مسیر اقتصاد/ غالب دیدگاهها در مورد مالیات در بین عامه مردم منفی است. تصور موجود در مورد مالیات این است که مالیات موجب ایجاد زیان رفاهی و کاهش سودآوری بنگاهها و افراد میشود. اما بررسیهای دقیقتر نشان میدهد این تصور اشتباه بوده و مالیات علاوه بر نقش شناخته شدهاش در کاهش بیعدالتی، اتفاقا موجب رشد اقتصادی میگردد.
افسانه خودساخته ثروتمندان از تاثیر مالیات بر رشد اقتصادی
رشد اقتصادی و رونق تولید، موتور محرکه اقتصاد و رفاه در جامعه است. مالیات به عنوان یک ابزار حاکمیتی و درآمدی، نقش ویژه و موثری بر مولفههای تشکیلدهنده رشد اقتصادی دارد. آنچه تاکنون به عنوان یک گزاره مشهور بین اقتصاددانان و عموم جوامع رواج داشته این است که مالیات با کاهش درآمد افراد و شرکتها موجب کاهش سرمایهگذاری و در نهایت کند شدن روند رشد اقتصادی میگردد.
این گزاره اخیرا توسط نوبلیست اقتصاد در سال ۲۰۱۹ مورد تردید قرار گرفته و حتی رد شده است. آبیجیت بانِرجی در این باره گفته است: رشد اقتصادی با کاهش مالیات افزایش پیدا نمیکند بلکه با افزودن بر قدرت خرید مردم بالا میرود. چون سرمایهگذاری به رشد تقاضا حساس است و واکنش نشان میدهد، این ادعا که کاهش مالیاتها باعث تقویت و رشد سرمایهگذاری میشود افسانهای است که بیزینسمنها ساختهاند.
وی افزوده است: به طور مثال ایالتهای مختلف آمریکا نرخهای متفاوت مالیاتی برای شرکتها دارند. مقایسه این نرخها نشان میدهند میزان و سرعت رشد شرکتها متناسب با کاهش نرخ مالیات نیست و تاثیر خاصی از کاهش مالیاتها بر افزایش سرمایهگذاری و اشتغال مشاهده نمیشود. به نظرم نباید به این گزاره آنقدر ایمان داشت. کمااینکه در کشورهای دیگر مانند بنگلادش، ویتنام و چین هم، چنین موضوعی اثبات نشده است.[۱]
مالیات و تعدد عوامل مثبت رشد اقتصادی در مقابل عوامل منفی
بررسی یک به یک عوامل تشکیل دهنده رشد اقتصادی و تحلیل تاثیر مالیات بر هر کدام از آنها، فضای ذهنی در مورد تاثیر مالیات بر رشد و تولید ناخالص داخلی را روشن میسازد. البته میزان قوت اثر مالیات بر هر مولفه و درک اثر برآیندی و پیچیده آن نیازمند طراحی مدل ریاضی و استفاده از داده است. اما در این مطلب صرفا به شناخت عوامل اصلی و درنتیجه تعدد تاثیرات مثبت مالیات در افزایش رشد اشاره میشود.
تولید ناخالص داخلی متشکل از مصرف، سرمایهگذاری، مخارج دولت و خالص صادرات است. مصرف افراد به دو بخش مصرف ثابت (ضروری) و مصرف وابسته به درآمد تقسیم میشود که البته مصرف وابسته به درآمد با افزایش درآمد رشد نزولی دارد.
آیا تمامی پساندازها به سرمایهگذاری مولد میانجامد؟
سطح مصرف اقشار فقیر و متوسط جامعه برابر با میزان درآمد آنهاست و حتی برای برخی از افراد فقیر، سطح مصرف بیش از درآمد است و آنها مجبور به خرج کردن درآمد آینده خود هستند. در مقابل افراد ثروتمند با وجود سطح درآمد بالا و افزایش مصرف متناسب با آن، اضافه درآمد خود را پسانداز و در نهایت سرمایهگذاری میکنند.
