مسیر اقتصاد/ اتصال شبکه برق کشورهای همسایه ایران به یکدیگر وابستگی متقابل میان این کشورها را افزایش میدهد و یک راهبرد در حوزه دیپلماسی انرژی محسوب میشود. وابستگی متقابل کشورها در حوزه انرژی بر روابط سیاسی و کنشهای منطقهای و بینالمللی آنان اثر میگذارد و این موضوعی است که در راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران، باید به آن توجه شود. در این راستا قرار گرفتن در جایگاه قطب برق منطقه در تعاملات منطقهای نقش محوری به ایران خواهد داد.
تاکید قوانین بالادستی بر تبدیل ایران به قطب برق منطقه
بر اساس ماده ۴۹ قانون برنامه ششم توسعه، دولت موظف شده است اقدامات لازم را برای تبدیل شدن ایران به قطب (هاب) منطقهای برق انجام دهد. همچنین در سند مديريت استراتژيك صنعت برق تا افق ۱۴۰۴، تبدیل شدن ایران به مرکز تبادل برق در منطقه به عنوان هدف راهبردی صنعت برق معرفی شده است. اما سوال اینجاست که هاب برق منطقه به چه معناست؟
کلمه «Hub» در لغت معادل با قطب، کانون یا مرکز فعالیت ترجمه شده است. مفهوم علمی هاب انرژی و هاب برق نیز در مقالات تخصصی بیان شده است. اما در میان فعالان حوزه انرژی و به طور خاص در صنعت برق، هاب برق را از زوایای مختلفی تعریف میکنند که بعضی از این تعاریف ناقص و تک بعدی هستند. در اینجا به تعریف هاب برق منطقه از نقطه نظرات مختلف پرداخته شده است.
تعریف اول: هاب به مثابه یک جسم صلب
هاب انرژی برق را به لحاظ فنی میتوان به یک حوضچه تشبیه کرد که هر عضوی از شبکه که برق مازاد دارد، آن را به حوضچه میریزد و هر عضوی که نیاز مصرفش بیشتر از برق تولیدی خودش است، از این حوضچه به اندازه نیازش برق دریافت میکند.
این ارسال و برداشت انرژی نباید پارامترهای اصلی هاب را تغییر دهد و آن را دچار ناپایداری کند. هاب شبکه مانند یک جسم صلب است که اعمال نیروها تغییری در آن ایجاد نمیکند.
تعریف دوم: بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده برق
اگر قدرت منطقهای در حوزه برق صرفا با تولید هر چه بیشتر توان الکتریکی سنجیده شود، میتوان هاب برق منطقه را اولین تولیدکننده برق از نظر ظرفیت نیروگاههای احداث شده و بزرگترین صادرکننده انرژی الکتریکی در منطقه دانست.
در این تعریف اگر ایران ظرفیت تولید خود را سالانه بدون وقفه افزایش دهد و همچنین در میان کشورهای همسایه و کشورهایی که با آنها ارتباط الکتریکی دارد، به جایگاه اولین صادرکننده برق برسد، آنگاه به هاب برق منطقه تبدیل شده است. (لازم به ذکر است که در حال حاضر ایران بیشترین ظرفیت نصب شده نیروگاهی را در منطقه دارد و بزرگترین صادرکننده برق در بین کشورهای همجوار خود است.)
تعریف سوم: چهار راه انرژی و مرکز ترانزیت
این تعریف، یک مفهوم عملیاتی از تعریف ۱ است. در این نگاه کشوری میتواند ادعای قطب برق منطقه را داشته باشد که با بسترسازی مناسب و گسترده، قابلیت انتقال و ترانزیت برق همه کشورهای متصل به شبکه را داشته باشد. به تعبیر دیگر، هاب برق باید «چهار راه انرژی» منطقه باشد و تمام یا اغلب تبادل توان بین اعضای شبکه از مسیر خطوط انتقال هاب بگذرد.
این جابهجایی توان میتواند به صورت انتقال مستقیم توان از یک خط انتقال مستقر در خاک ایران تا دریافت کننده در کشور مقصد باشد و یا به شکل سوآپ انرژی به صورت دریافت از کشور مبدا و مصرف در یک نقطه از ایران و تولید در نقطهای دیگر و ارسال به کشور مقصد باشد. با این نگاه دیگر ضرورت ندارد که هاب برق، خود بزرگترین تولیدکننده انرژی الکتریکی در منطقه باشد. کشوری که توانایی تبدیل شدن به هاب برق منطقه را در این حالت دارد، میتواند از قابلیت خود در دیپلماسی منطقهای بهره ببرد.
تعریف چهارم: مرکز کنترل و راهبری شبکه یکپارچه برق
هر شبکه برق برای رصد و کنترل فرکانس شبکه و ولتاژ خطوط و همچنین تنظیم پارامترهای مهم و مدیریت هرگونه سوئیچینگ یا قطع و وصل در هر جای آن نیاز به یک مرکز کنترل و مدیریت دارد که به آن در اصطلاح فنی دیسپاچینگ یا مرکز کنترل و راهبری میگویند.
