به گزارش مسیر اقتصاد موضوع بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی طی چند سال اخیر به یکی از مهمترین چالشهای کشور در بخش بیکاری تبدیل شده و هماکنون کشور در این خصوص دارای انباشت تقاضا برای کار است. در حال حاضر، تعداد کل بیکاران مطلق کشور از سوی مرکز آمارر ایران سه میلیون و سیصد هزارنفر اعلام شده است.
هم چنین ربیعی، وزیر کار اظهار داشته است: هماکنون ۴۰ درصد از بیکاران کشور دانشآموخته دانشگاهی هستند. با فارغالتحصیلی حدود چهار میلیون دانشجو از دانشگاههای کشور، تعداد فارغالتحصیلان بیکار در آینده افزایش مییابد.
وزارت کار همچنین اعلام کرده به زودی ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر دیگر به این جمعیت افزوده میشوند. این در حالی است که بازار کار و اشتغال ایران حتی برای یک میلیون و ۲۰۰ هزار تحصیلکرده دانشگاهی هم توان ایجاد شغل ندارد.
جدیدترین گزارش تفصیلی مرکز آمار ایران از وضعیت نیروی کار نیز نشان میدهد ۵.۸ میلیون مدرک دانشگاهی تنها قابی روی دیوار شده است. از بین ۱۱ میلیون و ۳۹۲ هزار و ۲۲۷ نفری که مدرک دانشگاهی گرفتهاند، ۴ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۷۷۵ نفر شاغلاند و یک میلیون و ۳۴ هزار و ۱۲۹ نفر هم به دنبال کار میگردند. ۵ میلیون و ۸۱۳ هزار و ۳۲۲ نفر که دانشگاه رفته و مدرک هم دارند غیرفعالاند و هیچگونه تحرکی در جریان کسبوکار و فعالیتهای اقتصادی کشور ندارند. این تعداد، برابر با ۵۱ درصد از کل فارغالتحصیلان کشور میباشند.
کمیسیون نخبگان و آینده نگاری علم و نوآوری در بررسی و تشریح وضعیت عدم اشتغال و بیکاریِ دارندگان تحصیلات عالی طی آماری چنین اعلام کرده است؛ این رقم در کشور در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱) ۱۷.۶ درصد کل بیکاران بوده و در سال ۱۳۹۲ (۲۰۱۳) به ۴۱.۳ رسیده که این نرخ در ژاپن در سال ۲۰۰۱، ۲۴.۸ درصد و در سال ۲۰۱۳، ۲۳.۷ درصد، در ترکیه در سال ۲۰۰۱، ۸.۳ درصد و در سال ۲۰۱۳، ۲۰.۲ درصد و در برزیل در سال ۲۰۰۱، ۶.۲ درصد و در سال ۲۰۱۳، ۶.۶ درصد بوده است.
عواملی که موجب ایجاد چنین وضعیتی در بیکاری فارغ التحصیلان شده است به دو دسته تقسیم می شود:
عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند كه در نظام آموزش عالی به كــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و كاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از:
۱ – عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار كار
۲ – عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی
۳ – عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان
۴ – عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان
۵ – مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول دانشگاهها
عوامل بیرونی شامل كلیه مواردی می شوند كه بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار كار می گردند. این عوامل عبارتند از:
۱- مشکلات اجرایی کلان در زمینه ایجاد اشتغال
۲– رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ كاریابی و عدم توسعه بنگاههای كاریابی خصوصی
۵– تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای كسب مشاغل موجود
۴– رواج نیافتن فرهنگ كارآفرینی و كم بودن تعداد كارآفرینان
به گفته جامعه شناسان، بزهکاری در جامعه ارتباط مستقیم با بیکاری دارد. وقتی جوانان نیازمند درآمد هستند و شغل مناسبی برای آنها وجود ندارد به ناچار به شکل غیررسمی به کسب درآمد روی میآورند که تحت عنوان مشاغل کاذب از آن نام برده میشود. روی آوردن جوانان به مشاغل کاذب سبب شکلگیری اقتصاد سیاه و بازار کار زیرزمینی میشود که نهایتا علاوه بر خروج جامعه از شرایط منطقی سبب میشود جوانان کشور به اینگونه مشاغل عادت کنند و از سوی دیگر ضربه بزرگی به اقتصاد کشور وارد شود.
در کنار همه این عوارض، بیکاری جوانان، کاهش آمار ازدواج آنها و افزایش مشکلات اجتماعی و فرهنگی را به دنبال دارد و همه این مشکلات دست به دست هم میدهند و نهایتا مشکلات عدیدهای را به کانون خانواده وارد میکنند. ورود سالانه دستکم یک و نیم میلیون نفر به دانشگاهها و خروج آنها در یک دوره ۲ تا ۴ ساله به امید یافتن شغل از دانشگاه، مسالهای است که به دلیل فراهم نبودن زمینههای اشتغال کارجویان جوان در حال حاضر بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای کشور شناخته میشود.
به هر حال طبق برآورد کارشناسان حوزه اشتغال جمعیت فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ به ۶۱ میلیون نفر خواهد رسید و به عبارت دیگر ۲/ ۵ درصد رشد خواهد داشت، در نتیجه باید سطح اشتغال نیز از رشدی ۲/ ۵ درصدی در سال برخوردار باشد. به بیان دیگر تا سال ۱۴۰۰ باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی در ایران ایجاد شود تا از بحران بیکاری رهایی یابیم، این در حالی است که هماکنون بیش از ۴۰ درصد بیکاران کشور را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل میدهند.
اگر دولت با رشد اقتصادی ۴ درصد و ایجاد سالانه ۸۰۰ هزار فرصت شغلی سالهای آتی را سپری کند بازهم عقبماندگی کشور در حوزه ایجاد اشتغال به راحتی قابل جبران نیست. این یعنی تعداد بیکاران دانشگاهی با این وضعیت در اینده بیشتر خواهد شد.
سلام
اساتید و نخبگان این مملکت باید تا چه زمانی به تدریس کتبی بپردازند که هیچ نسبتی با مسائل و چالش های کشورمون نداره؟!
حضور در کلاسهای بسیاری از اساتید برای همه ی دانشجویان بی معنی و کسل کننده است اما چه کنیم دانشگاه از تبری به نام نمره انگیزش دانشجویان رو هم کنترل می کنه!