مالیات با کاهش سطح درآمد افراد (به خصوص ثروتمندان) بر روی مصرف و میزان پسانداز آنها موثر بوده و سرمایهگذاری را کاهش میدهد. لذا کاهش سرمایهگذاری منجر به کاهش رشد میشود. پرسش لازم در مورد سرمایهگذاری آن است که آیا تمامی پسانداز افراد صرف سرمایهگذاری در فعالیتهای مولد و توسعهدهنده اقتصاد میشود؟
در پاسخ باید گفت در فضای اقتصادی که در مقابل فعالیتهای غیرمولد و مخرب اقتصاد هیچگونه مانعی گذاشته نشده و از طرفی محیط کسب و کار شرایط نامساعدی دارد، انتظار میرود پسانداز افراد به جهت بازدهی بالای فعالیتهای غیرمولد، صرف سرمایهگذاری در بازارهای غیرمولد شود. لذا عملا رشد اقتصادی محقق نمیشود.
ابزار مالیاتی تنظیمگر و راهگشاست نه محدود کننده
از سوی دیگر میتوان با ابزار مالیاتی به کمک محیط کسب و کار رفت و با محدود کردن بازارهای غیرمولد رقیب تولید، نقدینگی و پسانداز افراد را به سمت سرمایهگذاری در فعالیتهای مولد اقتصادی روانه و هدایت کرد. همچنین در بحث تجارت خارجی، با افزایش و طراحی هوشمندانه مالیات (تعرفه گمرکی) میتوان سیاستهای حمایتی از تولید داخلی و رشد اقتصاد را پیاده کرد.
از دیدگاه کلان اقتصادی نیز باید گفت کاهش سهم مالیات از تامین بودجه کشور و وابستگی بودجه دولت به درآمدهای غیرپایدار و منابع طبیعی، زمینهساز ایجاد بیماری هلندی در اقتصاد است. تورم مزمن از تبعات بیماری هلندی بوده که این تورم اگر افسار گسیخته و با نرخ بالا باشد، عامل کاهنده سرمایهگذاری مولد در اقتصاد است.
توسعه زیرساختها از مسیر مخارج دولت زمینهساز سرمایهگذاری
رونق تولید در هر اقتصادی به زیرساختهای اقتصادی، صنعتی و … بستگی دارد. چرا که یکی از مشکلات مهم دولتها در کشورهای در حال توسعه کمبود درآمد برای دست یابی به این هدف است. کمبود منابع درآمدی دولت، مخارج عمومی دولتها را به شدت محدود کرده و سرمایهگذاری در منابع انسانی و زیرساختهای فیزیکی به عنوان عوامل مهم تأثیرگذار بر رشد و رونق تولید را با مشکلات جدی مواجه می کند.
لذا کاهش مالیاتها از مخارج عمومی دولت میکاهد و ایجاد و توسعه زیرساختها که به دلیل سودآوری پایین مورد اقبال بخش خصوصی نیست، با مشکل مواجه میشود. توسعه زیرساختها و طرحهای عمرانی علاوه بر ایجاد اشتغال، زمینهساز افزایش درآمد و سرمایهگذاری است.
نقش مخارج دولت در افزایش سطح مصرف و سرمایهگذاری
افزایش درآمد دولت به افزایش سطح مصرف نیز کمک میکند. دولت با افزایش حقوق و درآمد افراد، سطح مصرف را افزایش میدهد. همچنین کاهش درآمد دولت با کاهش مالیاتها موجب ایجاد کسری بودجه و در نهایت تورم است که این تورم خود عامل کاهندهای برای سرمایهگذاری است.
بنابراین مجموعه عوامل و تحلیلهای فوق نشانگر آن است که مالیاتها در صورت اعمال صحیح و به موقع خود، نه تنها مانع رشد نیستند بلکه تسهیلگر و تسریعکننده رشد و توسعه اقتصاد هستند.
پینوشت:
[۱] اکونومیک تایمز، ۲۱ اکتبر ۲۰۱۹
انتهای پیام/دولت و حاکمیت