت پالایشگاه در دیگر کشورها نشان از آن دارد که مسئولین این وزارتخانه بیش از آنکه در پی افزایش ظرفیت پالایشی در داخل کشور و کاهش خام فروشی نفت باشند، در پی افزایش فروش نفت خام به دیگر کشورها هستند.
چنانچه بپذیریم این روش در بلند مدت منجر به افزایش فروش نفت خام ایران می شود، بازهم دلایل زیر ایجاب میکند که مسئولین وزارت نفت بر افزایش میزان خام فروشی اصرار ننموده و بر افزایش ظرفیت پالایشی نفت در داخل کشور تمرکز نمایند:
۱- قیمت پایین نفت خام در بازارهای جهانی: درحال حاضر قیمت نفت خام در مقایسه با زمان پیک خود به یک سوم کاهش یافته و در حدود ۴۰ دلار قیمتگذاری میشود. یکی از دلایل اصلی کاهش قیمت نفت خام در بازارهای جهانی، اصرار کشورهای نفتی همچون عربستان، روسیه، عراق و همچنین ایران بر افزایش فروش میزان نفت بوده است. در چنین شرایطی فروش نفت خام با این قیمت نازل منطقی به نظر نمیرسد و سود آن تنها نصیب کشورهایی میشود که خریدار نفت خام هستند.
۲- عدم دسترسی به تمامی پول حاصل از فروش نفت خام: حتی بعد از اجرایی شدن برجام و برداشتن سقف فروش نفت برای ایران، به دلیل تحریم دلاری امکان دریافت تمامی پول حاصل از فروش نفت خام هنوز فراهم نیست. در چنین شرایطی ایران مجبور است یا منتظر لغو تحریم دلاری بماند و بخش زیادی از پول نفت خود را دریافت ننماید و یا محصولات تولیدی کشورهای واردکننده نفت را خریداری نماید. در مقابل، پول فروش نفت خام به پالایشگاههای داخلی به صورت کامل و به شکل ریالی در اختیار وزارت نفت قرار میگیرد.
۳- شرایط رکودی اقتصاد کشور: درحال حاضر یکی از مشکلات اصلی اقتصاد کشور رکود و بیکاری، خصوصا در مورد جوانان تحصیل کرده است. سرمایهگذاری در ساخت و افزایش ظرفیت پالایش نفت کشور میتواند تا حدودی به رفع این مشکلات کمک نماید.
۴- محدودیت منابع مالی: در حال حاضر منابع حاصل از فروش نفت خام ایران به کمتر از یک چهارم کاهش یافته و دولت در تنگنای مالی قرار دارد. علاوه بر این دسترسی به منابع ارزی موجود در خارج از کشور نیز با مشکلاتی مواجه است؛ درحالیکه هزینههای مشارکت در ساخت پالایشگاه در کشورهای نامبرده بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار برآورده میشود. بنابراین نحوه تأمین مالی هزینهها یکی از چالشهای اصلی پیش روی سیاست ساخت پالایشگاه در دیگر کشورهاست. در مقابل برای ساخت پالایشگاه در داخل کشور امکان سرمایهگذاری ریالی با استفاده از ظرفیتهای بانکهای داخلی و بخش خصوصی فراهم است.
گرچه صادرات خدمات و دانش فنی ساخت پالایشگاه به دیگر کشورها اقدامی مناسب است و نتایج مطلوبی به همراه دارد، اما سرمایهگذاری و ساخت پالایشگاه در دیگر کشورها به منظور تضمین بلندمدت خامفروشی نفت اقدام سنجیدهای نیست و با توجه به دلایل فوق، افزایش ظرفیت پالایشی در داخل کشور به مراتب از اولویت بالاتری برخوردار است.
در واقع این سیاست علاوه بر حرکت به سمت کاهش خامفروشی نفت که از اصول اقتصاد مقاومتی است، موجب دسترسی به تمامی پول حاصل از فروش نفت به شکل ریالی و همچنین ایجاد ارزش افزوده و اشتغال در داخل کشور میشود و از طرف دیگر با کاهش میزان عرضه جهانی نفت موجبات افزایش قیمت نفت را نیز فراهم میآورد؛ همچنین به ارزآوری از طریق فروش فرآورده های نفتی منجر می شود چرا که امکان دستیابی به ارز حاصل از فروش فرآورده های نفتی به دلیل تعدد مبادی فروش نسبت به فروش نفت خام توسط دولت وجود دارد.