حسین درودیان کارشناس حوزه پول و بانک، در گفتگو با مسیر اقتصاد گفت: در حال حاضر قیمت مسکن در کشور بسیار بالا است. این امر هم برای خریداران مسکن و هم برای اجارهکنندگان فشار ایجاد میکند؛ زیرا در نهایت قیمتهای خرید و فروش به قیمت اجاره نیز منعکس خواهد شد. این امر از یک سو، رفاه مردم را به شدت تخریب میکند و از سوی دیگر فرصتهایی را نیز ایجاد میکند.
تامین مالی ساخت مسکن باید با مشارکت متقاضیان انجام شود
وی افزود: فرصت به این صورت است که میتوان طرحهای موجه و سودآوری را در بخش مسکن تعریف کرد. در واقع میتوان پول خوبی از مردمی که متقاضی مسکن هستند جمع کرد. البته این امر به شرطی است که بتوان یک نوعی از مسکن با کیفیت حداقلی را عرضه کرد یا حداقل تصویر آن را به شکل باورپذیری ارائه داد. بنابراین، در شرایطی که قیمت مسکن بسیار بالا است، اگر بتوان طرح مسکنی ارائه کرد که حداقلی از کیفیت زندگی را ارائه دهد، این طرح قادر خواهد بود پول خوبی از دل خود جامعه جمع کند. این اتفاق چند مزیت دارد: اولا آثار پیشرانی بخش مسکن را به همراه دارد؛ ثانیا، در شرایط بودجهای و بانکی موجود، دیگر نیازمند منابع بودجهای و بانکی نخواهد بود و همچنین اگر واقع بینانه نگاه کنیم، این تنها راه حلی است که در حال حاضر پیش روی ما وجود دارد.
تامین مسکن برای اقشار متوسط به تعدیل قیمت مسکن و اجاره بها برای همه منجر میشود
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: اما هزینه این کار چیست؟ اولین هزینه این است که باید بتوان بستههای توسعه مسکن با کیفیت و باورپذیر ارائه کرد. یعنی نه صرفاً وعدههای کلی و مبهم؛ چرا که کسی برای این وعدهها پول نمیدهد. دومین هزینه هم این است که باید اقشار خاص هدف گرفته شوند؛ یعنی دقیقاً افرادی که متقاضی مسکن و دارای قدرت خرید مسکن هستند. در واقع این افراد هدف مستقیم این طرحها هستند. البته به طور غیرمستقیم همه مردم منتفع میشوند. زیرا اگر بتوان با یک سری بسته توسعه شهری قیمت مسکن را مهار کرد، حتی اجارهنشینها نیز منتفع میشوند.
وی افزود: هدف مستقیم این طرحها این است که بتوان از پیشرانی بخش مسکن بهره برد؛ یعنی در جهت رشد و توسعه اقتصاد و ایجاد رونق و تحرک در اقتصاد استفاده شود. این امر در فضایی که پیشرانههای اقتصاد به داخل اقتصاد پیوند ضعیفی دارند، فرصت بسیار مناسبی است. فرصت دیگری که ایجاد میشود، این است که بدون توسل به منابع عمومی، این حرکت انجام میپذیرد. در واقع این امر اجازه میدهد که منابع عمومی صرف توسعه بخشهای دیگری شود که نمیتوانند تامین مالی خود را از درون اقتصاد دریافت کنند. علاوه بر این، فرصتهای زیستی و تمدنی نیز وجود دارد؛ یعنی هر چقدر بتوان مسکنی که تعریف میشود را ارتقای کیفی داد، هدف رفاه نیز بهتر و بیشتر محقق میشود. حتی در این صورت اهداف فرهنگی و تمدنی نیز میتواند تحقق پیدا کند.
تامین مالی مسکن از طریق منابع عمومی با سیاست دولت در کنترل نقدینگی همخوانی ندارد
درودیان تصریح کرد: بنابراین، راه حل این است که بستههای توسعه مسکن با کیفیت و باورپذیر ارائه شوند. این کار البته راه سختی است؛ زیرا باید مناطق درستی شناسایی شوند. زمینهای قابل توجهی به ویژه در حاشیه شهر شناسایی و معارضههای آنها برطرف شود، سپس یک طرح توسعهای شهری ارائه شود و ماکت آن ساخته شود. در نهایت، زمانی که این طرح باورپذیر شد، در یک فاصله زمانی کوتاه فروخته خواهد شد و تامین مالی لازمه خود را به دست خواهد آورد.
وی افزود: بنابراین، میبینیم که نیازی به توسل به منابع عمومی از جمله منابع بانکی برای تامین مالی یک چنین بستههای توسعه شهری وجود ندارد. زیرا زمانی به این منابع نیاز است که طرح خوبی وجود نداشته باشد و کسی حاضر به سرمایهگذاری در آن نباشد. در شرایطی که دولت سیاست کنترل نقدینگی را در پیش گرفته است، تامین مالی مسکن از طریق منابع عمومی با سیاستهای کلی اقتصادی دولت در تعارض است. در نتیجه، روح این رویکرد که کاری کنیم که بانکها وارد این زمینه شوند و تامین مالی جدی کنند، یک کار غیر بهینه است. ما راههای خیلی بهتری برای تامین مالی بخش مسکن داریم؛ مشروط بر اینکه آن راه سخت و درستش را برویم. در پایان، بهتر است که منابعی مثل منابع بانکی برای فعالیتهایی که واقعاً نیاز بیشتری به توسل به منابع بانکی دارند، باقی بمانند.
انتهای پیام/ مسکن