در یک شبکه بهم پیوسته بزرگ، دیسپاچینگها به صورت منطقهای ایجاد میشوند تا هر کدام ماموریت کنترل و راهبری شبکه برق منطقهای خود را انجام دهند. اما دیسپاچینگهای تمام مناطقی که در یک شبکه بهم پیوسته به یکدیگر متصل هستند، تحت مدیریت و کنترل یک دیسپاچینگ مرکزی میباشند. برای نمونه شبکه برق ایران داری ۹ دیسپاچینگ منطقهای در نواحی مختلف کشور و یک دیسپاچینگ مرکزی در تهران است که به «دیسپاچینگ ملی» شناخته میشود.
با توجه به این موضوع در یک تعریف دیگر از هاب برق منطقه، کشوری میتواند خود را هاب منطقه بداند که در شبکه یکپارچه میان اعضا، مرکز اصلی کنترل و راهبری شبکه باشد. به عبارت دیگر، هاب برق باید کلیه اقدامات کنترلی مراکز دیسپاچینگ را نظارهگر بوده و و مدیریت تمام دیسپاچینگها را در اختیار داشته باشد. همچنین در شرایط اضطراری بتواند مستقل از دیسپاچینگ منطقهای، در هر قسمت از شبکه اعمال کنترل بنماید. دادههای شبکه تمام کشورهای عضو به مرکز کنترل هاب شبکه انتقال داده و در آنجا پایش میشود و در صورت لزوم اقدامات عملیاتی انجام میگیرد.
در این شرایط علاوه بر اتصال شبکه برق کشورها به کشوری که نقش هاب را ایفا میکند، لازم است خطوط و تجهیزات مخابراتی زیرساختی که برای انتقال داده و کنترل شبکه به کار میروند نیز میان دو کشور برقرار شود. شکلگیری یک شبکه یکپارچه که نیاز به مرکز کنترل و راهبری واحد داشته باشد، با اتصال همگام (سنکرون) شبکههای برق کشورهای همجوار تحقق مییابد. آنچه در این حالت رخ میدهد وابستگی ساختاری کشورهای عضو شبکه به قطب برق منطقه است که در تعاملات سیاسی نیز اثرگذار است.
تعریف پنجم: اتاق تسویه و مرکز تبادل در بازار برق
یکی از اهداف اتصال الکتریکی کشورهای مناطق مختلف جهان به یکدیگر، ایجاد بازار برق منطقهای است. با ایجاد یک بازار برق واحد، قیمت برق کاهش مییابد و امکان رقابت در خرید و فروش برق به عنوان یک کالای اقتصادی فراهم میشود. با وجود یک بازار گسترده منطقهای، منافع اقتصادی هم در سطح عمده فروشی و هم در بازار خرد، پدیدار میشود که موجب وابستگی متقابل اعضای بازار خواهد بود.
سوال اینجاست که هاب برق منطقه در این بازار چگونه تعیین میشود؟ اجزای مختلفی در یک بازار وجود دارد، به طور مثال تولیدکنندگان، مصرفکنندگان نهایی و تنظیمگران بازار از جمله اجزای یک بازار برق هستند. در میان نهادهای مختلف فعال در بازار برق، مهمترین عضو نهادی است که پایش و کنترل سیستم قدرت را در اختیار دارد و در عین حال بر معاملات بازار اشراف دارد، به گونهای که مرکز تبادل بازار است. این مرکز شامل اتاق معاملات پایاپای و اتاق تسویه است. اتاق تسویه محلی است که معاملات در آنجا انجام شده و تبادل مالی تسویه میشود. در یک منطقه با واحدهای پولی متفاوت، ارز مورد معامله باید در اتاق معاملات پایاپای معین شود.
در چنین بازاری کشوری جایگاه قطب برق منطقه را خواهد داشت که مرکز تبادل بازار باشد. در این حالت تمامی تبادلات برقی میان کشورهای عضو، حتی اگر از خطوط انتقال داخل ایران نگذرند، در اتاق تسویه ایران معامله میشوند. این به معنی محوریت ایران در بازار برق منطقهای و در نتیجه داشتن دست برتر در روابط سیاسی منطقهای خواهد بود.
تعیین معنای قطب برق منطقه با نگاه به راهبردهای کلان ایران
حال باید دید هدف جمهوری اسلامی ایران از تبدیل شدن به هاب برق منطقه، تحقق کدامیک از تعابیر بالاست. اگرچه وزارت نیرو متولی اصلی موضوع ایجاد شبکه برق منطقهای است، اما این موضوع یک برنامه ملی است و نباید در تعیین اهداف و برنامهریزی برای آن بخشینگری صورت گیرد.
بنابراین لازم است تعیین و تبیین این مفاهیم با نگاه به راهبردهای کلان جمهوری اسلامی انجام گیرد. شایان ذکر است، ایران میتواند برای رسیدن به همه جایگاههای مذکور در منطقه تلاش کند و هدف خود را تبدیل شدن به هاب برق منطقه به معنای جامع کلمه قرار دهد.
انتهای پیام/ نفت و انرژی