مسیر اقتصاد/ امروزه نظام تامین اجتماعی نقش بسزایی در تأمین امنیت مالی افراد به ویژه افراد مسن ایفا میکند که این مسئله با عنایت به بهبود سیستم بهداشت و درمان و در نتیجه افزایش طول عمر افراد اهمیت بیشتری یافته است؛ چرا که نسبت به نسلهای پیشین، نسلهای فعلی و آتی زمان بیشتری از عمر خود را در دوران بازنشستگی سپری میکنند. به همین سبب تبیین و استفاده از نظام درآمدی بازنشستگی کارآمد که بتواند نیاز گروههای فعلی و آینده مستمریبگیران را به صورت قابل قبولی تأمین کند، مسئلهای بسیار مهم تلقی میشود.
نظام تامین اجتماعی بسیاری از کشورها علاوه بر مستمری کافی به پایداری مالی نیز توجه دارد
بر اساس اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بیسرپرستی، در راهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی همگانی در نظر گرفته شده است که دولت مکلف است طبق قوانین، از محل درآمدهای عمومی و درآمد حاصل از مشارکت مردم، خدمت و حمایت های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.
در این بین بدیهی است که پاسخ منحصر به فردی را برای نظام کارآمد تامین اجتماعی نمیتوان یافت و مطمئناً بسته به ویژگیها و شرایط مختلف، کشورها راهکارهای متفاوتی را برای تأمین نیازهای گروههای مختلف افراد جامعه ارائه میکنند. مطالعات تجربههای موفق کشورهای دنیا نشان میدهد که به طور کلی نظام تأمین اجتماعی در بسیاری از کشورها، دارای چارچوب دقیق در تأمین منابع و مخارج است و با سیاستگذاری دقیق تلاش شده است که ضمن فراهم کردن مستمری کافی به پایداری مالی نیز توجه شود.
سادهترین نوع نظامهای مستمری چندلایه، شامل سه لایه حمایتی، بیمهای و تکمیلی
از میان انواع رایج اصلاحات سیستماتیک، طرح های بازنشستگی چندلایه در کشورهای مختلف جهان با استقبال زیادی مواجه شدهاند و از سوی مراجع مختلف بینالمللی به عنوان رویکرد مناسب اصلاحات در نظام بازنشستگی معرفی شدهاند و بسیاری از کشورها به نظامهایی متشکل از برنامههای مختلف با هدفهای متنوع موسوم به نظامهای چندلایه روی آوردهاند که به سبب دارا بودن لایههای مختلف میتوانند اهداف متنوعی را در قالب یک برنامه جامع دنبال کنند. در این بین سادهترین نوع نظامهای مستمری چندلایه، شامل سه لایه حمایتی، بیمهای و تکمیلی میشوند.
لایه اول (بازتوزیع اجباری) اغلب به منظور کاهش فقر (با تأکید بر کاهش فقر مطلق)، عواید و منافع عمومی برای افراد با ویژگی خاص و یا تمام افراد جامعه در نظر میگیرد. عمده کشورهای جهان، به نوعی دارای لایه اول مستمری که شامل پرداخت مستمریهایی از جانب دولت بدون مشارکت افراد است، (شبکه امنیت اجتماعی) میباشند. عمدتاً این عایدیها در زمان افزایش بیکاری یا زمانی که عواید مستمری عمومی کاهش یابد، نقش مهمتری ایفا میکنند. در جامعهای که جمعیت پیر رو به افزایش است، نقش این لایه حمایتی میتواند بیشتر آشکار شود. در رویکرد سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی این لایه میتواند شامل موارد زیر باشد که همه این موارد را بخش دولتی اداره میکند و اجباری است.
- کمکهای اجتماعی (شامل همه کمکهای اجتماعی غیربازنشستگی)
- برنامههای پایهای بازنشستگی: در این برنامهها مزایا یا به صورت نرخ ثابت است (به همه بازنشستگان مبلغ یکسان پرداخت میشود)، و یا تنها به سالهای اشتغال (و نه درآمد قبلی) بستگی دارد،
- برنامههای درآمد-بازنشستگی هدفمند: در این برنامهها مزایای بیشتری به بازنشستگان فقیر پرداخت میکنند و مزایای بازنشستگان با وضعیت بهتر به مقدار کمتری پرداخت میشود
لایه دوم مرتبط با مشارکت نیروی کار در طرح مستمری خصوصی یا دولتی اجباری یا شبه اجباری است و متمرکز بر جایگزینی درآمد در دوران بازنشستگی است. در این لایه صندوقهای بیمه بازنشستگی وجود دارند که با دریافت حق بیمه از افراد (مشارکت کارگر و کارفرما)، مزایایی را در دوران بازنشستگی به آنها پرداخت میکند. در لایه دوم برنامههای گستردهای مانند مزایای معین، مشارکت معین، مشارکت معین فرضی و همچنین انتخاب بین رویکردهای عمومی و خصوصی ارائه میشود. هدف در این لایه ایجاد ساز وکاری مطمئن است برای آنکه افراد بازنشسته از نرخ جایگزینی مناسب (درآمد بازنشستگی نسبت به درآمد قبل از بازنشستگی) برخوردار باشند.
لایه سوم را میتوان پس انداز داوطلبانه برای دوران بازنشستگی و یک لایه بیمهای اختیاری و همچنین تکمیلکننده دو لایه اول دانست. هدف ایجاد این لایه نیز ایجاد بسترهایی برای پس انداز بیشتر افراد برای دوران بازنشستگی است.
پذیرش نظامهای چندلایه تامین اجتماعی در استاد بالادستی کشور
از منظر پذیرش نظامهای چندلایه در کشور نیز، در برنامههای توسعه سوم تا ششم و همچنین ابلاغیه سیاستهای کلی نظام تامین اجتماعی توسط رهبر معظم انقلاب، به نظام جامع تأمین اجتماعی چندلایه پرداخته شده است. در بخشی از ابلاغیه سیاستهای کلی تامین اجتماعی آمده است:
دولت مجاز است نسبت به برقراری و استقرار نظام جامع تامین اجتماعی با لایهبندی امور امدادی، حمایتی و بیمهای و سطحبندی خدمات با رویکرد فعال دولت بر اساس وسع و استحقاق، به ترتیب ذیل:
- امور امدادی از محل پوشش بیمهای، مشارکتهای مردمی و مساعدت دولت.
- امور حمایتی با هدف رفع فقر و آسیب اجتماعی و تضمین سطح پایه خدمات از محل منابع دولتی، عمومی و مردمی.
- امور بیمه پایه برای آحاد جامعه متناسب با وضع آنان از محل حق بیمه سهم بیمهشدگان، کارفرمایان و دولت.
- امور بیمههای مازاد و تکمیلی از محل مشارکت بیمهشدگان و کارفرمایان با مشوقهای مالیاتی و پشتیبانی حقوقی دولت در فضای رقابتی.
- حفظ قدرت خرید اقشار ضعیف جامعه از طریق متناسبسازی مزد شاغلین، مستمری بازنشستگان و مقرری بیکاران
- اعمال رویکرد مناسب برای زدودن جلوههای آشکار فقر و آسیب اجتماعی از محلات کمبرخوردار شهری و مناطق روستایی و عشایری اقدام نماید.
منبع: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس،شماره مسلسل: ۱۷۸۴۶
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی