به گزارش مسیر اقتصاد هنری جورج[۱] اقتصاددان قرن نوزدهم آمریکایی معتقد است نقطه اتکاء اصلی درآمدهای مالیاتی باید به سمت فعالیت های غیرمولد برود تا رونق تولید و ایجاد اشتغال پدید آید. این مهم با افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه محقق خواهد شد.
کاهش تورم و حمایت از تولید با انتقال بار مالیاتی به سمت فعالیت های غیرمولد
به عقیده جورج مالیات ها باید از سرمایه های مولد و نیروی تولیدی به املاک و مستغلات غیرمولد منتقل شود. با وضع مالیات سنگین بر املاک غیرمولد، مالکان به دنبال استفاده مولد و مصرفی از این سرمایه ها خواهند بود.
هم چنین با وضع مالیات تورم قیمت املاک و مسکن کاهش می یابد. زیرا خریداران املاک می دانند که استفاده غیرمولد از زمین مشمول مالیات سنگین می شود.
بنابراین وضع مالیات بر املاک همزمان دو اثر مثبت دارد؛ اول اینکه با وضع این مالیات، افزایش قیمت املاک برای استفاده در فعالیت های تولیدی رشد کمتری خواهد داشت و دوم اینکه سایر مالیات ها بر فعالیت های مولد کاهش خواهد یافت و به نوعی به حمایت از تولید منجر می شود.
استخدام اقتصاددانان لیبرال برای حمایت از سوداگری
جورج در زمان خود مورد حمله بی رحمانه ملاکان و سوداگران قرار گرفت؛ همان کسانی که ثروت بادآورده و فراوانی از راه افزایش قیمت املاک و بدون انجام فعالیت مولد بدست می آوردند. آن ها حتی برخی اقتصاددانان محافظه کار را برای مقابله با اندیشه های جورج برانگیختند.
این اقتصاددانان لیبرال توانستند با موفقیت به تحریف اندیشه های جورج بپردازند. آن ها که عمدتا به مکتب اقتصاد کلاسیک تعلق داشتند، حضور فعالیت های سوداگرانه و غیرمولد را زمینه شروع فعالیت های مولد و به نفع اقتصاد معرفی کردند.
عملکرد این اقتصاددانان موفقیت آمیز بود زیرا مردم نتوانستند تمایز بین سرمایه و فعالیت های مولد و غیرمولد را تشخیص دهند. بدون درک این تمایز تفکر درباره این موضوع پیچیده است. زیرا تا زمانی که زمین و املاک در دست سوداگران است، مانعی بزرگ بر سر راه توسعه عدالت و فعالیت های تولیدی وجود دارد.
سوداگری با سرمایه گذاری مولد متفاوت است
تمامی اندیشه جورج در معنای کلمه سوداگری خلاصه می شود. سوداگر کسی است که ثروت خود را از طریق فعالیت های غیرمولد بدست می آورد. دلالان مسکن و زمین که به طمع افزایش قیمت مسکن آن را خالی نگه می دارند، سوداگر هستند.
ثروتمندان اغلب به عنوان «شغل آفرین» در نظر گرفته می شوند، به این معنی که ثروت خود را از طریق سرمایه گذاری مولد و کارآفرینی در فعالیت های تجاری بدست می آورند. در این فرآیند، علاوه بر ایجاد شغل، برای کارگران، درآمد نیز فراهم می شود. هنری جورج مخالف این گونه ثروتمندان و سرمایه گذاران نیست، بلکه آن ها را تحسین و حمایت می کند.
اما متاسفانه به دلیل فعالیت تخریبی اقتصاددانان لیبرالی و کلاسیک، فعالان اقتصادی مولد و فعالان اقتصادی غیرمولد یکسان شمرده می شوند.
سود فعالیتهای غیرمولد با تعیین نرخ پایین برای CGT کاهش نمییابد
اکنون در بسیاری از کشورها بیشترین بار مالیاتی بر دوش فعالیت های مولد و مالیات بر درآمد قرار دارد. بار مالیاتی که مالیات بر عایدی سرمایه در این کشورها به دوش می کشد به دلیل پایین بودن نرخ مالیات بر عایدی سرمایه است. به نحوی که مزایای سوداگری در املاک و مستغلات با وجود این نرخ ها همچنان بالاست.
رونق سوداگری زمینه نامساعد شدن فضای کسب و کار است
در ونکوور مشاهده می شود که سوداگری موجب افزایش غیرمنطقی قیمت مسکن شده است. این افزایش قیمت موجب شده است که افراد با درآمد عادی و فعالان ماهر، کارآفرین و مولد نتوانند مسکن متناسب با نیاز خود را تهیه کنند و از این شهر رانده شوند.
به همین ترتیب فضای کسب و کار نیز با چالش رو به رو می شود. چرا که ظرفیت شهر برای راه اندازی و احداث یک بنگاه اقتصادی مولد جدید کاهش یافته است و هزینه های شروع کسب و کار بالاست. گران بودن قیمت املاک و مستغلات اصلی ترین عامل افزایش هزینه هاست.
ونکوور در مسیری قرار گرفته است که به عنوان محلی برای ذخیره ثروت ثروتمندان مورد استفاده قرار گیرد؛ بدون آنکه هیچ فعالیت مولدی در آن انجام شود و شاید تنها محلی مناسب برای استراحت و گردشگری باشد.
مهار سوداگری راه نجات اقتصاد و حمایت از تولید
برای نجات ونکوور باید از آتشی که سوداگران با بنزین افزایش قیمت مسکن روی شهر ریخته اند، جلوگیری کرد. باید مالیات قاطع و سنگینی در مقابل سوداگری املاک و مستغلات وضع کرد و از درآمد حاصل از آن برای تامین مسکن متناسب با نیاز خانوارهای عادی و کم درآمد استفاده کرد.
پس از وضع این مالیات تازه می توان به فکر بهبود سایر حوزه های اقتصادی بود و برای رفع مشکلات آن برنامه ریزی کرد.
پینوشت:
[۱] Henry George
منبع: تایی linkp.ir/M6Ym
انتهای پیام/ راه و ساختمان