مسیر اقتصاد/ طی چند سال اخیر ظهور فناوریهای نوین و ایجاد تحولات عظیم در بازارهای جهانی، مدیریت زنجیره تامین را بیشاز پیش ضروری ساختهاست، بهنحویکه سازمانهای مختلف جهت ایجاد و حفظ موقعیت و جایگاه رقابتی خود ناگزیر به استفاده از مدیریت زنجیره تامین میباشد.
توجه به زنجیره تامین و تلاش از ارکان اصلی سازمانها به شمار میآید
در قرن بیست و یک با توجه به ظهور شکلهای جدیدی از ارتباطات متقابل سازمانی، افزایش توقعات مشتریان در زمینهی محصولات و خدمات پس از فروش، رقابتی شدن فعالیتهای اقتصادی، رشد روزافزون کارتلها از جمله عواملی است که باعث ایجاد فضایی پیچیده برای تصمیمگیری مدیران سازمانها گردیده است؛ لذا آنهایی در این عرصه موفق میباشند که بتوانند با کسب تکنیکها و روشهای جدید به شیوه برتر در جهت ایجاد مزیت رقابتی دست یابند.
امروزه ضرورت وجود مفاهیمی همچون بیانیه ماموریت، چشمانداز، استراتژی و اهداف برای کسبوکارها بر کسی پوشیده نیست و توجه به زنجیره تامین و تلاش برای هرچه بیشتر یکپارچه کردن آن یکی از ارکان اصلی در رسیدن سازمانها به اهداف و مزیت رقابتی به شمار میآید.
حفظ جایگاه و مزیت رقابتی شرکتهای قطعهسازی
تعداد کثیر قطعهسازان قدرتمند، که هر یک در صدد سهم بیشتر از بازار برای خود هستند. تلاش روزافزون آنها برای دستیابی به تعالی در تحویل کالای با کیفیت، حداقل رساندن زمان تحویل محصول، نیاز مبرم به تامینکنندگانی دارند که بتوانند در اقتصاد رقابتی فعلی به فعالیتهای خود ادامه و همواره جایگاه رقابتی خود را حفظ حیات نمایند. مدیریت زنجیره تامین، با توجه به دلایل ذیل و ارائه راهکار مناسب، میتواند مسیر رشد اقتصادی را هموار سازد.
- افزایش سرعت تغییرات تکنولوژی
- تمایل به منبع یابی بیرونی
- تاکید بیشتر بر کیفیت؛ فایده و افزایش عملکرد سازمانها
- تاکید بیشتر بر ایجاد و حفظ روابط با مشتری
- تاکید بر توسعه روابط با تامینکنندگان
- تاکید بیشتر بر مدیریت فرآیندهای کار و یکپارچه کردن عملیات
- ضرورت ایجاد پیوندها و شبکههای استراتژیک
- توسعه اقتصادهای مبتنی بر دانش و فناوری
بهلحاظ ساختاری مهمترین چالشی که زنجیره تامین با آن روبروست، مشکل تعدد مراکز تصمیمگیر برای تبیین و جریان کار بوده که این مسئله موجب تشدید نوسانات تقاضا درطول زنجیره تامین شده است.[۱] بدینترتیب سبب انباشته شدن موجودی در بین اعضای زنجیره شده و باعث افزایش هزینهها وقیمت نهایی کالا میشود.
چالشها:
- بحران نقدینگی بدلیل مطالبات قطعهسازان از خودروسازان و افزایش چشمگیر قیمت مواد اولیه و نهادههای تولیدی
- مشکلات قیمت فروش قطعات خودرو
- دشورای تامین مواد اولیه و قطعات نیمه ساخته داخلی و خارجی
راهبردها:
- اصلاح شیوه پرداخت ارزشافزوده به گونهای که صرفاً خودروساز از مشتری وصول نموده به ادارات دارایی بپردازد و قطعهسازان درگیر این فرایند نشوند.
- عمل به تعهدات سیستم بانکی در قبال خودروسازان از قبیل پرداخت تسهیلات موردی مصوب شورای پول و اعتبار بهصورت کامل و در زمان مناسب
- اصلاح شیوه قیمتگذاری خودرو و واقعی شدن قیمت آن جهت امکان اصلاح قیمت قطعات
- تسهیل و تسریع ثبت سفارش و خرید مایحتاج قطعهسازان و تخصیص ارز کافی
- تعدیل قیمت مواد اولیه تولید داخل مثل محصولات فلزی و پتروشیمی و غیره و عرضه کافی به بازار
- بهرهگیری از بستههای مشوق ساخت داخل جهت تعمیق داخلیسازی مواد و قطعات وارداتی
با اهتمام به اینکه مجموعهای عظیم از صنایع مختلف در طول زنجیره صنعت خودرو، مشغول بهکار بوده و با در نظر گرفتن پراکندگی جغرافیایی هریک از بخشهای زنجیره، میتوان با انجام مطالعات علمی و ارائه راهحلهای مناسب، در جهت کاهش هزینههای نگهداری، حملونقل، بستهبندی و توزیع حجم انبوهی از قطعات و مجموعهها در زنجیره تامین، تا درصد بسیار زیادی شاهد تثبیت قیمت محصول نهایی و سودآوری افزون و عملکردی مطلوب در این صنعت باشیم.
پینوشت:
[۱] این پدیده به اثر (شلاق چرمی) معروف است
انتهای پیام/ تولید