به گزارش مسیر اقتصاد یکی از چالش هایی که بسیاری از دولت ها و حکومت ها با آن روبرو بوده و هستند، نحوه همراه کردن مردم با خود و راضی نگه داشتن آن هاست. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاسی و اجتماعی، یک نظام حتی اگر بر پایه دموکراسی و یا مردم سالاری دینی هم بنا نشده باشد، باز هم مهم ترین سرمایه اش مردم هستند. در واقع میزان همراهی مردم با راس حاکمیت، یکی از مهمترین فاکتورهای قدرت کشور است.
نظام اسلامی مردم سالار است نه دموکرات
با توجه به نقش و اهمیت مردم در ساختار هر حکومت و در سرنوشت هر نظام، مسئولین کشورهای مختلف خواه ناخواه به مردم توجه کرده و سعی می کنند با دخالت دادن آن ها در بعضی امور و تصمیم گیری ها، میزان رضایت آن ها از سیاست های کشور را بالا برده و احتمال وقوع اعتراضات را کاهش دهند.
اما در ایران، مساله خیلی فراتر از این است؛ در جمهوری اسلامی و اساسا در اسلام، جایگاه مردم یک جایگاه ذاتی است نه ابزاری و در واقع هر حکومت اسلامی که تشکیل می شود، هدف اصلی اش باید مردم باشند.
داشتن اطلاعات، لازمه اقدام در جهت اصلاح
اولین قدم برای اقدام در هر حوزه ای از تصمیم گیری، داشتن اطلاعات و اشراف به موضوع است. برای این که مردم واقعا بتوانند در اداره جامعه مشارکت کنند، باید نسبت به بسیاری از امور کشور آگاهی داشته باشند.
گرچه برخی امور خاص مانند اطلاعات نظامی در همه کشورها هستند که نباید در دسترس عموم قرار گرفته و فاش شدنشان به نفع کشور نیست؛ اما حجم این اطلاعات در مقابل کل اطلاعات کشور چندان قابل توجه نیست.
از طرفی میزان اطلاعاتی که امروزه مردم در کشور دارند، با میزان مطلوب فاصله قابل توجهی دارد که نیاز به اقدام جدی در این راستا است.
شفافیت، یک راهکار عملی
دسترسی مردم به چنین اطلاعاتی نیازمند یک ساختار مناسب است؛ ساختاری که به طور طبیعی مسئولین را وادار به انتشار یک سری اطلاعات بکند. چرا که معمولا فاش شدن بسیاری از اطلاعات به نفع مسئولین نبوده و در نهایت با عدم همکاری آن ها به نتیجه نخواهد رسید.
به عنوان مثال برای برخی مسئولین دولتی چندان خوشایند نیست که مردم از میزان دارایی های شخصی شان مطلع شوند؛ یا نمایندگان مجلس علاقه ای به انتشار رای هایشان به قوانین و مصوبه های مجلس ندارند چرا که این امر زمینه مطالبه گری از آن ها را فراهم می کند.
شفافیت، مقدمه پاسخگویی
مردم و نخبگان تنها در صورتی می توانند به مطالبه گری و سوال از مسئولین بپردازند که اعمال و رفتار این مسئولین برای مردم شفاف بوده باشد. به عنوان مثال، امروزه رای نمایندگان مجلس برای مردم شفاف نیست، لذا با این که بسیاری مصوبات مجلس بر خلاف مصالح مردم است، اما امکان پاسخگو کردن نمایندگان وجود ندارد. چرا که ابتدا باید دانست کدام نماینده به کدام مصوبه رای داده است تا بتوان از او در آن مورد مطالبه گری کرد.
حتی در برخی موارد دیده می شود که نماینده ای علیه یک طرح در مجلس سخنرانی کرده و در جمعی بیرون از مجلس از آن دفاع می کند. در سایر نهاد ها نیز اگر شفافیت وجود نداشته باشد نمی توان امیدی به اصلاح از طرف مردم و نخبگان داشت.
حوزه های مختلف شفافیت
شفافیت در حوزه های مختلفی تعریف می شود؛ در واقع هرجا اطلاعاتی هست که دسترسی به آن ها برای مردم مفید بوده و بتواند زمینه اصلاح امور کشور را فراهم کند، شفافیت معنا پیدا می کند.
از مهم ترین اموری که شفافیت در آن ها ضروری است، می توان شفافیت در حقوق و مزایای مسئولین، دارایی های آن ها، آرای نمایندگان مجلس، محتوای برخی جلسات مسئولین که به تصمیمات مهمی می انجامد مانند جلسات هیئت دولت، محتوای پرونده های قوه قضاییه، شفافیت در نظام آموزشی و خصوصا آموزش عالی و مسائلی از این دست را نام برد.
«عدم شفافیت مسئولین» ریشه بیاعتمادی مردم و افزایش احساس فساد
اگر بتوان ساختار های شفاف را در نظام گسترش داد، می توان امیدوار بود که مردم خیلی آسان تر به مسئولین اعتماد کرده و نظام را از خود بدانند. اساسا عدم شفافیت می تواند باعث بی اعتمادی مردم به مسئولین و حاکمیت شود؛ چرا که این احساس را به وجود می آورد که نظام مردم را از خود ندانسته و اهمیت لازم را برای آن ها قائل نیست.
از طرفی عدم شفافیت زمینه احساس فساد بیش از اندازه واقعی را فراهم می نماید. چرا که رسانه های زیادی همواره در حال مطرح نمودن گمانه های مختلف در مورد عملکرد نظام بوده و اطلاعات زیادی را بدون داشتن سند معتبر و بررسی کارشناسی خصوصا در فضای مجازی منتشر می کنند و مجموعه این اطلاعات پراکنده و بعضا نادرست یا اغراق آمیز، در کنار عدم دسترسی به اطلاعات واقعی موجب سلب اعتماد مردم خواهد شد.
انتهای پیام/ فرهنگ و گفتمان