مسیر اقتصاد/ رهبر انقلاب شهریورماه سال ۱۳۹۴ و ۲ سال پس از ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، در جلسه با هیئت دولت نسبت به کندی پیشرفت سیاست ها گلایه نمودند و فرمودند: [اقتصاد مقاومتی] یک ستاد فرماندهی لازم دارد که بهطور دائم رصد کند، نگاه کند، ببیند کدام دستگاه توانسته و پیش رفته، کجا مشکل وجود دارد … بایستی آن ستاد بتواند بهصورت ضربتی آن موانع را برطرف کند، راه را باز کند و پیش برود؛ و نافذالکلمه [باشد].
در شهریور همان سال دولت ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را ایجاد نمود تا هم به منویات رهبری جامه عمل بپوشاند و هم به اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی سرعت ببخشد.
رهبر انقلاب در صحبت های مختلف خود، ۳ ماموریت مهم و اساسی برای این ستاد در نظر گرفتند. ماموریت هایی که موقعیت ستاد تا حد «فرمانده اقتصاد ایران» بالا می برد.
ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی باید «فرمانده اقتصاد ایران» باشد
تشکیل دبیرخانه ستاد در سازمان برنامه
پس از تشکیل ستاد، دبیرخانه آن در سازمان برنامه و بودجه آغاز به کار کرد. انتخاب سازمان برنامه و بودجه به عنوان دبیرخانه ستاد از سه منظر می توانست توجیه داشته باشد؛ اول اینکه سازمان برنامه متولی تدوین برنامه های ۵ ساله و برنامه های بودجه کشوری است و از تجربه لازم در امر برنامه ریزی برخوردار است؛ دوم اینکه این سازمان از تشکیلات لازم برای راهبری ستاد برخوردار است و سوم اینکه این سازمان از ابزار بودجه برای پیشبرد برنامه ها می توانست بهره بگیرد.
در عمل اما اتفاق دیگری افتاد و نشان داد قرار گرفتن دبیرخانه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به عنوان نهادی که باید به صورت چابک و خارج از بوروکراسی های اداری متعارف عمل کند، در سازمان برنامه و بودجه، تصمیم اشتباهی بوده است. تصمیمی که منجر به کندی این ستاد و از کارکرد افتادن آن شد.
از نشانه های این مسئله می توان به جلسات کلی و بدون دستور مشخص صحن علنی ستاد، عدم ارائه گزارش عملکرد تاکنون، قرار دادن پروژه های جاری و معمولی دستگاه ها به عنوان اقدامات اساسی و مشخص نبودن نقش آفرینی ستاد در به ثمر رساندن مباحث مهم مرتبط با اقتصاد مقاومتی اشاره کرد.
ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در حیاتیترین زمان غیرفعال شده است/ لزوم اصلاح روند فعالیتهای ستاد
در ادامه به ۲ مورد از عواملی که که موجب شد این ستاد در عمل نتواند نقش آفرینی لازم را داشته باشد، اشاره میشود:
تعریف انبوهی از پروژه ها و اقدامات
در طول ۳ سال گذشته ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی ۴۴۶ پروژه اولویت دار، طرح و برنامه اجرایی تعریف نموده است، در حالی که ستاد از تشکیلات و ساز و کار کافی برای پیگیری و نظارت بر اجرای این برنامه ها و محتوای جزئیات آن برخوردار نبوده و این مسئله موجب شده است بسیاری از پروژه ها و اقدامات تعریف شده، بدون به ثمر رسیدن و انجام شدن حذف شوند یا به حاشیه بروند.
این تعداد پروژه و برنامه بدون در نظر گرفتن سایر اقدامات تعریف شده ستاد مانند نظام نامه پیوست فناوری، طراحی شاخص های رصد وضعیت اقتصاد مقاومتی، طرح اعطای تسهیلات رونق تولید، واگذاری پروژه های نیمه تمام عمرانی به بخش خصوصی و نظام انطباق اقدامات دستگاه ها با سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است. در صورتی که این موارد نیز در نظر گرفته شود، حجم تکالیف تعریف شده بیش از حد تصور خواهد شد.
