به گزارش مسیر اقتصاد افزایش تمکین مالیاتی یکی از اهداف اصلی نظامات مالیاتی در سراسر جهان است که تضمین کننده درآمدهای مالیاتی و منابع بودجه دولت است. از این رو محققان مطالعات بسیاری پیرامون این پدیده داشته و دارند تا بتوانند عوامل موثر بر آن را شناسایی کنند و راهکارهای بهبود تمکین مالیاتی را پیشنهاد دهند.
در این راستا پژوهشی در مورد مودیان کرواسی با هدف شناسایی شکافها و نقاط مبهم در درک ناهمگونی مودیان انجام شده است. برای این منظور، تحلیل عاملی-اکتشافی عناصر ادراکی و نگرشی مودیان انجام شد.
۴ خوشه مودیان تحت تاثیر ۶ عامل تمکین مالیاتی
این پژوهش بر شناسایی مودیان به صورت خوشهای متمرکز شده و عوامل شکل دهنده این خوشه ها با استفاده از نمونهای متشکل از ۲۹۹ مودی شخص حقیقی بررسی شده است. نتایج با توجه به این ایده که مودیان یک گروه همگن نیستند و برای انجام تعهدات مالیاتی خود با سازوکارهای بسیار متفاوتی برانگیخته می شوند، بدست آمده است. تحلیل عاملی نیز به نحوی بود که عوامل حسابرسی مالیاتی، نرخهای مالیاتی، پیچیدگی سیستم مالیاتی، فرهنگ مالیاتی، هنجارهای اجتماعی و میزان ادراک از انصاف و عدالت شناسایی شد.
تجزیه و تحلیل خوشهای چهار گروه مجزا از پاسخ دهندگان را بر اساس درک آنها از شش عامل مهم برای تمکین مالیات شناسایی کرد. خوشهها به شرح زیر نامگذاری شدند: مودیان «با انگیزه بیرونی»، «متعهد اخلاقی»، «با انگیزه مالی» و «متعهد اجتماعی».
به نظر میرسد که خوشههای اول و سوم بیشتر تحت تأثیر عوامل اقتصادی هستند، در حالی که دسته دوم و چهارم به طور قابلتوجهی تحت تأثیر عوامل تعیینکننده روانشناختی بودند. ویژگیهای این خوشه ها یک راه حل عملی برای تطبیق راهبردهای مالیاتی نسبت به آنها ارائه می دهد.
تمکین برخی مودیان صرفا وابسته به عوامل اقتصادی نیست
بدیهی است هنوز بسیاری از مودیان مالیاتی هستند که به دلیل وجود عوامل بازدارنده مانند حسابرسی مالیاتی به تعهدات مالیاتی خود عمل میکنند یا عامل تعیین کننده مالی (نرخ مالیات) در تصمیم گیری آنها نقش اساسی دارد. اما باید توجه داشت که مودیان متعهد اخلاقی و اجتماعی نیز وجود دارند که تصمیمات خود را بر اساس معیارهای اخلاقی خود یا با در نظر گرفتن هنجارهای اجتماعی در محیط خود اتخاذ میکنند.
بنابراین، زمان آن فرا رسیده است که سیاست گذاران از چنین راهبردهایی استفاده کنند و موجب تمکین داوطلبانه مالیاتی شوند. علاوه بر این، لازم به تأکید است که چنین راهبردهایی لزوماً به معنای هزینهکرد بالای نظام مالیاتی نیست. از این گذشته، محققان اخیراً شواهد قابل توجهی در مورد این واقعیت ارائه کرده اند که راهبردهای اجرایی همیشه کارایی لازم را به همراه ندارند.
جکسون و میلیرون (۱۹۸۶) برخی از اولین محققانی بودند که استدلال کردند که سن، جنسیت و تحصیلات باید همیشه در بررسی تمکین مالیات در نظر گرفته شود. هافمن (۲۰۱۷) نیز با فراتحلیل خود از مطالعات پیمایشی در ۱۱۱ کشور اهمیت عوامل اجتماعی جمعیتشناختی را نشان داد و استدلال کرد که نباید در مطالعات آینده از آنها غفلت کرد. آنها در مطالعه خود بر روی سن، جنسیت، تحصیلات و درآمد تمرکز کردند تا ضمن در نظر گرفتن مناطق جغرافیایی، تأثیر آن را بر تمکین تخمین بزنند. همچنین بررسی دقیق تر از تمکین مالیاتی توسط مودیان ثروتمند برای کارایی عمومی نظام مالیاتی بسیار مهم است (گانگل و تورگلر ۲۰۲۰).
