در سومین یادداشت پیرامون محرک ها و موانع خلق نوآوری در شرکت های دانش بنیان، بر روی خلق نوآوری در فرایند تمرکز شده است.
به طور کلی، زمانی که صحبت از نوآوری در فرایند می شود، منظور این است که شرکت حداقل یکی از فعالیت های زیر را انجام دهد:
۱- ایجاد نوآوری در روش ها و فرایندهای موجود ساخت و تولید محصول
۲- ایجاد نوآوری در فرایندهای موجود زنجیره تامین و توزیع مانند شبکه توزیع، تامین مواد اولیه و غیره
۳- ایجاد نوآوری در فرایندهای موجود پشتیبانی مانند حسابداری، مدیریت کیفیت، نگهداری و تعمیرات و غیره
اگرچه برای تولید یک محصول دانش بنیان، بهره مندی از تجهیزات پیشرفته یک نیاز اساسی محسوب می گردد، اما در بسیاری از موارد می توان با ایجاد نوآوری در روش ها و فرایندهای موجود ساخت و تولید، با تجهیزاتی ساده تر به کیفیت مطلوب دست پیدا کرد.
این پدیده ای است که به کرات در شرکت های دانش بنیان نوپا مشاهده می شود. در مقابل، دو نوع دیگر نوآوری در فرایند یعنی نوآوری در فرایندهای زنجیره تامین و نیز پشتیبانی، پاشنه آشیل این شرکت ها می باشد.
همانند نوآوری در محصول، شرکت ها می توانند از چهار منبع زیر برای ایجاد نوآوری در فرایند بهره مند گردند:
۱- ایجاد نوآوری در فرایند توسط خود شرکت
۲- ایجاد اصلاح و تغییر در فرایندهای سایر شرکت ها و تطبیق دادن آن ها با نیازهای خود
۳- ایجاد نوآوری در فرایند با مشارکت سایر موسسات و شرکت ها
۴- خرید دانش فنی نوآوری در فرایند از سایر شرکت ها و استفاده از آن برای اولین بار
از میان چهار منبع فوق الذکر، شرکت های دانش بنیان تمایل دارند تا بیشتر از دو منبع اول، یعنی اتکا به منابع داخلی و یا تقلید از فرایندهای سایر شرکت ها استفاده نمایند. در حالت اول، به دلیل ضعف در بدنه تحقیق و توسعه، بیشتر از روش های مبتنی بر سعی و خطا استفاده می شود و در حالت دوم نیز، با بهره گیری از اینترنت و یا بازدیدهایی که از خطوط تولید شرکت های مشابه صورت می پذیرد، مبادرت به الگوگیری و ایجاد تغییرات در فرایندها می کنند. لذا مشاهده می شود که در اکثر شرکت های دانش بنیان نوپا، اهمیت خاصی به ایجاد نوآوری در فرایندها داده نمی شود.
طی مصاحبه با برخی از این شرکت ها، چنین برداشت شد که ناملموس بودن اثرات مثبت حاصل از ایجاد نوآوری در فرایند در مقایسه با نوآوری در محصولات، اصلی ترین علت عدم استقبال شرکت ها از نوآوری در فرایند در مقابل نوآوری در محصول است.
همچنین به دلیل اینکه ایجاد نوآوری در محصول عمدتا نیازمند دانش علوم مهندسی بوده و این تخصص در کارکنان شرکت های دانش بنیان به وفور قابل دستیابی است، در مقابل نیاز نوآوری در فرایند به تخصص های بین رشته ای و مدیریتی، علاقه به نوآوری در فرایند کمتر از نوآوری در محصول می باشد.
از این رو، ممکن است حتی شرکت ها به ایجاد نوآوری در فرایند در کوتاه مدت و حتی میان مدت احساس نیاز نکرده و عمده تمرکز و منابع خود را صرف نوآوری در محصول نمایند.
بنابراین، تکمیل سایر حلقه های زنجیره های تامین و پشتیبانی شرکت ها از طریق جلب کردن توجه شرکت های دانش بنیان نوپا به نوآوری در فرایندها و حمایت از شرکت های ارائه دهنده خدمات مرتبط با نوآوری در فرایند، می تواند یک اولویت در سیاست های حمایتی قلمداد گردد.