مشخص است که در چنین ساختاری، امکان انجام کار سریع و چابک وجود نداشته و بروکراسی های ایجاد شده ناشی از روحیه موجود در سازمان برنامه و بودجه، نهادهای فعال را به روزمرگی می رساند؛ کمااینکه در حال حاضر اینگونه شده و دستگاه ها برای کاهش میزان ارتباط خود با دبیرخانه، عمدتا پروژه های جاری خود را به عنوان پروژه اولویت دار اقتصاد مقاومتی معرفی می کنند.
از آثار منفی دیگر این مسئله، نظارت غیرهدفمند و نمایشی است که مسئولین اقتصاد مقاومتی در دستگاه های مختلف عمدتا به آن اشاره می کنند. در واقع با اینکه هر پروژه دستگاهی در سازمان برنامه یک کارشناس پیگیری دارد، اما عدم تسلط کارشناس مرتبط بر جزئیات پروژه، بررسی دقیق ابعاد پروژه را ناممکن می کند و منجر به تایید غیرهدفمند گزارش های عملکرد دستگاهی می شود. مسئله ای که ناشی از تعریف نادرست پروژه و نحوه پیگیری آن است
عدم تعریف اقدامات جهشی و اولویت دار اقتصاد مقاومتی
رهبر انقلاب در جلسه شهریورماه سال ۱۳۹۵ با هیئت دولت در خصوص طرح های مصوب ستاد فرمودند: ببینید، دستگاه و دولت، خب یک کارهای متعارفی دارد، کارهای معمولیای دارد در زمینههای اقتصاد درهمهی بخشهای مختلف این وزارتخانههای چندینگانهی اقتصادی که دارد انجام میگیرد؛ این کارها که خب باید انجام بگیرد؛ [امّا] از جملهی چیزهایی که در اقتصاد مقاومتی مورد نظر است، یک کار فوقالعاده است، یک کار جهشی است.
بر این اساس از دبیرخانه ستاد انتظار می رفت طرح ها و پروژه هایی که تعریف می کند، جهشی و اولویت دار بوده و در تحقق اقتصاد مقاومتی نقش اساسی داشته باشد.
اما بررسی های کارشناسی نشان می دهد تنها ۱۸.۳ درصد از پروژه های تعریف شده در ستاد را می توان اولویت دار دانست که با الگوی اقتصاد مقاومتی انطباق دارد.
در واقع سازمان برنامه و بودجه فعالیت های جاری و کلی را به عنوان طرح های اقتصاد مقاومتی تعریف نموده و به نظر می رسد تنها از اسم اقتصاد مقاومتی برای پیشبرد برنامه های گذشته دستگاه ها بهره برده است.
چه باید کرد؟
پس از گذشت ۳ سال از تعیین سازمان برنامه و بودجه به عنوان دبیرخانه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و مشاهده نتایج عملکرد این دبیرخانه، مشخص می شود نه تنها قرارگیری دبیرخانه ستاد در سازمان مذکور به تسریع در روند اقتصاد مقاومتی و بهبود عملکرد ستاد کمک نکرده، بلکه موجب به حاشیه رفتن ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و «نمایشی شدن» موضوع اقتصاد مقاومتی شده است.
بنابراین ادامه این روند می تواند به طور کامل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی را به تعطیلی یا روزمرگی، مانند دیگر نهادهای مشابه و موازی، بکشاند و وضعیتی را ایجاد نماید که از این ستاد به جز عنوان، چیزی نماند.
مسئله مهم در این زمینه، نوع تعریف جایگاه ستاد و کیفیت دبیرخانه آن است. در واقع ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی نباید به شکلی فعالیت نماید به جای پیگیری اقدامات کلان و اولویت دار ملی، درگیر تصویب پروژه های خرد و جاری دستگاهی و پیگیری آن شود. همچنین دبیرخانه ستاد باید چابک بود و اقدامات خود را معطوف به پیگیری پروژه های کلانی که در ستاد تعریف می شود و رفع موانع آن، نماید.
بر این اساس ضروری است اصلاحات لازم برای بهبود وضعیت ستاد و همچنین انتقال دبیرخانه آن در صورت امکان انجام شود؛ همچنین ستاد سالانه مسئول تعداد محدودی پروژه اولویت دار و کلان شود و پیگیری و رفع موانع آنها را در دستور کار داشته باشد.