مسیر اقتصاد/ طراحی نظامات مالیاتی از اصول و چارچوبهای مبتنی بر ارزشها نشئت میگیرد و شناخت و تبیین اصول، گام اساسی در انسجامبخشی به قوانین و مقررات بوده و راهگشای حل مسائل اختلافی در نظام مالیاتی و طراحی پایههای مالیاتی است.
ریشه تفاوتهای طراحی نظامات مالیاتی و اختلافات سیاستی در مبانی
تفاوت در ارزشها که موجب تفاوت در طراحیها و راهکارها میشود، در نظام مالیاتی نمونههای فراوانی دارد و جهت فکری سیاستگذار را مشخص میکند. به عنوان مثال توصیه و تمایل سیاستگذار به نحوه توزیع بار مالیاتی بین پایههای مالیاتی مختلف، به ارزشها و سایر سیاستهای کلان او بر میگردد.
اگر سیاستگذاران، تمایل و اعتقاد بیشتری به ایجاد رشد از مسیر حمایت از سرمایه داشته باشند، احتمال اینکه پایههای مالیاتی بر مصرف نظیر «مالیات بر ارزش افزوده» را توسعه دهند، بیشتر است. در صورتی که اگر سیاستگذار معتقد به کاهش فاصله طبقاتی و ایجاد عدالت و توسعه متوازن باشد، به وضع و توسعه مالیاتهای بر درآمد تمایل بیشتری نشان میدهد.
در مثال دیگر در مورد مالیات بر ثروت با توجه به این مسئله که کشورهای در حال توسعه به منابع مالی برای توسعه زیرساختها و چرخیدن چرخ اقتصاد نیاز مبرمی دارند، این مالیات به خصوص در مورد املاک و کالاهای لوکس با کارکرد تنظیمگرانه در جهت تحقق سیاستها و اهداف دیگر نظیر افزایش منابع مالی در دسترس و افزایش سرمایهگذاری مولد به کار گرفته میشود.
۱۲ اصل طراحی نظام مالیاتی عادلانه و کارا در کشور
نوع نگاه، سیاستهای کلان، ارزشهای حاکم بر جامعه و الگوی متناسب با ظرفیت هر کشور برای رشد، موجب تغییر جهت ذهن سیاستگذار در طراحی نظام مالیاتی و قوانین و مقررات آن است. لذا متناسب با ارزشها و شرایط اقتصاد ایران، ۱۲ اصل زیر به عنوان مبانی طراحی نظام مالیاتی عادلانه و کارا ارائه شده است:
۱- توزیع بار مالیاتی باید عادلانه باشد. (پرداخت سهم عادلانه)
۲- هر مودی باید بر اساس درآمد خود و به میزان تواناییاش مالیات بپردازد. (اصل توانایی پرداخت)
۳- هر مودی باید بر اساس منفعتی که از خدمات عمومی بدست میآورد، مالیات بپردازد. (اصل منفعت)
۴- اصل توانایی پرداخت از حیث عدالت مالیاتی بر اصل منفعت اولویت دارد و باید عدالت از حیث افقی[۱] و از حیث عمودی[۲] رعایت شود.
۵- از یک شخص به خاطر کسب درآمد از یک منبع یا مصرف از یک کالای مصرفی نباید بیش از یکبار مالیات گرفت. (عدم اخذ مالیات مضاعف)
۶- تبعیض و تخفیف مالیاتی برای درآمد حاصل از کار و دستمزد باید نسبت به درآمد حاصل از سرمایه و علیالخصوص سرمایه راکد و غیرمولد بیشتر باشد.
۷- استفاده تنظیمگرانه از مالیات باید با اولویت رعایت عدالت باشد. (تنظیمگری با رعایت عدالت)
۸- منابع اصلی مالیاتستانی از حیث عدالت مالیاتی، به ترتیب درآمد، مصرف و ثروت[۳] است.
۹- مالیات در بازارهای کارا و بدون شکست باید خنثی باشد. (اثر حداقلی بر تصمیمات اقتصادی در بازارهای کارا)
۱۰- نظام مالیاتی باید دستیابی به رشد و تثبیت اقتصادی را تسهیل نماید. (تسهیلگری رشد و تثبیت)
۱۱- نظام مالیاتی باید جامع، مانع و قابل فهم برای همه باشد و تلاش شود که پیچیدگیها کاهش یابد.[۴] (تفسیرناپذیری و سادگی با رعایت حداکثری عدالت)
۱۲- هزینه اداره نظام مالیاتی و تمکین مالیاتی باید در حداقل ممکن و سازگار با سایر اهداف باشد. (حداقلی بودن هزینه وصول با رعایت سازگاری اهداف)
در مورد هر یک از اصول ذکر شده، مطالب و مستنداتی از مراجع علمی و دینی وجود دارد که در گزارشهای بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
پینوشت:
[۱] پرداخت مالیات یکسان برای افراد با درآمد یکسان
[۲] پرداخت مالیات با نرخهای بالاتر برای افراد با درآمد بالاتر با رعایت قاعده چشمپوشی یکسان از سطح رفاه
[۳] مالیات بر ثروت به عنوان مالیات تکمیلی به خصوص هنگامی که تمامی انواع درآمدها مشمول مالیات نشده و یا فرار مالیاتی گسترده در نظام مالیاتی وجود دارد، لازم است. ترکیب و انتخاب مبنای مالیاتی در تناظر مستقیم با ساختارها و سیاستهای کلان اقتصادی است.
[۴] برای رعایت عدالت ناگزیر از عدم رعایت سادگی است ولی پیچیدگی زیاد خود موجب فرار مالیاتی و عدم رعایت عدالت است.
انتهای پیام/ مالیات