مسیر اقتصاد/ توافق هستهای ایران با کشورهای غربی قرار بود به تحریمهای مالی و تجاری پایان دهد؛ اما حتی پیش از خروج آمریکا از برجام و در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز ایران نتوانسته بود از قبل برجام به دستاورد قابل توجهی همچون افزایش سرمایهگذاری خارجی و یا توسعه تجارت با کشورهای جهان دست یابد. در ادامه و پس از خروج یکجانبه آمریکا از این توافق نیز به دلیل نبود اراده و توان کافی در طرفهای غربی برای اجرای تعهداتشان، عملا دستاورد این توافق برای ایران در حد «تقریبا هیچ» باقی ماند.
بعد از سر کار آمدن دولت بایدن در آمریکا نیز برخلاف تمامی شعارهای وی در زمان انتخابات ریاست جمهوری، رویکرد دولت آمریکا در قبال بازگشت به برجام عملا هیچ تغییری نکرد و بایدن نیز مانند ترامپ، شروطی غیر قابل قبول را برای بازگشت به برجام به پیش کشید و به همین دلیل در پایان دولت روحانی نیز مذاکرات وین به هیچ دستاوردی ختم نشد.
تجربیات برجام عبرتی برای دولت سیزدهم
همه این شرایط موجب شده است برجام به جای تبدیل شدن به مسیری برای ایجاد گشایش در روابط خارجی کشور، صرفا به عبرتی برای دولتهای بعدی جمهوری اسلامی تبدیل شود.
بررسی تجربه برجام و اقدامات دولت فعلی در پاسخ به بدعهدیهای کشورهای غربی، درسهای متعددی را پیش روی تصمیم گیران دولت سیزدهم قرار میدهد که در آینده از اقدامات مشابه خودداری کنند و اقتصاد کشور را با نسخههای این چنینی معطل نگه ندارند.
رونق اقتصادی در داخل نباید معطل کشورهای خارجی باشد
به طور خاص بزرگترین درس برجام برای تصمیم گیران دولت سیزدهم آن است که نباید برای ایجاد رونق اقتصادی منتظر اقدامات کشورهای خارجی بمانند؛ چراکه این اقدام نه تنها نتیجهای در جهت ایجاد رونق اقتصادی درپی ندارد، بلکه موجب شرطی شدن اقتصاد و اثرپذیری آن از کوچکترین تهدیدهای کشورهای خارجی میگردد.
در مقابل لازم است با برنامهریزی و اجرای صحیح برنامهها در هرکدام از بخشهای اقتصاد همچون مسکن، نظام بانکی، تولید و تجارت خارجی، شرایط را برای رونق اقتصادی کشور فراهم گردد.
آمریکا و اروپا قابل اعتماد نیستند
نکته مهم دیگر اینکه آمریکا و اروپا قابل اعتماد نیستند و تصمیم گیران دولت جدید نباید بر اساس وعدههای این کشورها برنامههای خود را طراحی کنند. در طول ۸ سال اخیر بارها ثابت شده است که مقامات آمریکایی و اروپایی نه تنها به وعدههای خود عمل نمیکنند، بلکه در طول مذاکرات نیز مواضع خود را تغییر میدهند و از این جهت نمیتوان به گفتههای آنها و وعدههایی که میدهند اعتماد کرد؛ این مسئله بارها مورد تاکید مقامات دولت یازدهم و دوازدهم نیز قرار گرفته است.
تلاش برای توسعه روابط با کشورهای همسایه و همسو
درس دیگری که ۸ سال مذاکره برای تصمیم گیران دولت جدید دارد اینکه به جای تلف کردن وقت در راستای برقراری روابط با کشورهای اروپایی و آمریکا، باید زمان و امکانات خود را صرف توسعه روابط با کشورهای همسایه و همسو نمایند. آمریکا و اروپا خواهان یک روابطه دو طرفه و برد-برد با ایران نیستند و اصرار برای برقراری روابط با آنها تنها وقت و هزینه ایران را تلف خواهد کرد.
بنابراین اکنون دستگاه دیپلماسی ایران باید بخش عمده وقت و امکانات خود را صرف توسعه روابط با کشورهای همسایه و همسو نماید. همسایگان ایران از جمله عراق، ترکیه و پاکستان و بسیاری از دیگر کشورها از جمله چین و روسیه بارها از عزم خود برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ایران سخن گفتهاند. چنانچه مقامات ایرانی به طور ویژه برای توسعه روابط با این کشورها برنامه ریزی و اقدام نمایند، به طور حتم حتی در شرایط تحریمی کنونی، امکان توسعه روابط با این کشورها وجود دارد.
دیپلماسی خارجی ایران باید فعال و عزتمندانه باشد
نکته پایانی اینکه در طول ۸ سال اخیر دیپلماسی خارجی ایران عمدتا معطوف به جلب رضایت طرفهای غربی شده بود و در مسائلی همچون کیفیت و کمیت بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای، محدودیتهای برنامه هستهای ایران و اثبات صلح آمیز بودن آن و عدم تلاش برای ساخت بمب، ایران در مسیر تحمیلی از سوی کشورهای غربی حرکت میکرد؛ درحالیکه در زمینه اثبات صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران به آژانس و کشورهای غربی، در نهایت هیچ دستاوردی حاصل نشد و امروز نیز آنها همچنان اتهامات بی پایه ۸ سال قبل را علیه ایران مطرح میکنند.
این مسیر منفعلانه و تحمیلی تا جایی ادامه یافت که کشورهای غربی به خود اجازه دادند مسائل غیر هستهای از جمله مسائل منطقهای و موشکی را نیز به گفتگوها وارد کنند و از ایران انتظار داشتند در این زمینهها نیز امتیازاتی به طرف مقابل بدهد.
از دولت جدید انتظار میرود به این روند منفعلانه در دیپلماسی خارجی پایان دهد و به جای آن با رویکرد فعال و روبه جلو، منافع ایران را دنبال نماید. به طور خاص اگر ایران به جای درخواست از آمریکا و اروپا برای رفع تحریمهای نظام دلاری و تحریم سوئیفت، رویکرد منفعلانه را کنار بگذارد و به فکر ایجاد جایگزین برای آنها باشد و تحریمها را تا حدود زیادی بی اثر نماید، به طور حتم در مذاکرات نیز دست برتر را خواهد داشت. در زمینه روابط اقتصادی نیز اگر به جای اصرار برای حضور شرکتهای اروپایی در اقتصاد ایران، تا جای ممکن از ظرفیت شرکتهای چینی یا روسیهای استفاده شود، حتما دستاوردهای بیشتری حاصل خواهد شد.
انتهای پیام/ حکمرانی