مسیر اقتصاد/ استیگلیتز و توماس پیکتی دو اقتصاددان برجسته بیان کرده‌اند که با توجه به شکاف بزرگ ثروت و افزایش نابرابری در آمریکا، این کشور به روشی موثر برای جلوگیری از افزایش این اختلاف طبقاتی و افزایش درآمدهای دولت نیاز دارد و این روش مالیات بر ثروت ثروتمندان است.
نابرابری مشکلی همیشگی در آمریکا
استیگلیتز برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱ میلادی و استاد دانشگاه کلمبیا بیان کرده است که حتی در حال حاضر، در قرن بیست و یکم، زندگی با سطح متوسط برای بخش زیادی از مردم آمریکا امکان پذیر نیست.
به گفته پیکتی نویسنده و استاد برجسته دانشکده اقتصاد پاریس، اما در همین زمان ثروتمندان جهان به طور گسترده‌ای با سرعتی بسیار بیشتر از سرعت رشد اقتصادی در حال ثروتمندتر شدن هستند. برای مثال خالص ثروت مدیر عامل آمازون، جف بزوس، در ماه آگوست بیشتر از ۲۰۰ میلیارد دلار شده است.
بنابراین کاملا منطقی و عاقلانه است که به فکر افزایش مالیات این افراد برای کمک به منافع عموم مردم از طریق مالیات بر ثروت باشیم. او این ایده خود را چندین سال پیش نیز در کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» بیان کرده بود.
درآمد بالای مالیات بر ثروت ثروتمندان برای دولت
همچنین به گفته استیگلیتز باید در نظر داشت که مالیات بر ثروت می تواند درآمد بیشتری نسبت به مالیات بر درآمد برای دولت به همراه داشته باشد. مالیات بر ثروت مالیاتی است که از ارزش خالص دارایی های یک فرد اخذ می شود و با مالیات بر درآمد که بر اساس درآمدهای دریافتی مالیات اخذ می شود متفاوت است.
مالیات بر ثروت می تواند جلوی راه هایی که افراد از آن برای پرداخت نکردن مالیات بر عایدی سرمایه استفاده می کنند را بگیرد. مالیات بر ثروت شیوه ای موثر برای جلوگیری از این روش هاست.
به گفته استیگلیتز با توجه به حجم بالای بدهی های دولت آمریکا و افزایش اجتناب ناپذیر این بدهی ها برای کمک به مردم و بنگاه های اقتصادی به دلیل شیوع بیماری کرونا، افزایش درآمدها مهمترین خواسته دولت است.
او بیان می کند که از نظر من مالیات بر ثروت ایده خوب و مناسبی است، زیرا نابرابری ثروت بسیار زیاد است. وی در ادامه بیان می کند که مالیات بر ثروت با نرخ ۳ درصد برای میلیاردرها و با نرخ ۲ درصد برای افراد با ثروت بیش از ۵۰ میلیون دلار درآمدی هنگفت برای دولت به همراه خواهد داشت.
مالیات بر ثروت مکمل افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه
استیگلیتز در ادامه بیان می کند که باید در نظر داشت که مالیات بر ثروت جایگزین اصلاحات لازم برای کمبودها وکاستی های نظام مالیات بر درآمد نیست.
برای مثال او به لزوم اصلاح مالیات بر عایدی سرمایه، به عنوان مالیاتی که از سود حاصل از فروش، سهام، زمین و مسکن اخذ می شود، اشاره می کند. بر اساس تحقیقات مرکز سیاست های مالیاتی در حال حاضر حداکثر نرخ مالیات بر عایدی سرمایه از حداکثر نرخ مالیات بر درآمد افراد بسیار کمتر است. این بدین معناست که افراد ثروتمندی که دارای سرمایه های بیشتری هستند از افرادی که تنها از طریق کارکردن درآمد کسب می کنند مالیات کمتری پرداخت می کنند.
مالیات محور اصلی انتخابات آمریکا
مالیات بر ثروت ثروتمندان موضوعی است که از همان آغاز انتخابات در آمریکا مورد بحث بوده است. برای مثال در برنامه های نامزدهای دموکرات مانند وارن و سندرز مالیات بر ثروت ابرثروتمندان وجود داشت. اگرچه در برنامه های بایدن مالیات بر ثروت وجود ندارد اما او گفته است که قصد دارد مالیات ثروتمندان را از طریق افزایش نرخ مالیات بر درآمد و نرخ مالیات بر عایدی سرمایه افزایش دهد.
با وجود این انتقاداتی از مالیات بر ثروت وجود دارد. به گفته یکی از اعضای مرکز سیاست های مالیاتی اجرای این مالیات دشوار و پیچیده است. گفتن این طرح از اجرای آن بسیار آسان تر است.
استیگلیتز بیان می کند که اگر به روش های صحیح و علمی برای بهبود شرایط اقتصادی کاری انجام نشود اقتصاد در بلندمدت آسیب خواهد دید و بهبود شرایط اقتصادی بعد از بیماری کرونا سال های بسیار طولانی طول خواهد کشید. بنابراین انجام اقداماتی برای بهبود این شرایط بسیار لازم و ضروری است.
منبع: وب‌سایت CNBC
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل
