به گزارش مسیر اقتصاد در آمریکا افرادی همچون بیل گیتس، الیزابت وارن و برنی ساندرز همگی خواهان پرداخت مالیات بیشتر توسط ثروتمندان هستند. گیتس، بنیانگذار مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد جهان، پیشنهاد کرده است که نرخ مالیات بر عایدی سرمایه در ایالات متحده آمریکا افزایش پیدا کند. وی عنوان کرده است که مالیات بر عایدی سرمایه ساده ترین و مستقیم ترین راه برای کسب درآمد مالیاتی آمریکا است.
در این میان صاحب نظران و سیاسیون دیگری نیز درباره کارآیی مالیات بر عایدی سرمایه و ضرورت افزایش نرخ آن سخن گفته اند.
عدم تفاوت نرخ بین CGT و مالیات بر درآمد، راه تحقق عدالت مالیاتی
کریستوفر فریسی[۱]، استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیز[۲] که بر روی مالیات و نابرابری تمرکز و کار کرده است، گفت: پیشنهادهای مالیاتی اخیری که دموکرات ها داده اند، اقدام پنهانی برای رفع نابرابری و نرخ ترجیحی است که مالیات بر عایدی سرمایه نسبت به نرخ مالیات بر درآمد دارد.
یک درصد جامعه آمریکا بیش از ۷۰ درصد ثروت را در اختیار دارند
طبق گزارش مرکز سیاست مالیات مدنی بروکینگز[۳] در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۶۹ درصد عایدات سرمایه ای بلندمدت به ارزش بیش از ۵۸۴ میلیارد دلار به ۱ درصد از افراد جامعه یا ۱.۱ میلیون افراد ثروتمند آمریکا می رسد.
ثروتمندترین افراد آمریکایی با ۰.۱ درصد از کل افراد جامعه که حدود ۱۱۰ هزار نفر هستند تقریبا ۷۵ درصد کل سهام بورس را در اختیار دارند.
پائین بودن نرخ CGT عامل اصلی نابرابری در آمریکا
مارک اسپیگل که یک فعال اقتصادی در استنفیل است، گفت: بیشتر شکاف ثروت و نابرابری به دلیل عایدات سرمایه ای است. هیچ کس با درآمد حاصل از فعالیت اقتصادی مولد نمی تواند به سرعت ۵۰ میلیون دلار بدست آورد. ثروتمندترین افرادی که مالیات می دهند، بخش عمده درآمد و ثروت خود را نه از طریق دستمزد و یا حقوق، بلکه از راه سرمایه گذاری و یا سوداگری در سهام، املاک و یا سایر دارایی ها بدست می آورند.
این در حالی است که درآمد حاصل از کار که ارزش افزوده ایجاد می کند، در بالاترین نرخ، ۳۷ درصد مالیات پرداخت می کند؛ ولی عایدات سرمایه ای ناشی از فروش دارایی ها که کمتر از یک سال نگهداری می شوند و سپس فروخته می شوند، در بالاترین نرخ ۲۰ درصد مالیات بر عایدی سرمایه پرداخت می کنند.
نرخ پایین تر CGT موجب کاهش انگیزه برای انجام فعالیت های مولد است
کاهش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه موجب خواهد شد تا ثروتمندان کمتر کار کنند و برای ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد تلاشی نکنند. شخصی که بتواند ۱۰ میلیون دلار در سال عایدی کسب کند، مانند فعال اقتصادی مولدی است که در هفته ۸۰ ساعت کار می کند.
بنابراین شخصی که درآمد بالا ناشی از عایدی سرمایه کسب می کند ترجیح می دهد که کار نکند و به تفریح بپردازد. لذا وضع نرخ بالاتر برای مالیات بر عایدی سرمایه به منظور تحقق عدالت مالیاتی و تشویق افراد برای انجام فعالیت های اقتصادی مولد ضروری است.
قدمت مبارزه بر سر CGT به دلیل وجود ذینفعان
اما اعمال مالیات بر عایدی سرمایه همیشه از لحاظ سیاسی سخت و دشوار بوده است. زیرا ذینفعان قدرتمندی را درگیر می کند.
مارک مازور[۴]، مدیر مرکز سیاست های مالیاتی و یکی از مقامات وزارت خزانه داری ارشد در دولت اوباما، گفت: برخی از سیاسیون به دلیل ذی نفع بودن، مالیات بر عایدی سرمایه را به «مرگ موش» تشبیه می کنند. در صورتی که چنین چیزی صحیح نیست.
اندره هیاشی[۵]، متخصص حقوق مالیاتی در دانشگاه ویرجینیا، گفت: احساس جمعی که اکنون در عرف جامعه وجود دارد این است که نرخ مالیات بر عایدی سرمایه نسبت به مالیات بر درآمد کم است و این موضوع ناعادلانه است.
مبارزه های سیاسی بر سر مالیات بر عایدی سرمایه جدید نیستند. اما تمرکز مبارزات و منازعات فعلی بر سر تغییر نرخ مالیات بر عایدی سرمایه فارغ از آستانه عایدی سرمایه و یا تعدیل تورمی است.
نرخ مالیات بر عایدی سرمایه از اواخر دهه ۱۹۷۰ که نزدیک به ۴۰ درصد بود در زمان ریاست جمهوری ریگان در سال ۱۹۸۶ به ۲۸ درصد کاهش پیدا کرد و از سال ۲۰۱۳ تاکنون نرخ این مالیات ۲۰ درصد است.
پیشنهاد افزایش نرخ CGT املاک برای افزایش درآمد مالیاتی
طرح «مالیات بر میلیونرها» که توسط وارن ارائه شده است، اختلاف نرخ و عدم عدالت مالیاتی را هدف قرار داده است. بر این اساس او ثروتمندترین خانوارهای ایالات متحده که ۷۵ هزار خانوار هستند موظف کرده است که به ازای هر دلار بالاتر از ۵۰ میلیون دلار درآمد خود ۲ درصد مالیات پرداخت کنند. هم چنین میلیاردرها باید ۳ درصد مالیات به ازای هر دلار اضافه تر از ۵۰ میلیون دلار پرداخت کنند.
ساندرز نیز سعی کرده است در طرح خود مالیات بر عایدی سرمایه مسکن و املاک را به شدت افزایش دهد. در طرح او بر ارزش اضافه املاک با بیش از ۱ میلیارد دلار نرخ ۷۷ درصدی مالیات اعمال خواهد شد. همچنین ممکن است آستانه ای را که مالیات املاک در آن قرار دارد کاهش یافته و به بیش از ۳.۵ میلیون دلار از ۱۱ میلیون دلار فعلی برسد.
افزایش قابل توجه درآمد مالیاتی با افزایش ۵ درصدی نرخ CGT
طبق برآوردهای مرکز سیاست گذاری مالیاتی، افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه از ۲۰ به ۲۵ درصد تا سال ۲۰۲۷ بیش از ۲۵ میلیارد دلار برای ایالات متحده کسب درآمد خواهد کرد.
در همین حال، ساندرز برآورد می کند که افزایش مالیات بر عایدی سرمایه در املاک میلیاردی به تنهایی می تواند تا ۲.۲ تریلیون دلار درآمد مالیاتی را افزایش دهد.
پینوشت:
[۱] Christopher Faricy
[۲] Syracuse University
[۳] Urban-Brookings Tax Policy Center
[۴] Mark Mazur
[۵] Andrew Hayashi
منبع: بلومبرگ linkp.ir/0B9G
انتهای پیام/ دولت و حاکمیت