از جمله عوامل ایجاد تورم، کاهش ارزش پول ملی و مهمترین عامل در بیثباتی اقتصادی نوسانات نرخ ارز و طلا است. در این راستا محمدرضا یزدیزاده کارشناس اقتصادی، در گفتگو با مسیر اقتصاد گفت: تداوم غیررسمی نظام منسوخ پایه طلا در کشور و وابسته کردن ارزش پول ملی به طلا و ارز، آسیبپذیرترین بخش اقتصاد کشور را در معرض حمله و استفاده دشمنان قرار داده است.
کاهش ارزش پول ملی نتیجه رسمیت داشتن ارز و طلا به عنوان شبه پول
وی ادامه داد: طلا و ارز را میتوان بمبهایی کنترل از راه دوری دانست که دکمه انفجاری آنها در دست دشمنان است و به عنوان موثرترین و کم هزینهترین عامل ایجاد تورم و بیثباتی در اقتصاد، بارها مورد استفاده دشمنان قرار گرفته و در سایه بیتوجهی و سیاستهای غلط دولتها، همچنان مورد استفاده دشمنان است. بازاری که میتوان با هزینه چند میلیون دلار در آن، تمام اقتصاد کشور را تحت حمله قرارداد. وجود سکههای طلا در تاریخ کشورها، به دلیل وجود نظام پایه پولی طلا و نقره، همواره وجود داشته است. سکههای رایج در ایران تا سال ۱۳۲۸ نقره بوده است. هرچند بعد از تغییر نظام پولی آمریکا در ۱۹۷۱، ضرب سکههای طلا در دنیا منسوخ شد، اما این روند در ایران حتی توسعه پیدا میکند.
یزدیزاده با اشاره به اینکه انتخاب ابزار اشتباه تزریق ارز و طلا به بازار که به بهانه تامین ریال (که کمبود آن معلول نظام ناکارای مالیاتی است) انجام شد، موجب رسمیت دادن به دو شبه پول پرقدرت در مقابل پول ملی شده است، گفت: تزریق بیشتر و بیشتر این ذخایر خصوصا در شرایط وجود نقدینگی مازاد در اقتصاد، موجب کاهش نقدینگی و حفظ ارزش پول ملی نشده، چرا که اولا این تزریق صرفا امکان تبدیل پول ضعیفتر با پول قویتر را در جامعه ایجاد کرد و ثانیا از آنجا که دولت منابع جمعآوری شده را در قالب بودجه، مجددا هزینه نمود، تاثیرات کاهش نقدینگی ضعیف را با شدت افزایشی بیشتر (ضریب افزایش هزینههای دولت در اقتصاد) در پی داشت. همچنین با نگاهی ساده به حجم نقدینگی مازاد و بالطبع حجم تقاضای بالقوه طلا و ارز از یک سو و توان تزریق ارز و طلا توسط دولت، به خوبی نشان میدهد که ابزار تزریق، ابزار مناسبی نیست و برای کنترل قیمت این دو کالا باید عوامل موثر در تقاضای آنها از جمله قابلیت این دو کالا در جایگزینی پول ملی را مورد هدف و مدیریت قرار داد.
ممنوعیت نگهداری ارزهای خارجی و طلا در بسیاری از کشورهای اقتصاد آزاد
این اقتصاددان افزود: این دو شبه پول قوی تبدیل به وسیله ذخیره ارزش، سنجش ارزش و وسیله مبادله شده است، در نتیجه جایگزین پول ملی، خصوصا در اقتصاد زیرزمینی و موجب گسترش اقتصاد زیرزمینی و بالطبع کاهش درآمدهای مالیاتی و ایجاد یک چرخه باطل در تضعیف پول ملی نیز شده است. چرخه باطلی که تئوریسینهایی با سادهانگاری تمام و نادیده گرفتن نقش ارز و طلا در ایجاد تورم، از لزوم افزایش نرخ ارز به اندازه اختلاف بین تورم داخلی و تورم خارجی، دفاع میکنند.
