به گزارش مسیر اقتصاد مجموعهای از عوامل تاریخی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی را میتوان در موفقیت اقتصاد کره دخیل دانست.
اما در این میان دخالت مستقیم دولت و مدیریت دولت کره جنوبی به عنوان محور و مهم ترین عامل مورد بحث قرار میگیرد.
در ادامه مهمترین ابزارها و سیاستهای دولت کره در حمایت از صنایع این کشور بررسی شده است.[۱]
تامین مالی و کمک های مالیاتی
مطالعات اقتصاددانان نشان میدهد که در کره جنوبی، دولت مرجع تصمیمگیری در بیشتر سرمایه گذاریهای محوری بوده است. در مواردی هم که بخش خصوصی انگیزههای اقتصادی کافی برای سرمایهگذاری نداشته است با حمایت و سرمایهگذاری زمینه مناسب را برای رشد صنعتی فراهمکردهاست.
پس از ملیشدن بخش بانکی درکرهجنوبی و اعطای وامهای بلند مدت با نرخ بهره ترجیحی پایین به صنایع منتخب خصوصی، سرمایهگذاری مستقیم دولت و هدایت منابع به سمت صنایع لوکوموتیوی از جمله اقدامات مهم این کشور در حمایت از صنعت بوده است.
از دیگر دلایل رشد مراکز اقتصادی در کره جنوبی، اعطای کمک های مختلف در قالب معافیت های مالیاتی و قانونی و در اختیار گذاشتن زمین های مصادره ای ژاپن به شرکت های صنعتی بود. به عنوان مثال پرداخت مالیات بر درآمد شرکتهای بزرگ از مالیات معاف شدند. همچنین این شرکت ها از تخفیفهای گمرکی، افزایش سقف ضمانت صادراتی و در اختیار قرار دادن ارزهای دولتی بهره مند شدند.
جهت دهی نظام اقتصادی به سمت صنایع بزرگ مقیاس
جهتدهی کلی نظام اقتصادی توسط دولت کره جنوبی، به ویژه در دهههای ۶۰ و۷۰ میلادی، به سمت ایجاد و حمایت از بنگاههای بزرگ و جلوگیری از رقابت افراطی و توجه به بخشهای بهرهور و بزرگ مقیاس بودن آن صنایع بود.
تاکید فراوان بر صرفههای به مقیاس در سیاستگذاری اقتصادی کره را می توان در دفتر برنامهریزی سال ۱۹۸۲ مشاهده کرد که به شناسایی علل مشکلات صنایع سنگین و شیمیایی در اوایل دهه ۱۹۸۰ پرداخته است.
این سیاستها باعث شد که تکتک بنگاهها بزرگ و ادغام شوند تا حداقل صرفه به مقیاس در تولید حاصل شود و از سوی دیگر باید هرچه سریعتر به صادر کردن محصولات بپردازند.
از جمله مصادیق این اقدامات، ادغام دو تولیدکننده خودرو و پنج تولیدکننده PVC و ادغامهای دهه ۶۰ تا ۸۰ میلادی در حوزه تولید کود، کشتی و صنایع ساختمانی بود.
سیاست ارجحیت صنعتی
سیاستگذاران کرهای سیاست مدیریت سرمایهگذاری را ابزاری لازم، ولی ناکافی برای ارتقای ساختار صنعتی در کوتاه مدت میدانستند. لذا لازم بود که بخش های ارجح یعنی صنایعی که احتمال رشد سریع داشتند، شناسایی شوند و سپس از کمکهای مالی، گمرکی، فنی، اجرایی برخوردار شوند.
به عنوان مثال اولویت دادن به صنایع صنایع سیمان، کود و پالایش نفت در برنامه پنج ساله (۱۹۶۲-۱۹۶۶) به عنوان صنایع پایه آغاز شد. در دومین برنامه صنایع مواد شیمیایی، فولاد و ماشین آلات به عنوان بخش ارجح و در برنامه پنج ساله سوم و چهارم، فلزات غیرآهنی، کشتی سازی و صنایع الکترونیک به فهرست برنامه ها اضافه شدند.
رانت مولد
در کشور کره جنوبی برخی مراکز بزرگ اقتصادی از رانت دولتی بهرهمند بودند و به فعالیت در صنایع جدید ترغیب شدند. اما چرا در کره جنوبی با این نوع حمایت، صنایع رشد کرده و فعالیت های مولد شکل گرفته اما در بسیاری از کشورها این اتفاق نیفتاده است؟
یکی از تفاوت های دولت کره با دیگر دولت ها، در توانایی توقف رانتهای صنایع غیرپویا بود؛ از سوی دیگر ایجاد رانت جدید و بزرگتر و مشوقهای صنعتی، انگیزه ای محکم برای بنگاهها پدید آورد.
این کار منجر به تعطیلی صنایع غیرمولد و ادغام و پیشرفت سایر صنایع شد. به عنوان مثال در سال ۱۹۸۰ یکی از سه شرکت فعال در صنعت موتورهای دیزل(دوو) مجبور به خروج شد و دوتای دیگر وادار شدند تا بازار را به دوبخش تخصصی تقسیم کنند (هیوندای برای موتورهای بیش از ۶۰۰۰ اسب بخار و سانگیونگ برای کمتراز ۶۰۰۰ اسب بخار). در سال ۱۹۶۵ نیز دو خودروسازی موجود، سنارا و شینجین با هدایت دولت، ادغام (شینجین) شدند.
از لحاط مدیریتی و مالکیتی نیز قانون به شکلی بود که اگر یک گروه اقتصادی نتوانند صنعتی را اداره کنند، باید مالکیت آن کسبوکار را به گروه دیگر یا بخش عمومی واگذار کند. این روش نیز باعث ایجاد انگیزه کارآمدی میان گروههای اقتصادی می شد.
سیاست هوشمندانه تجاری
دولت کره جنوبی به جای ترویج صادرات از طریق بازار آزاد، با استفاده از سیاستهای تجاری فعالانه صادرات، به رشد صنعت کشور کمککردهاست. چگونگی پیشرفت این تلاش همهجانبه برای صادرات طی جلسات ماهیانه اعضای کابینه، صاحبان سرمایه و مقامات دولتی که رئیس جمهور ریاست آن را بر عهده داشت، مورد نظارت و بررسی قرار میگرفت.
از سوی دیگر سیاست تعیین اهداف صادراتی، هنگامی منطقی به نظر می رسید که در مورد محصولاتی که در معرض صرفه جوییهای ناشی از مقیاس قرار داشتند، بهکارمیرفت. به این معنا که با افزایش حجم محصول، متوسط هزینه تولید کاهش مییافت. در این زمینه می توان اتوموبیل، تلویزیون، فولاد و موادپتروشیمی را نام برد.
جذب تکنولوژی
جذب تکنولوژی از طریق تعلیم مدیران و مهندسان کرهای در خارج و استفاده به شکل مشاور از یکسو و از سوی دیگر مهندسی کردن تکنولوژی مطابق نیاز و شرایط محلی را میتوان از جمله دلایل موفقیت کره جنوبی برشمرد.
به عنوان مثال شرکت آهن و فولاد پوهانگ که در ابتدا تکنولوژی را از ژاپن به امانت گرفت، کمتر از دو دهه توانست دانش و مهارتهای تخصصی و فنی را در اختیار تولیدکنندههای آمریکایی قرار دهد.
پینوشت:
[۱] الگوی راهبردی حمایت از تولید ۶. نقش دولت کره جنوبی در تولد و رشد برندهای موفق جهانی، مرکز پژوهش های مجلس