به گزارش مسیر اقتصاد استراتژی صداوسیما جمهوری اسلامی ایران در تعامل با رسانه های مختلف بینالمللی تاکنون، استراتژی غربال بوده است. در این رویکرد، چند معیار سلبی تعریف می شود؛ هر محتوایی که از فیلتر این معیارها عبور کرد و معایب تعریف شده در آن را نداشت، میتواند آنتن رسانه ملی را به خود اختصاص دهد.
سانسور ظاهری و غیرمحتوایی برنامه های وارداتی از یک طرف و اعتراض جامعه مخاطبان تلویزیون به شیوه سانسور و تقاضای پخش محتوای خالص بدون سانسور از طرف دیگر، مشکلات اتخاذ این رویکرد در صداوسیما است؛ با این وجود، این روش ایرادات دیگری نیز دارد که فرهنگ جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.
غربال یا آهنربا، دوراهی مدیران رسانه ملی
البته استراتژی غربال راه حل ساده و مطمئنی برای تولید محتوا به هر صورت و پر کردن آنتن تلویزیون است. لذا این رویکرد، همواره مورد استقبال مدیران ارشد و میانی سازمان صداوسیما بوده است.
در برابر استراتژی غربال، استراتژی آهنربا قرار می گیرد. در این استراتژی به جای معیارهای سلبی، معیارهای ایجابی تعریف شده و با توجه به این معیارها، به جای آن که همه محتوای رسانه های خارجی از غربال عبور کرده و همه آن هایی که عبور می کنند، به رسانه ملی راه یابند، تنها محتواهایی که با معیارهای ایجابی مطابقت دارند، جذب شده و سبد محتوایی تلویزیون را تشکیل می دهند.
صداوسیما تصمیم گیر نیست
در روش غربال، صداوسیما انتخاب نمی کند که چه محتوایی را پخش کند؛ بلکه تنها انتخاب می کند که چه محتوایی را مورد استفاده قرار ندهد. در این رویکرد گرچه ظاهرا محتوای مخربی وارد رسانه ملی نمیشود، اما جهت گیری و سیاست گذاری فرهنگی این سازمان، عملا توسط تولیدکنندگان محتواهای مربوطه تعیین می شود. این محتوا ها ممکن است در داخل یا خارج از کشور تهیه شده باشد. آن چه اهمیت دارد، تعیین راهبرد محتواهای صداوسیما در خارج از نظام تصمیم گیری این سازمان است.
روش غربال و پیامدهای عینی آن
در نتیجه بکار گیری راهبرد غربال، تا کنون نیز سمت و سوی رسانه ملی در بسیاری موارد به سمتی رفته که شایسته این سازمان و متناسب با سیاست های کلی مورد انتظار از رسانه ملی نبوده است.
به عنوان مثال پخش گزارش لحظه ای از مسابقات فوتبال، تقلید از برنامه های سرگرمی خارجی، پمپاژ بی رویه فیلم های سینمایی هالیوودی و حتی نمایش رفاه و تجمل گرایی طبقه متمکن بدون توجه به اثر فرهنگی آن ها، اتفاقی است که همواره در صداوسیما در جریان است، بدون اینکه هیچ مانعی جلوی این جریان مخرب را بگیرد.
این برنامه ها در عین اینکه به ظاهر هیچ نقطه منفی ندارند تا مانع از ورودشان به صداوسیما شود، اما در نگاهی جامع، می تواند سیاست گذاری فرهنگی این سازمان را به کلی منحرف سازند.
صداوسیما چگونه تهاجم فرهنگی را تسهیل میکند؟
در استراتژی غربال، فشار حجم بالای محتوای رسانه ای برای ورود به رسانه ملی، در بسیاری موارد موجب کاهش معیارهای غربال گری شده و رفته رفته عبور از این غربال آسان تر می شود.
اتفاقی که در این میان روی خواهد داد، نفوذ تدریجی فرهنگ غربی و بیگانه است؛ در این زمان، صداوسیمای ملی نیز دریچه ای خواهد شد برای نفوذ و تهاجم فرهنگی.
تغییر در رویه فعلی صداوسیما و حرکت به سمت آنچه درخور جمهوری اسلامی ایران است، جز با تغییر نظام مدیریتی فعلی میسر نخواهد بود.
منبع:
سرمقاله راه، وحید جلیلی، شماره ۴۷، ۸ تیر ۱۳۸۹، yon.ir/rjPWH
انتهای پیام/ فرهنگ و گفتمان