به گزارش مسیر اقتصاد نشست «ایران و تحریم در نظم نوین؛ مولفههای بازآفرینی قدرت» روز دوشنبه دهم آذرماه ۱۴۰۴، با حضور جمعی از اساتید و صاحبنظران این حوزه با میزبانی «مرکز امور حقوقی بینالمللی ریاست جمهوری» برگزار شد. این نشست، اولین نشست تخصصی از دوازدهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی بود که در بازه آبان تا اسفندماه سال جاری با موضوع «نظم نوین جهانی؛ بازآفرینی قدرت ایران» در حال برگزاری است. در اولین نشست از این همایش ابعاد نظم نوین جهانی و همچنین اثرگذاری تحریمها قبل و بعد از شکل گیری نظم نوین مورد بررسی قرار گرفت.
کشورها با محاسبه هزینه و فایده وارد روابط اقتصادی میشوند
علی فکری رئیس سابق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران در این نشست گفت: ما برای خیلی از محدودیتهایی که کشورها علیه دیگران استفاده میکنند فقط یک واژه را به کار میبریم و آن «تحریم» است. درحالیکه محدودیتها بسیار متنوع هستند، به شکل مختلف اعمال میشوند و هرکدام هدفگذاری مختلفی دارند.
وی افزود: یک زمان در مورد تحریمهای سازمان ملل صحبت میکنیم که در واقع همه کشورها علیه یک کشور یا چند کشور اعمال میکنند؛ یک زمان در مورد محدودیتهایی صحبت میکنیم که یک کشور میگوید من منافعی را میتوانم در دسترس شما قرار بدهم که اگر شروط من را بپذیرید آن را در اختیار شما قرار میدهیم و در غیر اینصورت شما را محدود میکند. این دو نوع تحریم و محدودیت، از منظر خاستگاه و کارکرد به کلی با یکدیگر متفاوت است. در مورد تحریمهای یکجانبه، کشورها درحال محاسبه نفع و ضرر خود هستند و بر اساس منافع خود اقدام میکنند و اگر کشوری منفعت خود را همکاری با کشور تحریم شده بداند، همچنان به تعاملات خود تداوم میدهد.
قدرت گرفتن بازیگران نوظهور عامل اصلی پایان نظم آمریکایی
فکری با بیان اینکه یک نظام دو قطبی بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته بود که با فروپاشی شوروی تنها یکی از دو قطب باقی ماند، افزود: از آن زمان آمریکا به دنبال شکل دهی به یک جهان تک قطبی و سلسله مراتبی بوده است. کشورها نیز به دنبال این بودند که در این سلسله مراتب بالا بروند. نتیجه و اثر اصلی این بازی این بود که آمریکا ابزارهای خود را به جای جهان غرب، به همه کشورها عرضه کرد و هر کشوری هم به دنبال همکاری و تعامل با آمریکا برای بالا رفتن در سلسله مراتب بود. اما کارشناسان معتقدند آمریکا نتوانست این روند را ادامه بدهد و دلیل آن نیز در این واقعیت نهفته است که اقتصادها یا به تعبیر بهتر بازیگران نوظهور به تدریج به قدری بالا آمدند که جایگاه آمریکا به عنوان راس هرم را به چالش کشیدند. این بازیگران نوظهور توانستند بدون اینکه بخواهند ابزار بازی را تغییر بدهند، با کمک ابزارهای موجود کار کنند و حتی بتوانند از آمریکا نیز عبور کنند. این درحالی بود که کشوری مثل چین به عنوان مطرح ترین بازیگر جدید، با نظام ارزشی کاملا متفاوت، توانست در این هرم بالا بیاید و آمریکا را به چالش بکشد و نتیجه این روند صرفا تغییر راس هرم نبود بلکه موجب تغییر اساسی نظام حاکم بر تعاملات جهان میشد.
وی افزود: به این ترتیب آمریکاییها متوجه شدند که روندی که از بعد از فروپاشی شوروی در پیش گرفتند، به سود آنها نیست و باید آن را تغییر بدهند. در این نظم که آمریکا در پیش گرفته بود و به سرانجام نرسید، سازمان تجارت جهانی، FATF و نهادهای مشابه مبتنی بر ارزشهای غربی نقش آفرینی میکردند و آمریکا دریافت که این نظم کاربرد مورد نظرش را ندارد و به دنبال تغییر نظم رفت.
بانیان نظم جهانی، عاملان اصلی تخریب آن هستند
رئیس سابق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران ادامه داد: شاید این یک طنز تاریخی باشد که آمریکاییها به عنوان بانی و بنیانگذار نهادهایی مثل سازمان تجارت جهانی، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، اولین اقدامات را برای تخریب این نهادها برداشت. آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که با تعاملات برد-برد نمیتوانند جایگاه خود به عنوان نقش اول جهان را حفظ کنند.
وی افزود: در مدل جدید بازی نظمی که غربیها بنیان گذار آن بودند از سوی خود آنها تخریب میشود و دیگر کشورها در حال ارزیابی مجدد هزینه و فایده خود در تعامل با دیگر کشورها هستند. امروز کشورهای تحت تحریم آمریکا کشورهای زیادی از جمله ایران، روسیه، ونزوئلا و حتی چین و بسیاری از کشورهای دیگر را شامل میشود و در این شرایط کشورها به این فکر میکنند چه میزان میتوانند از تعامل با آمریکا سود ببرند و چه میزان میتوانند از تعامل با کشورهای تحریم شده سود ببرند.
همه بازیگران امکان اثرگذاری بر نظم جدید جهان دارند
فکری ضمن بیان اینکه فعلا در جهان پسا قطبی هستیم و مشخص نیست در آینده چه اتفاقی میافتد، افزود: اما تمامی بازیگران، حتی اگر کوچک باشند، میتوانند روی نظم کلی درحال شکل گیری اثرگذار باشند؛ چراکه امروز همه کشورها در حال ارزیابی مجدد هزینه و فایده هستند و حتی اثرات کوچک هم میتواند در نتیجه نهایی اثرگذار باشد.
وی افزود: از این نقطه فرصتهایی جدیدی برای ایران قابل تعریف است. از نظر من مولفههای جدید قدرت تسهیل کننده یا کمک کننده به مولفههای قدیمی قدرت هستند. به طور مثال هوش مصنوعی قرار نیست جای قدرت نظامی را بگیرد، بلکه آن را تقویت میکند؛ یا نفت تا زمانی که باشد جزء مولفههای قدرت خواهد بود.
«تحریم» ابزار دائمی اعمال قدرت کشورها
رئیس سابق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران در ادامه گفت: وقتی که بحث دور زدن تحریم مطرح میشود، نشانه تثبیت یک پیش فرض در کشور تحت تحریم است و آن اینکه به زودی از این شرایط عبور خواهیم کرد و نیازی نیست سرمایهگذاری جدی برای بیاثر کردن یا خنثی کردن تحریم انجام بدهیم، چون سرمایهگذاریهای گذشته ما یک دارایی را ایجاد کرده که دست کشیدن از آن نیاز به دلیل موجّه دارد.
وی افزود: بنابراین اگر میخواهیم درخصوص این موضوع صحبت کنیم که دور زدن تحریم دورهاش به پایان رسیده اول باید به این مسئله بپردازیم که تحریم یا هر محدودیتی یک ابزار سیاست خارجی در جهان است که قرار است به طور دائمی استفاده شود و باید به فکر سرمایهگذاریهای جدید باشیم. اگر موقت ببینیم منطقی نیست که به سمت انتخابهای تحریمناپذیر برویم؛ اما اگر این روند را دائمی ببینیم و تحریم را ابزار دائمی عرصه جدید اقتصاد جهانی بدانیم به دنبال مسیرهای جدید برای تبادلات خارجی میرویم.
آمریکا با هر توسعهای در ایران مخالف است
فکری در ادامه گفت: در فکر جدید و مسیر جدید اول از همه باید ببینیم ظرفیتهای خودمان در همکاریهای خارجی چیست و کدام نیاز را قرار است از طریق همکاری خارجی تامین کنیم. اینکه بخواهیم بخش زیادی از نیازها را در داخل تامین کنیم، به طور حتم هزینه را بالا میبرد و امکان شکل دادن به ائتلافها را از خودمان سلب کردهایم. در ادامه باید به این بپردازیم که کدام کشورها خواهان تعامل با ایران هستند.
وی ضمن تاکید بر اینکه باید بپذیریم که آمریکا کشوری است که بیشترین تحریم را علیه ایران اعمال کرده است، گفت: این کشور هم بیشتری فاصله جغرافیایی را با ایران دارد و هم کمترین همکاری و منفعت مشترک را میتواند با ایران تعریف کند. هر توسعهای در ایران اتفاق بیفتد خود به خود به محیط پیرامونی ایران سر ریز میکند که جزء رقبای آمریکا هستند و بنابراین آمریکا با هر توسعهای در ایران مخالف است؛ چراکه برخلاف منافع آنهاست.
شناخت ظرفیتها گام اول نقش آفرینی در عرصه نظم جدید جهانی
رئیس سابق سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران در پایان گفت: حالا ایران باید برود به سمت تعریف منافع مشترک با کشورها؛ کشورهای منطقه ما نیز در همین وضعیت قرار دارند و در حال تعریف کار و منافع مشترک با دیگر کشورها هستند. بنابراین دیدن نقش بازیگران منطقهای و برنامه آنها نیز بسیار حائز اهمیت است. حتی بازیگران بزرگ نیز در حال تعریف تعامل مشترک با یکدیگر هستند. بر این اساس و بعد از در نظر گرفتن این واقعیتها، میتوانیم به توصیه سیاستی برای ایران برسیم. بنابراین ایران باید بعد از در نظر گرفتن رابطه با قدرتها و محیط پیرامون، برای تعریف نقش در عرصه بینالمللی اقدام کند.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی

