مسیر اقتصاد/ در ادبیات مالی، اعسار و بحران برای یک سیستم و نهاد مالی معمولا با دو معنا به کار میرود؛ هرچند وقتی در محافل مختلف صحبت از بحران مالی و اعسار میشود، معنای دوم از اعسار مالی یا اعسار بانکی مدنظر است.
اعسار بانکی به معنای اعسار جریان نقدی
بر اساس معنای اول، مراجعه سپردهگذاران بابت دریافت سپرده یا هر عاملی كه بانك را از پرداخت تعهدات خود در برابر سپردهگذاران یا در برابر سایر بانكها ناتوان سازد، اعسار بانکی به معنای اعسار جریان نقدی است.
اعسار در معنای اول به ماهیت متفاوت بانك در مقایسه با سایر كسبوكارها بازمیگردد؛ ماهیتی كه به بانك اجازه میدهد در عین دارابودن بدهیهای نقد و معجل، داراییهای غیرنقد و مؤجل اكتساب كند. ممكن است بانكی كه ارزش داراییهایش بیش از بدهیهاست و وضعيت كفايت سرمايه مناسبي دارد، در اثر مراجعه سپردهگذاران دچار اعسار جریان نقدی شود.
این پدیده كه در ابتدای شكلگیری بانكداری تا اوایل قرن بیستم مهمترین نوع اعسار بانكی محسوب میشد، در اثر چارهاندیشی دولتها در جهت تنظیم قوانینی برای تضمین سپردههای بانكی (مانند بیمه سپرده) و دادن دسترسی به بانكها برای استقراض از بانك مركزی (در واقع با اعطای رانتهایی از سوی حاكمیت به بانكها) تا حدود زیادی علاج شد.
البته بیمه سپردهها و حمایتهای بانک مرکزی از بانکها به واسطه عدم تقارن اطلاعات موجب بروز مشکل کژگزینی (adverse selection) در میان سپردهگذاران و کژمنشی (moral hazard) در میان مدیران بانکها میشود که تبعات منفی آن غیر قابل اغماض است.
این پدیده به خصوص در کشور ما دارای اهمیت بسیاری است. بانکها با علم به این نکته که بانک مرکزی عملا از تمام سپردههای بانکها را تضمین میکند و بدون نبود نظارت دقیق بانک مرکزی، دست به کارهای پر ریسک و افزایش بی ضابطه حجم ترازنامههای خود کردند.
چیستی اعسار ترازنامهای در شبکه بانکی
اما اعسار به معنای دوم آن، عبارت است از شكاف بین ارزش بدهیها و داراییها، بگونهای كه مابهالتفاوت بدهی بانك از دارایی وی بیش از ارزش سرمایه بانك شود (سرمایه بانك منفی شود)؛ به این نوع اعسار، اعسار ترازنامه بانکی گفته میشود.
بانكی كه ارزش دارایی او به كمتر از بدهیهایش تنزل كرده و سرمایه او نیز توانایی جذب این حجم از زیان را ندارد، دچار اعسار در معنای دوم است.
این نوع اعسار میتواند در اثر كاهش ارزش داراییها (به دلیل نكول وامها یا كاهش دفعی ارزش سرمایهگذاریهای بانك مثلاً در اثر تركیدن حباب قیمت داراییها)، یا به دلیل پیشی گرفتن سرعت رشد بدهیها نسبت به رشد داراییها (به دلیل خلق پول بیضابطه بانك) رخ دهد.
البته باید توجه داشت كه اعسار ترازنامهای لزوماً همراه با اعسار نقدینگی نیست، یعنی ممكن است یك بانك بدون اینكه با هجوم سپردهگذاران روبهرو شود و در شرایطی كه علیالظاهر به فعالیت خود ادامه میدهد، معسر و ورشكسته (در معنای دوم) باشد.
بانکها چگونه ورشکستگی خود را پنهان میکنند؟
درخصوص معنای دوم اعسار (شكاف دارایی و بدهی بانك)، یك پیچیدگی اساسی وجود دارد و آن این است كه بانكها، در شرايط ضعف نظارتهاي دروني (كه محصول ساختار حاكميت شركتي نامناسب است) و نظارتهاي بيروني (يعني حسابرسي مستقل و نظارت بانك مركزي) به جهت عدم شفافیت جزئیات فعالیت و امكان تغییر سریع تركیب داراییها، قادر به پنهانكردن این مشكل از طریق ساختن داراییهای موهومی[۱] هستند.
شناختهشدهترینِ این روشها، استمهال مطالبات معوق يا غیر قابل وصول است؛ به این معنی كه در صورت عدم بازپرداخت وام توسط یك مشتری، بانك میتواند بدهی وی را امهال كرده و آن را بهعنوان وام جدید (با مبلغ بیشتر) در سمت دارایی ترازنامه خود ثبت كند، در حالی كه مشتری مذكور، امكان بازپرداخت مبلغ اولیه كمتر را نیز نداشته است.
در واقع بانک با مشتریهایش که به پرداخت وامهایشان اقدام نکردهاند وارد بازی پانزی میشود و با ایجاد وام جدید، اصل و فرع وام قبلی را پوشش میدهد. روش مرسوم دیگر نیز، بیشارزشگذاری داراییهای ثابت و سرمایهگذاریهای بانك است؛ به این معنی كه بانكها به واسطه معاملات صوری با یكدیگر یا با شركتهای زیرمجموعه خود، ارزش دفتری مستغلات خود را چندین برابر ارزش بازاری آنها ثبت مینمایند.
به دلیل همین عدم شفافیتها و صورتسازیهای بانكها، در بسیاری موارد، اعسار بانكها بهصورت یك شوك پیشبینینشده رخ میدهد و بسیاری از سرمایهگذاران و سپردهگذاران تا پیش از وقوع آن، از وضعیت نامطلوب بانك اطلاع روشنی ندارند.
پینوشت:
[۱]. Fictitious Assets
منبع: گزارش شماره ۱۵۵۱۴ مرکز پژوهش های مجلس
انتهای پیام/ نظام مالی