یزدیزاده با اشاره به نقش طلا و ارز در اقتصاد کشور به عنوان مهمترین ابزار جنگ اقتصادی دشمن، موتور ایجاد تورم، ابزار تسهیل مبادلات در اقتصاد زیرزمینی، فساد مالی و فرار مالیاتی، عامل تضعیف پول ملی، ابزار تسهیل فرار سرمایه گفت: لازم است مدیریت و کنترل این بازار به عنوان مهمترین قدم در جنگ اقتصادی باشد، همانگونه که آزادترین اقتصادهای جهان این کار را کردهاند. لازم به یادآوری است که در اقتصادهای آزاد جهان، شهروندان حق داشتن پول ملی همان کشور را به صورت نقد (در حدی معین) را ندارند چه برسد به نگهداری ارزهای خارجی و طلا.
مجاز بودن مبادلات وسیع و حجیم شبه پولها در ایران
این کارشناس اقتصادی با اشاره به طرح پیشنهادی خود گفت: این پیشنهای، نه شامل مصادره موجودی ارز و طلای مردم است و نه قیمتگذاری دستوری آن و نه پرسشی در مورد از کجا آوردهاید. بلکه در طرف عرضه، ایجاد تمهیدات لازم برای برگشت ارز حاصل از صادرات، از جمله پیمانسپاری و غیره ضروری است. اما مهمترین مشکل این بازار، پتانسیل فوقالعاده بالای تقاضا به دلیل حجم بالای نقدینگی است. برای کنترل تقاضا باید حتیالمقدور، جنبههای مختلف تقاضای این دو کالا را کنترل، مدیریت و کاهش داد.
یزدیزاده با اشاره به مهمترین جنبههای تقاضای این دو کالا تاکید داشت: در همه کشورهای دارای نظام مالیاتی کارا، به هیچ وجه افراد مجاز به خرید و فروش شمش طلا (سکهها نیز به عنوان یک قطعه طلای استاندارد شده، شمش طلا محسوب میشوند) و یا نگهداری ارزهای خارجی و یا حتی پول ملی کشور خود به صورت نقد بیش از حد معینی نیستند. جالب اینکه در ایران، دریافت پول نقد از بانکها و نیز انتقال روزانه پول از یک حساب به حساب دیگر با محدودیت مواجه است اما مبادلات وسیع و حجیم این شبه پولها رها شدهاند.
ضروریترین اصلاح اقتصادی کشور مدیریت شبهپولهای طلا و ارز است
وی همچنین مطرح کرد: برای الزام ثبت نقل وانتقال این شبه پولها و در نتیجه کاهش وسیع تقاضای آنها، میبایست وجود فیزیکی این دو شبه پول را، خارج شبکه بانکی دولتی از بین برد. هرگونه نقل و انتقال آنها میبایست صرفا از حساب ارزی و یا حساب طلایی مالک آنها به حساب ارزی و طلایی دریافتکننده آنها که میتواند خریدار و یا غیره باشد، منتقل شود.
یزدیزاده همچنین گفت: در صورت اراده صاحب آنها برای تبدیل به ریال، بانک مربوطه که قطعا باید یک بانک دولتی باشد، آن را به قیمت روز بازار، خریداری و ریال تحویل میدهد. این خرید و فروش بر اساس قیمت بازار صورت میگیرد و دولت تضمینکننده این امر است. بازاری که تقاضای ارز در آن صرفا تقاضای اشتقاقی ارز برای واردات است و مسلما نرخ ارز در چنین بازاری به مراتب کمتر از وضعیت کنونی است .
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین اگر مسئولین متوجه این خطر هستند، و به دنبال افزایش ارزش پول ملی به عنوان وظیفه اساسی خود هستند، مدیریت این شبهپولها ضروریترین اصلاح اقتصادی است که باید انجام شود.
انتهای پیام/ پول و بانک