خوشهبندی مودیان تحلیل دقیقتری از تمکین ارائه میدهد
نتایج این مطالعه نشان میدهد که روش خوشهبندی، گروهها را از نظر درآمد ماهانه از نظر آماری متمایز میکند. علاوه بر این، درک بهتری از عوامل تعیینکننده تمکین مالیاتی شهروندان ثروتمند را روشن میکند و نیاز به راهحلهای عملی را نشان میدهد که منجر به یک نظام مالیاتی بهینه و منصفانه برای شهروندان طبقه متوسط، پایین و بالا میشود.
نتایج همچنین نشان میدهد که اگرچه تکیه بر یک چارچوب اقتصادی بسیار مهم است، اما شواهد قویاً نشان میدهد که مودیان در مورد عوامل دیگری که بسیاری از آنها فراتر از دلایل صرفاً مالی-اقتصادی هستند، انگیزه بیشتری دارند. طی تحقیقات در ۲۰ سال گذشته، طیف وسیعی از عوامل بالقوه تعیین شده است. آنها باید به رسمیت شناخته شوند و برای تشویق به رعایت مالیات استفاده شوند.
درک و بهبود فرهنگ مالیاتی و عادلانه بودن سیستم و همچنین تجزیه و تحلیل هنجارها مطمئناً ظرفیت افزایش درآمد را با حداقل سازوکارهای اجرایی دارد. به همین دلیل است که نهادهای نظارتی-حاکمیتی باید قبول کنند که هیچ راه حل یکسانی برای افزایش تمکین مودیان وجود ندارد. مهمتر از همه، ایجاد تغییر در بحث مالیات و جایگزینی چارچوبهای سنتی با راهبردهای مختلف که ترکیبی از عوامل اقتصادی و اجتماعی-روانی است، یک وظیفه مهم است.
به عبارت دیگر، زیرساخت نظام مالیاتی سنتی نیازمند اقداماتی است که تمایل مودیان به پرداخت را بدون نظارت مقامات مالیاتی بر آنها تشویق میکند.
محدودیتها و نقاط گسترش تحقیق در مورد تمکین مالیاتی
اگرچه این پژوهش به بینشهای جدیدی در تحقیقات موجود کمک میکند، اما محدودیتهای خاصی دارد که باید در نظر داشت. اولاً، منحصراً بر مالیات بر درآمد تمرکز میکند. با وجود این که در واقعیت، مودیان اغلب از همه انواع مالیاتها و بارِ کلی مالیات رنج میبرند. در نتیجه، ممکن است تفاوت هایی در تمکین مودیان وجود داشته باشد.
دوم، با وجود این واقعیت که پرسشنامهها به طور گسترده در زمینه تحقیقات تمکین مالیات استفاده میشود، این ابزارها دارای معایب خاص خود هستند. مانند پاسخ های نادرست و ناصادقانه، عدم شخصی سازی، مشکلات در انتقال احساسات و عواطف و غیره.
در این تحقیق از عبارت «انصاف عمومی» (عدالت) استفاده شده است، اما غیرقابل انکار است که این مفهوم چند بعدی است. بنابراین، تحقیقات آتی مستلزم تشریح و تمایز بیشتر بین عدالت توزیعی (افقی، عمودی، مبادله)، رویهای و متناسب با جرم است.
در نهایت، یافتهها لزوماً قابل تعمیم به بافت کشورهای فراتر از کرواسی (و کشورهای مشابه) نیستند. تحقیقات آینده میتواند تکنیکهای تحلیل دیگری مانند تحلیل رگرسیون یا روشهای استنتاج علّی، از جمله متغیرهای ابزاری و کنترلی را در نظر بگیرد که میتواند برای پرداختن به حضور بالقوه درونزایی و تأثیر آن بر تفسیر نتایج استفاده شود.
علاوه بر این، تحقیقات آینده باید بر توسعه این چارچوب تحقیقاتی و گسترش آن به یک مطالعه تطبیقی بینالمللی بزرگتر متمرکز شود. انجام نظرسنجی از مودیان سایر کشورها می تواند روشن کند که آیا تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد که بتواند به این فرض منجر شود که ویژگیهای مشترکی در تمکین مودیان وجود دارد یا خیر.
علاوه بر این، برداشت ها و نگرش های مودیان باید در طول زمان مشاهده شود تا بهتر درک شود که چگونه تغییرات مالی بر تمکین مالیاتی مودیان تأثیر میگذارد. در نهایت، مطالعات آتی میتواند از فهرست جامع تری از عوامل تعیین کننده تمکین مالیاتی استفاده کند و یافتههای مطالعه فعلی را گسترش دهد.
منبع: پایگاه علمی-تخصصی MDPI
انتهای پیام/ مالیات