آغاز سال تحصیلی جدید است و دانشجویان جدید عموما به دنبال این هستند که مسیری برای آینده خود انتخاب کنند. البته برای همه جوانان از ۱۵ سال تا ۲۵ و حتی ۳۰ سال، بعضا این سوال مطرح است که چه مسیری را برای آینده انتخاب کنیم و این یکی از مشغولیت های ذهنی این قشر است.
به گزارش مسیر اقتصاد بخشی از این قشر جوان و پرانرژی به دنبال این هستند که مسیری را انتخاب کنند تا به واسطه آن بتوانند به پیشرفت کشور کمک کنند. در واقع دغدغه این دسته از جوانان که بسیار هستند، سربلندی ایران است و حاضرند زندگی خود را برای آن هزینه کنند.
با این وجود، همواره این سوال وجود دارد که از چه مسیری می توانیم در پیشرفت کشور اثرگذار باشیم؟
«کارآفرینی» و «دولت آفرینی» دو مسیر برای کمک به پیشرفت کشور
کارآفرین شدن و دولت آفرین شدن دو مسیر برای کمک به پیشرفت کشور است. این دو مسیر تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارد اما هر دو نیاز کشور است؛ جوان دغدغه مند برای پیشرفت کشور باید با بررسی پیش نیازهای این دو و البته علایق و استعدادهای خود یکی را انتخاب کند.
معنای کارآفرینی
کارآفرینی به معنای راه انداختن یک کسب و کار است که از محل آن، محصول یا خدمتی تولید می شود و منجر به ایجاد اشتغال برای عده ای نیز می گردد.
اینکه یک جوان به جای استخدام در یک شرکت و مجموعه، خود به دنبال ایجاد کسب و کار باشد، کسب و کاری که علاوه بر خودش برای دیگران هم اشتغال ایجاد می کند، یک ارزش و نیاز برای کشور است. حال در صورتی که محصول تولید شده نیاز اساسی کشور باشد، این ارزش آفرینی بیش از پیش می شود.
دولت آفرین کیست؟
دولت آفرین شدن یا دولت آفرینی واژه ای جدید است. دولت آفرین کسی است که به دنبال آن است تا با اصلاح یک سیاست یا حل یک مسئله کلان یا بهبود یک اقدام حاکمیتی، مسیر پیشرفت کشور را هموار کند.
این کار نیاز به کارمند دولت بودن یا مدیر و رئیس و نماینده مجلس بودن ندارد. فقط به یک عزم و اراده قوی و تفکر توانستن نیاز دارد. و البته شروع از یک نقطه درست.
دولت آفرین از همه ابزارها استفاده می کند تا اصلاح و اقدام مدنظرش در کشور اتفاق بیفتد؛ این آدم ممکن است کارمند اداره باشد، ممکن است یک پژوهشگر باشد، ممکن است یک مدیر یا نماینده مجلس باشد و حتی ممکن است یک دانشجوی ساده اما دغدغه مند باشد.
تفاوت های دولت آفرینی و کارآفرینی
مهمترین انگیزه دولت آفرین افزایش خدمت است؛ او می خواهد یک اصلاح مهم در کشور انجام شود تا سنگی که جلوی پیشرفت را گرفته برداشته شود و همه عمرش را صرف این مهم می کند. در مقابل مهمترین انگیزه کارآفرین افزایش درآمد و افزایش میزان اشتغال است؛ او می خواهد کسب و کار پایداری ایجاد کند تا علاوه بر کسب درآمد، بتواند برای عده ای شغل ایجاد کند و در مراتب بالاتر بتواند یک نیاز کشور را رفع کند.
شباهت های دولت آفرینی و کارآفرینی
هر دو مسیر بسیار سخت، پرهزینه، تنش زا و نیازمند این است که عمری برایش صرف شود. با دو سال و پنج سال نمی شود دولت آفرین و کارآفرین شد. این شخصیت باید آنقدر دغدغه و انگیزه داشته باشد که حداقل برای خودش ۳۰ تا ۶۰ سال کار پرزحمت متصور باشد و از ناملایمتی های این راه پرپیچ و خم هم خسته نشود.